سوره نور [24] - صفحه 3
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 48

موضوع: سوره نور [24]

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 33)- ولى از آنجا كه گاه با تمام تلاش و كوشش كه خود انسان و ديگران مى‏كنند وسيله ازدواج فراهم نمى‏گردد و خواه و ناخواه انسان مجبور است مدتى را با محروميت بگذراند، مبادا كسانى كه در اين مرحله قرار دارند گمان كنند كه آلودگى جنسى براى آنها مجاز است، و ضرورت چنين ايجاب مى‏كند، لذا بلا فاصله در اين آيه دستور پارسايى را هر چند مشكل باشد به آنها داده، مى‏گويد: «و آنها كه وسيله ازدواج ندارند بايد عفت پيشه كنند، تا خداوند آنان را به فضلش بى‏نياز سازد» (وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ).

    سپس از آنجا كه اسلام به هر مناسبت سخن از بردگان به ميان آيد عنايت و توجه خاصى به آزادى آنها نشان مى‏دهد، از بحث ازدواج، به بحث آزادى بردگان از طريق «مكاتبه»- بستن قرار داد براى كار كردن غلامان و پرداختن مبلغى به اقساط به مالك خود و آزاد شدن- پرداخته مى‏گويد: «و بردگانى كه از شما تقاضاى مكاتبه (براى آزادى) مى‏كنند با آنها قرار داد ببنديد، اگر رشد و صلاح در آنان احساس مى‏كنيد» (وَ الَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً).

    سپس براى اين كه بردگان به هنگام اداى اين اقساط به زحمت نيفتند دستور مى‏دهد كه «چيزى از مال خداوند كه به شما داده است به آنها بدهيد» (وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِي آتاكُمْ).

    هدف واقعى اين است كه مسلمانان اين گروه مستضعف را تحت پوشش كمكهاى خود قرار دهند تا هر چه زودتر خلاصى يابند.

    در دنباله آيه به يكى از اعمال بسيار زشت بعضى از دنيا پرستان در مورد بردگان اشاره كرده، مى‏فرمايد: «كنيزان خود را به خاطر تحصيل متاع زود گذر دنيا مجبور به خود فروشى نكنيد، اگر آنها مى‏خواهند پاك بمانند»! (وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا).

    اين آيه نشان مى‏دهد كه تا چه حد در عصر جاهليت مردم گرفتار انحطاط و سقوط اخلاقى بودند كه حتى بعد از ظهور اسلام نيز بعضا به كار خود ادامه مى‏دادند، تا اين كه آيه فوق نازل شد و به اين وضع ننگين خاتمه داد، اما متأسفانه در عصر ما كه بعضى آن را عصر جاهليت قرن بيستم نام نهاده‏اند در بعضى از كشورها كه دم از تمدن و حقوق بشر مى‏زنند اين عمل به شدت ادامه دارد.

    در پايان آيه- چنانكه روش قرآن است- براى اين كه راه باز گشت را به روى گنهكاران نبندد بلكه آنها را تشويق به توبه و اصلاح كند مى‏گويد: «و هر كس آنها را بر اين كار اكراه كند (سپس پشيمان گردد) خداوند بعد از اكراه آنها آمرزنده و مهربان است» (وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ).

  2. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 34)- در اين آيه- همان گونه كه روش قرآن است- به صورت يك جمع بندى اشاره به بحثهاى گذشته كرده، مى‏فرمايد: «ما بر شما آياتى فرستاديم كه حقائق بسيارى را تبيين مى‏كند» (وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ آياتٍ مُبَيِّناتٍ).

    و نيز «مثلها و اخبارى از كسانى كه پيش از شما بودند» و سر نوشت آنها درس عبرتى براى امروز شماست» (وَ مَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ).

    «و موعظه و پند و اندرزى براى پرهيزكاران» (وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ).

    (آيه 35)- آيه نور! پيوند و ارتباط اين آيه با آيات گذشته از اين نظر است كه در آيات پيشين سخن از مسأله عفت و مبارزه با فحشاء با استفاده از طرق و وسائل گوناگون بود، و از آنجا كه ضامن اجراى همه احكام الهى، مخصوصا كنترل كردن غرائز سر كش، بخصوص غريزه جنسى كه نيرومندترين آنهاست بدون استفاده از پشتوانه «ايمان» ممكن نيست، سر انجام بحث را به ايمان و اثر نيرومند آن كشانيده و از آن سخن مى‏گويد.

