(آيه 2)- در اين آيه به عنوان معرفى خداوند، درسى از توحيد بيان كرده، مى‏گويد: «همان خداوندى كه آنچه در آسمان و زمين است از آن اوست» (اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ).

و در پايان آيه توجه به مسأله معاد- بعد از توجه به مبدأ- داده، مى‏گويد:

«واى بر كافران از عذاب شديد» رستاخيز (وَ وَيْلٌ لِلْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ شَدِيدٍ).

(آيه 3)- و در اين آيه بلافاصله كافران را معرفى مى‏كند و با ذكر، سه قسمت از صفات آنها وضعشان را كاملا مشخص مى‏سازد بطورى كه هر كس در اولين برخورد بتواند آنها را بشناسد.

نخست مى‏گويد: «آنها كسانى هستند كه زندگى پست اين جهان را بر زندگى آخرت مقدم مى‏شمرند» (الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ).

و همه چيز حتى ايمان و حق را فداى منافع پست و شهوات و هوسهاى خود مى‏سازند.

سپس مى‏گويد: آنها به اين مقدار هم قانع نيستند بلكه علاوه بر گمراهى خودشان سعى در گمراه ساختن ديگران هم دارند: «آنها (مردم را) از راه خدا باز مى‏دارند» (وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ).

بلكه علاوه بر آن «سعى مى‏كنند آن را دگرگون نشان دهند» (وَ يَبْغُونَها عِوَجاً).

در حقيقت آنها هوسها را زينت مى‏دهند، مردم را تشويق به گناه مى‏نمايند، و از درستى و پاكى مى‏ترسانند. و با تمام قوا مى‏كوشند ديگران را همرنگ خود سازند و با افزودن خرافات، و انواع تحريفها، و ابداع سنتهاى زشت و كثيف به اين هدف برسند.

روشن است «اين افراد (با داشتن اين صفات و اعمال) در گمراهى بسيار دورى هستند» (أُولئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ).

همان گمراهى كه بازگشتشان به راه حق بر اثر بعد و دورى مسافت به آسانى امكان پذير نيست ولى اينها همه محصول اعمال خود آنهاست!