(آيه 3)- و در اين آيه به كسى كه اين عذاب از ناحيه اوست اشاره كرده، مىگويد: «از سوى خداوند ذى المعارج» خداوندى كه فرشتگانش بر آسمانها صعود و عروج مىكنند (من الله ذى المعارج).
از آنجا كه خداوند مقامات مختلفى براى فرشتگان قرار داده كه با سلسله مراتب به سوى قرب خدا پيش مىروند، خداوند به «ذى المعارج» توصيف شده است.
آرى! اين فرشتگانند كه مأموريت عذاب كافران و مجرمان دارند، و همانها بودند كه بر ابراهيم خليل عليه السّلام نازل شدند، و به او خبر دادند كه ما مأمور نابودى قوم لوط هستيم.
(آيه 4)- روزى به اندازه پنجاه هزار سال! بعد از ذكر داستان عذاب دنيوى كسى كه تقاضاى عذاب الهى كرده بود وارد بحثهاى معاد و عذابهاى اخروى مجرمان در آن روز مىشود، نخست مىفرمايد: «فرشتگان و روح [- فرشته مقرب خداوند] به سوى او عروج مىكنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است» (تعرج الملائكة و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنة).
مسلما منظور از «عروج فرشتگان» عروج جسمانى نيست، بلكه عروج روحانى است. يعنى، آنها به مقام قرب خدا مىشتابند، و در آن روز كه روز قيامت است آماده گرفتن فرمان، و اجراى آن مىباشند.
منظور از «روح» در اينجا همان «روح الامين» بزرگ فرشتگان است كه در سوره «قدر» نيز به او اشاره شده است.
و اما تعبير به «پنجاه هزار سال» از اين نظر است كه آن روز بر حسب سالهاى دنيا تا اين حد ادامه پيدا مىكند، و با آنچه در آيه 5 سوره سجده آمده است كه مقدار آن را يك هزار سال تعيين مىنمايد منافاتى ندارد، زيرا همان گونه كه در روايات وارد شده است در قيامت پنجاه موقف است، و هر موقف به اندازه يك هزار سال طول مىكشد.