(آيه 47)- ششم: در اين آيه مسلمانان را از پيروى كارهاى ابلهانه و اعمال غرورآميز و بى‏محتوا و سر و صداهاى توخالى و بى‏معنى باز مى‏دارد، و با اشاره به جريان كار ابو جهل و طرز افكار او و اديانش مى‏فرمايد: «و مانند كسانى نباشيد كه از سرزمين خود از روى غرور و هوى پرستى و خود نمايى در برابر مردم (بسوى ميدان بدر) خارج شدند» (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ).

«همانها كه (مردم را) از راه خدا باز مى‏داشتند» و سر انجام شكست خوردند (وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ). هم هدفشان نامقدّس بود و هم وسايل رسيدنشان به اين هدف.

«خداوند به كارهايى كه اين گونه افراد انجام مى‏دهند محيط است و از اعمالشان باخبر» (وَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ).

(آيه 48)- مشركان و منافقان و وسوسه‏هاى شيطانى: در اينجا صحنه ديگرى از جنگ بدر ترسيم شده است.

نخست مى‏گويد: «و در آن روز شيطان اعمال آنها را در برابرشان آرايش و زينت داد» تا به كرده‏هاى خود خوشبين و دلگرم و اميدوار باشند (وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ).

تزيين و آرايش شيطان اين چنين است كه از طريق تحريك شهوات و هوسها و صفات زشت و ناپسند انسان چهره عملش را در نظرش آن چنان جلوه مى‏دهد كه سخت مجذوب آن مى‏شود.

«و به آنها چنين مى‏فهماند كه (با داشتن اين همه نفرات و ساز و برگ جنگى) هيچ كس از مردم امروز بر شما غالب نخواهد شد» و شما ارتشى شكست ناپذيريد (وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ).

به علاوه «من نيز همسايه شما و در كنار شما هستم» و همچون يك همسايه وفادار و دلسوز به موقع لزوم از هيچ گونه حمايتى دريغ ندارم (وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ).

«اما به هنگامى كه دو لشكر با هم درآويختند (و فرشتگان به حمايت لشكر توحيد برخاستند نيروى ايمان و پايمردى مسلمانان را مشاهده كرد) به عقب باز گشت و صدا زد من از شما [مشركان‏] بيزارم» (فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى‏ عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِنْكُمْ).

و براى اين عقبگرد وحشتناك خويش دو دليل آورد: نخست اين كه: «گفت:

من چيزى مى‏بينم كه شما نمى‏بينيد» (إِنِّي أَرى‏ ما لا تَرَوْنَ).

من به خوبى آثار پيروزى را در چهره‏هاى مسلمانان با ايمان مى‏نگرم، و آثار حمايت الهى و يارى فرشتگان را در آنها مشاهده مى‏كنم.

ديگر اين كه: «من از مجازات دردناك پروردگار در اين صحنه مى‏ترسم» و آن را به خوبى نزديك مى‏بينم» (إِنِّي أَخافُ اللَّهَ).

مجازات خداوند هم چيز ساده‏اى نيست كه بتوان در برابرش مقاومت كرد بلكه «كيفر خداوند شديد و سخت است» (وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ).

آيا شيطان از طريق وسوسه يا از طريق تشكل ظاهر شد؟

جمعى از مفسران معتقدند كه شيطان به شكل انسانى مجسّم شد و در برابر آنها آشكار گرديد، در روايتى مى‏خوانيم: قريش به هنگامى كه تصميم راسخ براى حركت به سوى ميدان بدر گرفت ابليس در چهره «سراقة بن مالك» كه از سرشناسهاى قبيله بنى كنانه بود به سراغشان آمد و به آنها اطمينان داد كه با شما موافق و هماهنگم و كسى بر شما غالب نخواهد شد و در ميدان بدر شركت كرد.

نظير آن را نيز در داستان هجرت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و آمدن پيرمردى در شكل مردى از «نجد» در «دار الندوه» قبلا خوانديم.