سوره اسراء [17] - صفحه 4
صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 23456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 54

موضوع: سوره اسراء [17]

  1. #31
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 61)- در اينجا قرآن به مسأله سرپيچى ابليس از فرمان خدا مبنى بر سجده براى آدم و سرنوشت شوم او به دنبال اين ماجرا اشاره مى‏كند.

    مطرح كردن اين ماجرا به دنبال بحثهاى گذشته پيرامون مشركان لجوج، در واقع اشاره به اين است كه نمونه كامل استكبار و كفر و عصيان، شيطان بود، ببينيد سرنوشتش به كجا رسيد، شما پيروان او نيز همان سرنوشت را خواهيد داشت.

    نخست مى‏گويد: «و يادآور هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد و همگى جز ابليس سجده كردند» (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ).

    اين سجده يك نوع خضوع و تواضع به خاطر عظمت خلقت آدم و امتياز او بر ساير موجودات و يا سجده‏اى بوده است به عنوان پرستش در برابر خداوند به خاطر آفرينش چنين مخلوق شگرفى.

    ابليس كه باد كبر و غرور در سر داشت و خودخواهى و خودبينى بر عقل و هوشش پرده افكنده بود، به گمان اين كه خاك و گل، كه منبع همه بركات و سر چشمه حيات است كم اهميت‏تر از آتش است به عنوان اعتراض به پيشگاه خدا چنين «گفت: آيا من براى موجودى سجده كنم كه او را از گل آفريده‏اى» (قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً).

    (آيه 62)- ولى هنگامى كه ديد بر اثر اين استكبار و سركشى در برابر فرمان خدا از درگاه مقدسش براى هميشه طرد شد: «گفت: به من بگو، اين كسى را كه بر من برترى داده‏اى (به چه دليل بوده است؟) اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز عدّه كمى، گمراه و ريشه كن خواهم ساخت» (قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا).

    (آيه 63)- در اين هنگام براى اين كه ميدان آزمايشى براى همگان تحقق يابد، و وسيله‏اى براى پرورش مؤمنان راستين فراهم شود- كه انسان همواره در كوره حوادث پخته مى‏شود، و در برابر دشمن نيرومند، قوى و قهرمان مى‏گردد- به شيطان امكان بقاء و فعاليت داده شده: «فرمود: برو، هر كس از آنها از تو تبعيت كند پس جهنم كيفر شماست، كيفرى است فراوان»! (قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً).

    به اين وسيله اعلام آزمايش كرده و سر انجام پيروزى و شكست در اين آزمايش بزرگ الهى را بيان فرموده.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-27-2013)

  3. #32
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 64)- دامهاى ابليس! در اين آيه طرق نفوذ شيطان و اسباب و وسائلى را كه در وسوسه‏هاى خود به آن متوسل مى‏شود به شكل جالب و گويايى چنين شرح مى‏دهد: «و هر كدام از آنها را مى‏توانى با صدايت تحريك كن» (وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ).

    «و لشكر سواره و پياده‏ات را بر آنها گسيل دار»! (وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ).

    شيطان دستياران فراوانى از جنس خود و از جنس آدميان دارد كه براى اغواى مردم به او كمك مى‏دهند، بعضى سريعتر و نيرومندتر همچون لشكر سواره‏اند، و بعضى آرامتر و ضعيفتر همچون لشكر پياده! «و در ثروت و فرزندانشان شركت جوى»! (وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).

    «و آنها را با وعده‏ها سرگرم كن»! (وَ عِدْهُمْ).

    سپس هشدار مى‏دهد كه: «ولى شيطان جز فريب و دروغ وعده‏اى به آنها نمى‏دهد» (وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً).

    (آيه 65)- اما بدان «تو هرگز سلطه‏اى بر بندگان من نخواهى يافت» (إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ).

    «و همين قدر كافى است كه پروردگارت (ولىّ و) حافظ آنها باشد» (وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ وَكِيلًا).

    (آيه 66)- با اين همه نعمت اين همه كفران چرا؟! بحثهايى را كه در زمينه توحيد و مبارزه با شرك در گذشته داشتيم در اينجا نيز آن را تعقيب مى‏كند، و از دو راه مختلف (راه استدلال و برهان- و راه وجدان و درون) در اين موضوع وارد بحث مى‏شود.