    نخست مى‏فرمايد: «خداوند نور آسمانها و زمين است» (اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    اگر بخواهيم براى ذات پاك خدا تشبيه و تمثيلى از موجودات حسى اين جهان انتخاب كنيم- گر چه مقام با عظمت او از هر شبيه و نظير برتر است- آيا جز از واژه «نور» مى‏توان استفاده كرد؟! همان خدايى كه پديد آورنده تمام جهان هستى است، روشنى بخش عالم آفرينش است، همه موجودات زنده به بركت فرمان او زنده‏اند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند كه اگر لحظه‏اى لطف خود را از آنها باز گيرد همگى در ظلمت فنا و نيستى فرو مى‏روند.

  3. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    و جالب اين كه هر موجودى به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانيت و روشنايى كسب مى‏كند:

    قرآن نور است چون كلام اوست.

    آيين اسلام نور است چون آيين اوست.

    پيامبران نورند چون فرستادگان اويند.

    امامان معصوم انوار الهى هستند چون حافظان آيين او بعد از پيامبرانند.

    «ايمان» نور است چون رمز پيوند با اوست.

    علم نور است چون سبب آشنايى با اوست.

    بنا بر اين اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    بلكه اگر نور را به معنى وسيع كلمه به كار بريم يعنى «هر چيزى كه ذاتش ظاهر و آشكار و ظاهر كننده غير باشد» در اين صورت به كار بردن كلمه «نور» در ذات پاك او جنبه تشبيه هم نخواهد داشت، چرا كه چيزى در عالم خلقت از او آشكارتر نيست، و تمام آنچه غير اوست از بركت وجود او آشكار است.

    و به اين ترتيب همه انوار هستى از نور او مايه مى‏گيرد، و به نور ذات پاك او منتهى مى‏شود.

  4. #24
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    قرآن بعد از بيان حقيقت فوق با ذكر يك مثال زيبا و دقيق چگونگى نور الهى را در اينجا مشخص مى‏كند و مى‏فرمايد: «مثل نور او (خداوند) همانند چراغ‏دانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون يك ستاره فروزان» (مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ).

    و «اين چراغ با روغنى افروخته مى‏شود كه از درخت پر بركت زيتونى گرفته شده كه نه شرقى است و نه غربى» (يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ).

    روغنش آن چنان صاف و خالص است كه «نزديك است بدون تماس با آتش شعله‏ور شود»! (يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ).

    «نورى است بر فراز نورى» (نُورٌ عَلى‏ نُورٍ).

    و «خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مى‏كند» (يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ).

    «و خداوند براى مردم مثلها مى‏زند» (وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ).

    «و خداوند به هر چيزى داناست» (وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ).

    توضيح اين مثل: نور ايمان كه در قلب مؤمنان است داراى همان چهار عاملى است كه در يك چراغ پر فروغ موجود است:

    «مِصْباحٌ» همان شعله‏هاى ايمان است كه در قلب مؤمن آشكار مى‏گردد و فروغ هدايت از آن منتشر مى‏شود.

    «زُجاجَةٍ» و حباب قلب مؤمن است كه ايمان را در وجودش تنظيم مى‏كند.

    و «كَمِشْكاةٍ» سينه مؤمن و يا به تعبير ديگر مجموعه شخصيت و آگاهى و علوم و افكار اوست كه ايمان وى را از گزند طوفان حوادث مصون مى‏دارد.

    و «شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ» (ماده انرژى‏زا) همان وحى الهى است كه عصاره آن در نهايت صفا و پاكى مى‏باشد و ايمان مؤمنان به وسيله آن شعله‏ور و پر بار مى‏گردد.

  5. #25
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    در حقيقت اين نور خداست، همان نورى كه آسمانها و زمين را روشن ساخته و از كانون قلب مؤمنان سر بر آورده و تمام وجود و هستى آنها را روشن و نورانى مى‏كند.

    دلائلى را كه از عقل و خرد دريافته‏اند با نور وحى آميخته مى‏شود و مصداق نُورٌ عَلى‏ نُورٍ مى‏گردد.

    و هم در اينجاست كه دلهاى آماده و مستعد به اين نور الهى هدايت مى‏شوند و مضمون «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ» در مورد آنان پياده مى‏گردد.

    و اين نور وحى بايد از آلودگى به گرايشهاى مادى و انحرافى شرقى و غربى كه موجب پوسيدگى و كدورت آن مى‏شود بر كنار باشد.

    آن چنان صاف و زلال و خالى از هر گونه التقاط و انحراف كه بدون نياز به هيچ چيز ديگر تمام نيروهاى وجود انسان را بسيج كند، و مصداق «يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» گردد.

  6. #26
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 36)- تا به اينجا ويژگيها و مشخصات اين نور الهى، نور هدايت و ايمان را در لا بلاى تشبيه به يك چراغ پر فروغ مشاهده كرديم، اكنون بايد ديد اين چراغ پر نور در كجاست؟ و محل آن چگونه است؟
    آيه مى‏فرمايد: اين چراغ پرفروغ «در خانه‏هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند و مرتفع سازند» تا از دستبرد دشمنان و شياطين و هوس بازان در امان باشد (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ).

    «و (خانه‏هايى كه) ذكر نام خدا در آن برده مى‏شود» و آيات قرآن و حقايق وحى را در آن بخوانند (وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ).

    اما اين كه منظور از اين «بُيُوتٍ» (خانه‏ها) چيست؟ پاسخ آن از ويژگيهايى كه در ذيل آيه براى آن ذكر شده است روشن مى‏شود، آنجا كه مى‏گويد: «و هر صبح و شام در آنها تسبيح او مى‏گويند» (يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ).

    (آيه 37)- «مردانى كه نه تجارت آنها را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و اداى زكات باز مى‏دارد و نه خريد و فروش» (رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ).

    «آنها از روزى مى‏ترسند كه دلها و ديده‏ها در آن دگرگون و زير و رو مى‏شود» (يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ).

    اين ويژگيها نشان مى‏دهد كه اين بيوت همان مراكزى است كه: به فرمان پروردگار استحكام يافته و مركز ياد خداست و حقايق اسلام و احكام خدا از آن نشر مى‏يابد، و در اين معنى وسيع و گسترده، مساجد، خانه‏هاى انبياء و اوليا، مخصوصا خانه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و خانه على عليه السّلام جمع است.

  7. #27
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 38)- اين آيه به پاداش بزرگ اين پاسداران نور هدايت و عاشقان حق و حقيقت اشاره كرده، چنين مى‏گويد. «اين بخاطر آن است كه خداوند آنها را به بهترين اعمالى كه انجام داده‏اند پاداش دهد و از فضلش بر پاداش آنها بيفزايد» (لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ).

    منظور اين است كه خداوند تمام اعمال آنها را بر معيار و مقياس بهترين اعمالشان پاداش مى‏دهد، حتى اعمال كم اهميت و متوسطشان همرديف بهترين اعمالشان در پاداش خواهد بود! و اين جاى تعجب نيست، زيرا فيض خداوند براى آنها كه شايسته فيض اويند محدود نيست «خداوند هر كس را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏دهد» و از مواهب بى‏انتهاى خويش بهره‏مند مى‏سازد (وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ).

    (آيه 39)- اعمالى همچون سراب! از آنجا كه در آيات گذشته سخن از نور خدا، نور ايمان و هدايت، بود، براى تكميل اين بحث، و روشن شدن حال آنها در مقايسه با ديگران، در اينجا از ظلمت كفر و جهل و بى‏ايمانى، و كافران تاريك دل و منافقان گمراه سخن مى‏گويد.

    سخن از كسانى است كه در بيابان خشك و سوزان زندگى به جاى آب به دنبال سراب مى‏روند، و از تشنگى جان مى‏دهند، در حالى كه مؤمنان در پرتو ايمان چشمه زلال هدايت را يافته و در كنار آن آرميده‏اند.

    نخست مى‏گويد: «و كسانى كه كافر شدند اعمالشان همچون سرابى است در يك كوير، كه انسان تشنه آن را (از دور) آب مى‏پندارد» (وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً).

    «اما هنگامى كه به سراغ آن مى‏آيد چيزى نمى‏يابد» (حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً).

    «و خدا را نزد اعمال خود مى‏يابد و حساب او را صاف مى‏كند»! (وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ).

    «و خداوند سريع الحساب است»! (وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ).

  8. #28
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 40)- سپس به مثال دوم مى‏پردازد، مى‏گويد: و «يا (اعمال اين كافران) همانند) ظلماتى است در يك اقيانوس پهناور كه موج آن را پوشانده و بر فراز آن موج ديگرى و بر فراز آن ابرى تاريك است» (أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ).

    و به اين ترتيب «ظلمتهايى است كه يكى بر فراز ديگرى قرار گرفته»! (ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ).

    آن چنان كه هر كس در ميان آن گرفتار شود آن قدر تاريك و ظلمانى است كه «اگر دست خود را بيرون آورد ممكن نيست آن را ببيند»! (إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها).

    آرى! نور حقيقتى در زندگى انسانها فقط نور ايمان است و بدون آن فضاى حيات تيره و تار و ظلمانى خواهد بود، اما اين نور ايمان تنها از سوى خداست «و كسى كه خدا نورى برايش قرار نداده نورى براى او نيست» (وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ).

    (آيه 41)- همه تسبيح گوى او هستند: در آيات گذشته سخن از نور خدا، نور هدايت و ايمان و ظلمات متراكم كفر و ضلالت بود، و در اينجا از دلائل توحيد كه نشانه‏هاى انوار الهى و اسباب هدايت است، سخن مى‏گويد:

    نخست روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مى‏فرمايد: «آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مى‏كنند»؟! (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    «و همچنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گسترده‏اند» مشغول تسبيح او هستند؟! (وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ).

    «هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مى‏داند» (كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ).

    ممكن است منظور از «صلاة» (نماز) در اينجا به معنى دعا باشد.

    «و خداوند از تمام اعمالى كه آنها انجام مى‏دهند با خبر است» (وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ).

  9. #29
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 42)- و از آنجا كه اين تسبيح عمومى موجودات دليلى بر خالقيت پروردگار است و خالقيت او دليل بر مالكيت او نسبت به مجموعه جهان هستى است، و نيز دليل بر آن است كه همه موجودات به سوى او باز مى‏گردند، اضافه مى‏كند: «و براى خداست مالكيت آسمانها و زمين، و بازگشت تمامى موجودات به سوى اوست» (وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ).

    منظور از «تسبيح» و «حمد» همان چيزى است كه ما آن را «زبان حال» مى‏ناميم، يعنى مجموعه نظام جهان هستى و اسرار شگفت‏انگيزى كه در هر يك از موجودات اين عالم نهفته است، با زبان بى‏زبانى، با صراحت و بطور آشكار از قدرت و عظمت خالق خود، و علم و حكمت بى‏انتهاى او سخن مى‏گويند، چرا كه هر موجود بديع و هر اثر شگفت‏انگيزى، حتى يك تابلو نفيس نقاشى يا يك قطعه شعر زيبا و نغز، حمد و تسبيح ابداع كننده خود مى‏گويد، يعنى از يك سو صفات برجسته او را بيان مى‏دارد (حمد) و از سوى ديگر عيب و نقص را از او نفى مى‏كند (تسبيح) تا چه رسد به اين جهان با عظمت و آن همه عجايب و شگفتيهاى بى‏پايانش.

  10. #30
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره نور [24]

    (آيه 43)- گوشه‏اى ديگر از شگفتيهاى آفرينش: باز در اينجا به گوشه ديگرى از شگفتيهاى آفرينش و علم و حكمت و عظمتى كه ماوراى آن نهفته است بر خورد مى‏كنيم كه همه دلائل توحيد ذات پاك اويند.

    روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مى‏گويد: «آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى‏راند، سپس آنها را با هم پيوند مى‏دهد، و بعد متراكم مى‏سازد»؟! (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً).

    پس در اين حال دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لا بلاى ابرها خارج مى‏شوند» و بر كوه و دشت و باغ و صحرا فرو مى‏بارند (فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ).

    آرى! باران است كه زمينهاى مرده را زنده مى‏كند، لباس حيات در پيكر درختان و گياهان مى‏پوشاند، و انسان و حيوانات را سيراب مى‏كند.

    سپس به يكى ديگر از پديده‏هاى شگفت‏انگيز آسمان و ابرها اشاره كرده، مى‏گويد: «و (خدا) از آسمان، از كوههايى كه در آسمان است، دانه‏هاى تگرگ را نازل مى‏كند» (وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ).

    منظور از كوهها، توده‏هاى عظيم ابر است، كه در عظمت و بزرگى بسان كوه است.

    تگرگهايى كه «هر كس را بخواهد به وسيله آن زيان مى‏رساند» (فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ).

    شكوفه‏هاى درختان، ميوه‏ها و زراعتها، و حتى گاه حيوانها و انسانها از آسيب آن در امان نيستند.

    «و از هر كس بخواهد اين عذاب و ريان را بر طرف مى‏سازد» (وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ).

    آرى! اوست كه از يك ابر گاهى باران حيات بخش نازل مى‏كند و گاه با مختصر تغيير آن را مبدل به تگرگهاى زيان بار و حتى كشنده مى‏كند، و اين نهايت قدرت و عظمت او را نشان مى‏دهد كه سود و زيان و مرگ و زندگى انسان را در كنار هم چيده بلكه در دل هم قرار داده است! و در پايان آيه به يكى ديگر از پديده‏هاى آسمانى كه از آيات توحيد است اشاره كرده، مى‏گويد: «نزديك است درخشندگى برق ابرها، چشمهاى انسان را ببرد» (يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ).

    ابرهايى كه در حقيقت از ذرات «آب» تشكيل شده است به هنگامى كه حامل نيروى برق مى‏شود، آن چنان «آتشى» از درونش بيرون مى‏جهد كه برقش چشمها را خيره، و رعدش گوشها را از صداى خود پر مى‏كند، و گاه همه جا را مى‏لرزاند، اين نيروى عظيم در لابلاى اين بخار لطيف راستى شگفت‏انگيز است!

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •