(آيه 32)- سپس به دومين و سومين اوصاف آنها اشاره كرده، مىگويد:
«و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مىكنند» (و الذين هم لاماناتهم و عهدهم راعون).
«امانت» معنى وسيعى دارد كه نه تنها امانتهاى مادى مردم را از هر نوع در بر مىگيرد، بلكه امانتهاى الهى و پيامبران و پيشوايان معصوم همه را شامل مىشود.
هر يك از نعمتهاى الهى امانتى از امانات او هستند، پستهاى اجتماعى و مخصوصا مقام حكومت از مهمترين امانات است.
و از همه مهمتر دين و آئين خدا و كتاب او قرآن، امانت بزرگ او است، كه بايد در حفظش كوشيد.
«عهد» نيز مفهوم وسيعى دارد كه هم عهدهاى مردمى را شامل مىشود و هم عهدها و پيمانهاى الهى را.
(آيه 33)- و در چهارمين وصف اضافه مىكند: «و كسانى كه به اداى شهادتشان قيام مىنمايند» (و الذين هم بشهاداتهم قائمون).
زيرا اقامه شهادت عادلانه و ترك كتمان آن، يكى از مهمترين پايههاى اقامه عدالت در جامعه بشرى است.
(آيه 34)- در آخرين وصف كه در واقع نهمين توصيف از اين مجموعه است بار ديگر به مسأله نماز باز مىگردد، همان گونه كه آغاز آن نيز از نماز بود، مىفرمايد: «و كسانى كه بر نماز مواظبت دارند» (و الذين هم على صلاتهم يحافظون). نمازى كه مهمترين وسيله تهذيب نفوس و پاكسازى جامعه است.
البته در نخستين وصف اشاره به «تداوم» نماز بود، اما در اينجا سخن از حفظ آداب و شرائط و اركان و خصوصيات آن است آدابى كه هم ظاهر نماز را از آنچه مايه فساد است حفظ مىكند، و هم روح نماز را كه حضور قلب است تقويت مىنمايد، و هم موانع اخلاقى را كه سد راه قبول آن است از بين مىبرد، بنابر اين هرگز تكرار محسوب نمىشود.