    نخست به توحيد استدلالى اشاره كرده، مى‏گويد: «پروردگار شما كسى است كه كشتى را در دريا به حركت در مى‏آورد، حركتى مداوم و مستمر»! (رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ).

    بديهى است براى حركت كشتيها در دريا، نظاماتى دست به دست هم داده تا اين امر فراهم گردد.

    البته مى‏دانيد كشتيها هميشه بزرگترين وسيله نقليه انسانها بوده و هستند، هم اكنون كشتيهاى غول پيكرى داريم كه به اندازه يك شهر كوچك وسعت و سرنشين دارند.

    سپس اضافه مى‏كند: هدف از اين برنامه آن است «تا از نعمت او بهره‏مند شويد» (لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ). براى مسافرتهاى خودتان، براى نقل و انتقال مال التجاره‏ها، و براى آنچه به دين و دنياى شما كمك مى‏كند.

    چرا كه: «خدا نسبت به شما مهربان است» (إِنَّهُ كانَ بِكُمْ رَحِيماً).

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  5. #33
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 67)- از اين توحيد استدلالى- كه گوشه كوچكى از نظام آفرينش را كه حاكى از مبدأ علم و قدرت و حكمت آفريدگار است نشان مى‏دهد- به استدلال فطرى منتقل مى‏شود و مى‏گويد: فراموش نكنيد: «هنگامى كه ناراحتيها در دريا به شما برسد (و گرفتار طوفان و امواج كوبنده و وحشتناك شويد) تمام معبودهايى را كه مى‏خوانيد جز خدا از نظر شما گم مى‏شود» (وَ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ).

    و بايد گم شود چرا كه طوفان حوادث پرده‏هاى تقليد و تعصب را كه بر فطرت آدمى افتاده كنار مى‏زند، و نور فطرت كه نور توحيد و خداپرستى و يگانه پرستى است جلوه‏گر مى‏شود.

    اين يك قانون عمومى است كه تقريبا هر كس آن را تجربه كرده است كه در گرفتاريها هنگامى كه كارد به استخوان مى‏رسد، موقعى كه اسباب ظاهرى از كار مى‏افتند، و كمكهاى مادى ناتوان مى‏گردند، انسان به ياد مبدأ بزرگى از علم و قدرت مى‏افتد كه او قادر بر حلّ سخت‏ترين مشكلات است. اما ايمان و توجه به خدا در صورتى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد.

    سپس اضافه مى‏كند: اما شما فراموشكاران «هنگامى كه دست قدرت الهى شما را به سوى خشكى نجات داد رو مى‏گردانيد و اصولا انسان كفران كننده است» (فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً).

    بار ديگر پرده‏هاى غرور و غفلت، تقليد و تعصب، اين نور الهى را مى‏پوشاند و گرد و غبار عصيان و گناه و سرگرميهاى زندگى مادى، چهره تابناك آن را پنهان مى‏سازد.

    (آيه 68)- ولى آيا فكر مى‏كنيد خداوند در خشكى و قلب صحرا نمى‏تواند شما را به مجازاتهاى شديد مبتلا سازد؟: «پس آيا شما از اين ايمنيد كه به فرمان او زمين بشكافد و شما را در كام خود فرو ببرد»؟ (أَ فَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جانِبَ الْبَرِّ).

    و «آيا از اين ايمنيد كه طوفانى از سنگ بر شما ببارد (و شما را در زير سنگها مدفون سازد عذابى كه به مراتب از غرق در درياها سخت‏تر است) سپس حافظ و نگهبانى براى خود پيدا نكنيد»؟! (أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً ثُمَّ لا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا).

    (آيه 69)- سپس اضافه مى‏كند: اى فراموشكاران آيا گمان كرديد اين آخرين بار بود كه شما نياز به سفر دريا پيدا كرديد؟ «يا اين كه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند، و تندباد كوبنده‏اى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر كفرتان غرق كند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پيدا نكنيد» (أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ يُعِيدَكُمْ فِيهِ تارَةً أُخْرى‏ فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قاصِفاً مِنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُمْ بِما كَفَرْتُمْ ثُمَّ لا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَيْنا بِهِ تَبِيعاً).

