د) از مجموع آيات مربوطه قرآنى و روايات فراوان در مورد ولايت و جعل اين منصب ارزنده، به روشنى استفاده مى گردد که اصل مشروعيت ولايت براى فقيهان صالح و جامع شرايط، از سوى خداوند متعال، پيامبر گرامى اسلام(ص)، و امامان معصوم(ع) است، بدين سان که:
در مورد ولايت پيامبر اکرم(ص) مستقيماً و با ويژگيهاى خاص، از سوى خداوند.
و در مورد ولايت ائمه اطهار(ع) نيز به واسطه پيامبر معظم(ص) و به وسيله نصوص و معجزات.
و در مورد ولايت فقها نيز از طريق اعلام امامان بزرگوار بويژه حضرت صادق (ع) و حضرت صاحب الامر(عج)، براى دوران عدم حضور امامان معصوم، البته از راه تعيين و معرفى عنوانها و صفتهاى لازم، مانند رواة احاديث، فقهاء، ولاة الامر، که نفوذ و مقبوليت اين ولايت از سوى مردم و بيعت آنان انجام پذير است. البته در مرحله اثبات و نفوذ و حاکميت در جامعه و نه در مرحله ثبوت و اصل صلاحيت، مى توان مقبوليت مردمى را نيز متمم مشروعيت و جزء اخير علت تامه به شمار آورد و با توضيح و تشريح اين سخن مى توان گفت که نزاع علمى و عقيدتى ميان اين دو سخن که آيا مقبوليت سهم مردم است و مشروعيت از طرف خداوند و يا اينکه مردم نيز در مشروعيت سهم دارند و يا کل سهم مشروعيت از آنِ مردم است يک نزاع لفظى مى باشد و هر دو سخن اگر به يک نقطه نرسند اما در برخى از نقاط با يکديگر تلاقى خواهند کرد که ان شاء الله در فرصت ديگر بايد به آن پرداخت.