در برابر هر گناه و معصيتى به ياد من بيفتد، و قلبش را از آنچه ناخوش دارم پاك كند، شيطان و وساوس شيطانى را مبغوض دارد، و ابليس را بر قلب خويش مسلط نسازد و به او راه ندهد.
هنگامى كه چنين كند محبت خاصى در قلبش جاى مىدهم، آن چنان كه تمام دلش در اختيار من خواهد بود، و فراغت و اشتغال و هم و غم و سخنش از مواهبى است كه من به اهل محبتم مىبخشم! چشم و گوش و قلب او را مىگشايم، تا با گوش قلبش حقايق غيب را بشنود و با دلش جلال و عظمت را بنگرد»! و سر انجام اين حديث نورانى با اين جملههاى بيدار كننده پايان مىگيرد:
«اى احمد! اگر بندهاى نماز تمام اهل آسمانها و زمين را به جا آورد، و روزه تمام اهل آسمانها و زمين را انجام دهد، همچون فرشتگان غذا نخورد و لباس (فاخرى) در تن نپوشد (و در نهايت زهد و وارستگى زندگى كند) ولى در قلبش ذرهاى دنياپرستى يا رياستطلبى يا عشق به زينت دنيا باشد در سراى جاويدانم در جوار من نخواهد بود! و محبتم را از قلب او بر مىكنم! سلام و رحمتم بر تو باد، و الحمد للّه ربّ العالمين».
اين سخنان عرشى كه روح انسان را با خود به اوج آسمانها مىبرد، و در معراج الهى سير مىدهد و به آستانه عشق و شهود مىكشد تنها قسمتى از حديث قدسى است.
افزون بر اين ما اطمينان داريم كه غير از آنچه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در سخنانش براى ما بازگو كرده، اسرار و گفتگوها و رموز و اشاراتى ميان او و محبوبش، رد و بدل شده كه نه گوشها توانائى شنيدن آن را دارد و نه افكار عادى قدرت دركش را، و به همين دليل در درون جان پاك پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى هميشه مكتوم مانده و جز خاصانش از آن آگاه نشدهاند.