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  7. #34
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 70)- انسان گل سر سبد موجوادت! از آنجا كه يكى از طرق تربيت و هدايت، همان دادن شخصيت به افراد است، قرآن مجيد به دنبال بحثهايى كه در باره مشركان و منحرفان در آيات گذشته داشت، در اينجا به بيان شخصيت والاى نوع بشر و مواهب الهى نسبت به او مى‏پردازد، تا با توجه به اين ارزش فوق العاده به آسانى گوهر خود را نيالايد و خويش را به بهاى ناچيزى نفروشد، مى‏فرمايد: «و ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم» (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ).

    سپس به سه قسمت از مواهب الهى، نسبت به انسانها اشاره كرده، مى‏گويد:

    «و ما آنها را (با مركبهاى مختلفى كه در اختيارشان قرار داده‏ايم) در خشكى و دريا حمل كرديم» (وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).

    ديگر اين كه: «آنها را از طيبات روزى داديم» (وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ).

    سوم اين كه: «ما آنها را بر بسيارى از مخلوقات خود فضيلت و برترى داديم» (وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا).

    چرا انسان برترين مخلوق خداست؟ پاسخ اين سؤال چندان پيچيده نيست، زيرا مى‏دانيم تنها موجودى كه از نيروهاى مختلف، مادى و معنوى، جسمانى و روحانى تشكيل شده، و در لابلاى تضادها مى‏تواند پرورش پيدا كند، و استعداد تكامل و پيشروى نامحدود دارد، انسان است.

    حديث معروفى كه از امير مؤمنان على عليه السّلام نقل شده نيز شاهد روشنى بر اين مدعاست، آنجا كه مى‏فرمايد: «خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعه‏اى از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعه‏اى است از هر دو تا كدامين غالب آيد، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پست‏تر».

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  9. #35
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 71)- اين آيه به يكى ديگر از مواهب الهى نسبت به انسان، و سپس مسؤوليتهاى سنگينى را كه به موازات اين مواهب متوجه او مى‏شود اشاره مى‏كند:

    در آغاز به «مسأله رهبرى» و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته، مى‏گويد: «روز قيامت هر گروهى را با امام و رهبرشان مى‏خوانيم» (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ).

    يعنى آنها كه رهبرى پيامبران و جانشينان آنان را در هر عصر و زمان پذيرفتند، همراه پيشوايانشان خواهند بود، و آنها كه رهبرى شيطان و ائمه ضلال و پيشوايان جبّار و ستمگر را انتخاب كردند همراه آنها خواهند بود.

    اين تعبير در عين اين كه يكى از اسباب تكامل انسان را بيان مى‏كند، هشدارى است به همه افراد بشر كه در انتخاب رهبر فوق العاده دقيق و سختگير باشند، و زمام فكر و برنامه خود را به دست هر كس نسپرند.

    لذا در دنباله آيه مى‏گويد: آنجا مردم دو گروه مى‏شوند «پس كسانى كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى‏شود آنها (با سرفرازى و افتخار و خوشحالى و سرور) نامه اعمالشان را مى‏خوانند و كوچكترين ظلم و ستمى به آنها نمى‏شود» (فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا).

    (آيه 72)- «اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است» (وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا).

    نه در اين دنيا راه هدايت را پيدا مى‏كنند و نه در آخرت راه بهشت و سعادت را، چرا كه چشم خود را به روى همه واقعيات بستند و از ديدن چهره حق و آيات خداوند و آنچه مايه هدايت و عبرت است و آن همه مواهبى كه خداوند به آنها بخشيده بود، خود را محروم ساختند، و از آنجا كه سراى آخرت بازتاب و انعكاس عظيمى است از اين جهان، چه جاى تعجب كه اين كوردلان به صورت نابينا وارد عرصه محشر شوند؟! نقش رهبرى در اسلام- در حديث معروفى كه از امام باقر عليه السّلام نقل شده هنگامى كه سخن از اركان اصلى اسلام به ميان مى‏آورد «ولايت» (رهبرى) را پنجمين و مهمترين ركن معرفى مى‏نمود در حالى كه نماز كه معرف پيوند خلق با خالق است و روزه كه رمز مبارزه با شهوات است و زكات كه پيوند خلق با خلق است و حج كه جنبه‏هاى اجتماعى اسلام را بيان مى‏كند چهار ركن اصلى ديگر.

    سپس امام عليه السّلام اضافه مى‏كند: «هيچ چيز به اندازه ولايت و رهبرى اهميت ندارد».- چرا كه اجراى اصول ديگر در سايه آن خواهد بود.

    و نيز به همين دليل در حديث معروفى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نقل شده: «كسى كه بدون امام و رهبر از دنيا برود مرگ او مرگ جاهليت است».

    تاريخ نيز بسيار به خاطر دارد كه گاهى يك ملت در پرتو رهبرى يك رهبر بزرگ و شايسته در صف اول در جهان قرار گرفته، و گاه همان ملت با همان نيروهاى انسانى و منابع ديگر به خاطر رهبرى ضعيف و نالايق آن چنان سقوط كرده كه شايد كسى باور نكند اين همان ملت پيشرو است.

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  11. #36
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 73)- با توجه به بحثى كه در آيات گذشته پيرامون شرك و مشركان بود در اينجا به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله هشدار مى‏دهد كه از وسوسه‏هاى اين گروه برحذر باشد، مبادا كمترين ضعفى در مبارزه با شرك و بت پرستى به خود راه بدهد، كه بايد با قاطعيت هر چه تمامتر دنبال گردد.

    نخست مى‏گويد: «نزديك بود آنها تو را (با وسوسه‏هاى خود) از آنچه بر تو وحى كرديم بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى و در آن صورت، تو را به دوستى خود برمى‏گزينند» (وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنا غَيْرَهُ وَ إِذاً لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا).

    (آيه 74)- «و اگر ما تو را ثابت قدم نمى‏ساختيم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودى) نزديك بود به آنان تمايل كنى» (وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلًا). اما اين تثبيت الهى مانع از آن تمايل شد.

    (آيه 75)- «اگر چنين مى‏كردى ما دو برابر مجازات (مشركان) در زندگى دنيا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ به تو مى‏چشانديم، سپس در برابر ما ياورى براى خود نمى‏يافتى»! (إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصِيراً).

    چرا كه هر قدر مقام انسان از نظر علم، معرفت و ايمان بالاتر رود، اعمال نيك او به همان نسبت عمق و ارزش بيشتر، و طبعا ثواب فزونترى خواهد داشت. كيفرها و مجازاتها نيز به همين نسبت بالا خواهد رفت.

    خدايا! مرا به خود وامگذار

    - در منابع اسلامى مى‏خوانيم هنگامى كه سه آيه فوق نازل شد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: اللّهمّ لا تكلنى الى نفسى طرفة عين ابدا «خدايا! مرا حتى به اندازه يك چشم بر هم زدن به خويشتن وامگذار».

    اين دعاى پر معنى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله يك درس مهم را به همه ما مى‏دهد كه در هر حال بايد به خدا پناه برد و به لطف او متكى بود كه پيامبران معصوم نيز بدون يارى او در لغزشگاهها مصون نخواهند بود، تا چه رسد به ما در برابر اين همه وسوسه‏هاى شيطانى.

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  13. #37
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 76)-

    شأن نزول:

    مشهور اين است كه اين آيه و آيه بعد در مورد اهل مكه نازل شده است كه نشستند و تصميم گرفتند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را از مكه بيرون كنند و بعدا اين تصميم، فسخ و مبدل به تصميم بر اعدام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در مكه گرديد و به دنبال آن خانه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از هر سو محاصره شد، و همانگونه كه مى‏دانيم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از اين حلقه محاصره، به طرز اعجازآميزى، بيرون آمد و به سوى مدينه حركت كرد و سر آغاز هجرت گرديد.

    تفسير:

    توطئه شوم ديگر؟ در آيات گذشته ديديم كه مشركان مى‏خواستند از طريق وسوسه‏هاى گوناگون در پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نفوذ كنند و او را از جاده مستقيم خويش منحرف سازند كه لطف الهى به يارى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و نقشه‏هاشان نقش بر آب شد.

