(آيه 43)- اين آيه توضيحى است بر آنچه در آيه قبل گذشت، مى‏گويد:
دورى آنها از حق «به خاطر اين بود كه طريق استكبار در زمين را پيش گرفتند» و هرگز حاضر نشدند در برابر حق تسليم شوند (اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ).

و نيز به خاطر آن بود كه «حيله‏گريهاى زشت و بد را» پيشه كردند (وَ مَكْرَ السَّيِّئِ).

«ولى اين حيله‏گريهاى سوء تنها دامان صاحبانش را مى‏گيرد» (وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ).

او را در برابر خلق خدا رسوا و بينوا، و در پيشگاه الهى شرمسار مى‏كند.

در حقيقت اين آيه مى‏گويد: آنها تنها به دورى كردن از اين پيامبر بزرگ الهى قناعت نكردند، بلكه براى ضربه زدن به او از تمام توان و قدرت خود كمك گرفتند، و انگيزه اصلى آن كبر و غرور و عدم خضوع در مقابل حق بود.

در دنباله آيه اين گروه مستكبر مكار و خيانتكار را با جمله پر معنى و تكان دهنده‏اى تهديد كرده، مى‏گويد: «آيا آنها انتظارى جز اين دارند كه گرفتار همان سرنوشت پيشينيان شوند»؟! (فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ).

اين جمله كوتاه اشاره‏اى دارد به تمام سرنوشتهاى شوم اقوام گردنكش و طغيانگرى همچون قوم نوح، و عاد، و ثمود، و قوم فرعون كه هر كدام به بلاى عظيمى گرفتار شدند.

سپس براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «هرگز براى سنت الهى تغيير و تبديلى نمى‏يابى، و هرگز براى سنت الهى دگرگونى نخواهى يافت» (فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا).

نوسان و دگرگونى سنتها در باره كسى تصور مى‏شود كه آگاهى محدودى دارد، ولى پروردگارى كه عالم و حكيم و عادل است سنتش در باره آيندگان همان است كه در باره پيشينيان بوده است، سنتهايش ثابت و تغيير ناپذير است.