علامه نسبت به حضرات معصومين عليه السلام بسيار ادب داشت. وقتي وارد حرم مطهر حضرت امير عليه السلام مي شد از پايين به بالاي سر نمي رفت. روبروي حضرت مي ايستاد و گريه شديدي مي نمود. خود ايشان به من فرمودند: « از آن وقتي که در نجف هستم از سمت بالاي سر حرم نرفته ام.»
همچنين از مرحوم حجت‌الاسلام دکتر اميني همچنين نقل شده است: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم علامه اميني يعني سال 1394 هجري قمري، شب جمعه اي قبل از اذان فجر ايشان را در خواب ديدم. او را شاداب و خرسند يافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسي عرض کردم: پدر جان! در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ گفتند: چه مي گويي؟ مجددا" عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت داريد، کدام عمل موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدير ... يا ساير تأليفات .... يا تأسيس و بنياد کتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام؟ پاسخ دادند: نمي دانم چه مي گويي. قدري واضح تر و روشن تر بگو! گفتم: آقا جان! شما اکنون از ميان ما رخت بر بسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد. در آنجا که هستيد کدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمت و کارهاي بزرگ علمي و ديني و مذهبي؟ مرحوم علامه اميني درنگ و تأملي نمودند. سپس فرمودند: فقط زيارت ابي عبدالله الحسين عليه السلام.(27)