    به دنبال آن ماجرا طرح ديگرى براى خنثى كردن دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ريختند، و آن اين كه او را از زادگاهش به نقطه‏اى كه احتمالا نقطه خاموش و دور افتاده‏اى بود تبعيد كنند كه آن هم به لطف پروردگار خنثى شد.

    آيه مى‏گويد: «و نزديك بود آنها تو را از اين سرزمين با نقشه و تحريك ماهرانه و حساب شده‏اى خارج سازند» (وَ إِنْ كادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْها).

    سپس قرآن به آنها هشدار مى‏دهد كه: «و هرگاه چنين مى‏كردند (گرفتار مجازات سخت الهى شده و) پس از تو، جز مدت كمى باقى نمى‏ماندند» (وَ إِذاً لا يَلْبَثُونَ خِلافَكَ إِلَّا قَلِيلًا). و به زودى نابود مى‏شدند زيرا اين گناه بسيار عظيمى است كه مردم، رهبر دلسوز و نجات بخششان را، از شهر خود بيرون كنند، و به اين ترتيب بزرگترين نعمت الهى را كفران نمايند، چنين جمعيتى ديگر حق حيات نخواهند داشت و مجازات نابود كننده الهى به سراغشان خواهد آمد.

    (آيه 77)- اين تنها مربوط به مشركان عرب نيست: «اين سنّت (ما در مورد) پيامبرانى است كه پيش از تو فرستاديم و هرگز براى سنّت ما تغيير و دگرگونى نخواهى يافت» (سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنا وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِيلًا).

    اين سنت از يك منطق روشن سر چشمه مى‏گيرد و آن اين كه چنين قوم ناسپاسى كه چراغ هدايت خود را مى‏شكنند سنگر نجات خويش را ويران مى‏كنند.

    آرى! چنين قومى ديگر لايق رحمت الهى نيستند، و مجازات آنها را فرا خواهد گرفت، و مى‏دانيم خداوند تبعيضى در ميان بندگانش قائل نيست، يعنى در مقابل اعمال يكسان با شرائط يكسان مجازات يكسان قائل مى‏شود.

    و اين است معنى عدم تخلف سنّتهاى پروردگار.

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  15. #38
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 78)- در تعقيب آيات گذشته كه از توحيد و شرك، و سپس وسوسه‏ها و توطئه‏هاى مشركان بحث مى‏كرد، در اينجا به مسأله نماز و توجه به خدا و نيايش مى‏پردازد، كه عامل مؤثرى براى مبارزه با شرك است، و وسيله‏اى براى طرد هرگونه وسوسه شيطانى از دل و جان آدمى.

    نخست مى‏گويد: «نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‏] برپادار و همچنين قرآن فجر [نماز صبح‏] را، چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است! (أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً).

    از اين تعبير به خوبى روشن مى‏شود كه بهترين موقع براى اداى نماز صبح همان لحظات آغاز طلوع فجر است.

    آيه فوق از آياتى است كه اشاره اجمالى به وقت نمازهاى پنجگانه مى‏كند، و با انضمام به ساير آيات قرآن در زمينه وقت نماز و روايات فراوانى كه در اين رابطه وارد شده، وقت نمازهاى پنجگانه دقيقا مشخص مى‏شود.

    (آيه 79)- بعد از ذكر نمازهاى فريضه پنجگانه اضافه مى‏كند: «و پاسى از شب را (از خواب برخيز و) قرآن (و نماز) بخوان» (وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ).

    مفسران معروف اسلامى اين تعبير را اشاره به نافله شب كه در فضيلت آن روايات بى‏شمارى وارد شده است دانسته‏اند.

    سپس مى‏گويد: «اين يك وظيفه اضافى (علاوه بر نمازهاى فريضه) براى توست» (نافِلَةً لَكَ).

    بسيارى اين جمله را دليل بر آن دانسته‏اند كه نماز شب بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله واجب بوده است.

    به هر حال در پايان آيه نتيجه اين برنامه الهى روحانى و صفابخش را چنين بيان مى‏كند: «اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد»! (عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً).

    بدون شك «مقام محمود» مقام بسيار برجسته‏اى است كه ستايش برانگيز است. و از آنجا كه اين كلمه به طور مطلق آمده، شايد اشاره به اين باشد كه ستايش همگان را از اولين و آخرين متوجه تو مى‏كند.

    روايات اسلامى، «مقام محمود» را به عنوان مقام «شفاعت كبرى» تفسير كرده است، چرا كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بزرگترين شفيعان در عالم ديگر است و آنها كه شايسته شفاعت باشند، مشمول اين شفاعت بزرگ خواهند شد.

    نماز شب يك عبادت بزرگ روحانى-

    غوغاى زندگى روزانه از جهات مختلف، توجه انسان را به خود جلب مى‏كند، و فكر آدمى را به واديهاى گوناگون مى‏كشاند بطورى كه جمعيت خاطر و حضور قلب كامل، در آن بسيار مشكل است اما در دل شب و به هنگام سحر و فرونشستن غوغاى زندگى مادى، و آرامش روح و جسم انسان در پرتو مقدارى خواب، حالت توجه و نشاط خاصى به انسان دست مى‏دهد كه بى‏نظير است.

    به همين دليل دوستان خدا هميشه از عبادتهاى آخر شب، براى تصفيه روح و حيات قلب و تقويت اراده و تكميل اخلاص، نيرو مى‏گرفته‏اند.

    امير مؤمنان على عليه السّلام مى‏فرمايد: «قيام شب موجب صحت جسم و خشنودى پروردگار و در معرض رحمت او قرار گرفتن و تمسك به اخلاق پيامبران است».

    حتى در بعضى از روايات مى‏خوانيم كه اين عبادت به قدرى اهميت دارد كه جز پاكان و نيكان موفق به آن نمى‏شوند.

    در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «انسان گاهى دروغ مى‏گويد و سبب محروميتش از نماز شب مى‏شود، هنگامى كه از نماز شب محروم شد از روزى (و مواهب مادى و معنوى) نيز محروم مى‏شود».

    نماز شب به سه بخش تقسيم مى‏شود:

    الف) چهار نماز دو ركعتى كه مجموعا هشت ركعت مى‏شود و نامش نافله شب است.

    ب) يك نماز دو ركعتى كه نامش نافله «شفع» است.

    ج) نماز يك ركعتى كه نامش نافله «وتر» است، و طرز انجام اين نمازها درست همانند نماز صبح است ولى اذان و اقامه ندارد، و قنوت وتر را هر چه طولانى‏تر كنند بهتر است.

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-28-2013)

  17. #39
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 80)- اين آيه به يكى از دستورات اصولى اسلام كه از روح ايمان و توحيد، سر چشمه مى‏گيرد اشاره كرده، مى‏گويد: «و بگو: پروردگارا! مرا (در هر كار) با صداقت وارد كن، و با صداقت خارج ساز» (وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ).

    هيچ كار فردى و اجتماعى را جز با صدق و راستى آغاز نكنم، همچنين هيچ برنامه‏اى را جز به راستى پايان ندهم، راستى و صداقت و درستى و امانت، خط اصلى من در همه كارها باشد و آغاز و انجام همه چيز با آن صورت گيرد.

    در حقيقت رمز اصلى پيروزى در همين جا نهفته شده است و راه و روش انبيا و اولياى الهى همين بوده كه فكر، گفتار و اعمالشان از هر گونه غش و تقلب و خدعه و نيرنگ و هر چه بر خلاف صدق و راستى است پاك بود.

    در پايان آيه به دومين اصل- كه از يك نظر ميوه درخت توحيد، و از نظر ديگر نتيجه ورود و خروج صادقانه در كارهاست- اشاره شده است: «و خداوندا! براى من از سوى خودت سلطان و ياورى قرار ده» (وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً).

    (آيه 81)- و از آنجا كه به دنبال «صدق» و «توكل» كه در آيه قبل به آن اشاره شد، اميد به پيروزى قطعى، خود عامل ديگرى براى موفقيت است در اين آيه به پيامبرش مى‏گويد: «و بگو: حق فرا رسيد و باطل مضمحل و نابود شد» (وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ).

    «اصولا طبيعت باطل (همين است كه) مضمحل و نابود شدنى است» (إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً).

    باطل جولانى دارد ولى دوام و بقايى نخواهد داشت و سر انجام، پيروزى از آن حق و طرفداران و پيروان حق خواهد بود.

    آيه (جاءَ الْحَقُّ ...) و قيام حضرت مهدى (عج): در بعضى از روايات جمله «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ» به قيام حضرت مهدى- عج- تفسير شده است. امام باقر عليه السّلام فرمود: مفهوم اين سخن الهى اين است كه: «هنگامى كه امام قائم عليه السّلام قيام كند دولت باطل برچيده مى‏شود».

    در روايت ديگرى مى‏خوانيم: مهدى به هنگام تولد بر بازويش اين جمله نقش بسته بود: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً».

    مسلما مفهوم اين احاديث انحصار معنى وسيع آيه به اين مصداق نيست بلكه قيام مهدى- عج- از روشنترين مصداقهاى آن است كه نتيجه‏اش پيروزى نهايى حق بر باطل در سراسر جهان مى‏باشد.

    كوتاه سخن اين كه اين قانون كلى الهى و ناموس تخلف ناپذير آفرينش در هر عصر و زمانى مصداقى دارد، و قيام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و پيروزيش بر لشكر شرك بت پرستى و همچنين قيام حضرت مهدى- عج- بر ستمگران و جباران جهان از چهره‏هاى روشن و تابناك اين قانون عمومى است.

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-29-2013)

  19. #40
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره اسراء [17]

    (آيه 82)- قرآن نسخه شفابخش: از آنجا كه در آيات گذشته، بحث از توحيد و حق و مبارزه با شرك و باطل بود، در اين آيه به تأثير فوق العاده قرآن و نقش سازنده آن در اين رابطه پرداخته، مى‏گويد: «و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى‏كنيم» (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ).

    قرآن نسخه‏اى است براى سامان بخشيدن به همه نابسامانيها، بهبودى فرد و جامعه از انواع بيماريهاى اخلاقى و اجتماعى.

    «و ستمگران را جز خسران (و زيان بيشتر چيزى بر آنها) نمى‏افزايد» (وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً).

    چرا كه به جاى اين كه از اين وسيله هدايت بهره گيرند با حالتى صد در صد منفى به سراغ قرآن مى‏آيند لذا عناد و كفر در جانشان عمق بيشترى پيدا مى‏كند.

    (آيه 83)- در اين آيه به يكى از ريشه‏دارترين بيماريهاى اخلاقى «انسانهاى تربيت نايافته» اشاره كرده، مى‏گويد: «و هنگامى كه به اين انسان نعمت مى‏بخشيم (غرور و استكبار به او دست مى‏دهد) به پروردگار خود پشت مى‏كند و با حالت تكبر، دور مى‏شود» (وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‏ بِجانِبِهِ).

    «اما هنگامى كه (نعمت را از او سلب كنيم، و حتى) مختصر ناراحتى به او برسد يأس و نوميدى سر تا پاى او را فرا مى‏گيرد» (وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً).

    (آيه 84)- در اين آيه روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مى‏فرمايد: «بگو: هر كس بر طبق روش و خلق و خوى خود عمل مى‏كند» (قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ).

    مؤمنانى كه از آيات قرآن، شفا مى‏طلبند و رحمت كسب مى‏كنند، و ظالمانى كه جز خسارت و زيان، بهره‏اى از آن نمى‏گيرند، و انسانهاى كم ظرفيتى كه در حال نعمت مغرورند و در مشكلات مأيوس و زبون، همه اينها طبق روحياتشان عمل مى‏كنند، روحياتى كه بر اثر تعليم و تربيت و اعمال مكرر خود انسان شكل گرفته است و به اعمال انسان شكل و جهت مى‏دهد.

    و در اين ميان خداوند شاهد و ناظر حال همه است: «آرى پروردگار شما آگاهتر است به كسانى كه راهشان (بهتر و) از نظر هدايت پربارتر است» (فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‏ سَبِيلًا).

  20. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-29-2013)

صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 23456 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •