حتى از اين سخن گرانسنگ استفاده مى شود که معنى ياد شده براى اولى الامر يک مفهوم و موضوع لغوى است و طبعاً نمى تواند مورد اختلاف قرار گيرد.
ثانياً، روايات دلالت کننده بر تخصيص اولى الامر به امامان معصوم قطعاً در مقام بيان حصر اضافى بوده اند نه حصر حقيقى. و به عبارت روشن تر، اين روايات به وسيله ذکر و نام ائمه معصومين(ع) در صدد نفى اولى الامر بودن خلفاء غاصب و حکام جائر (از بنى مروان و بنى اميه و بنى عباس و غيرهم) بوده اند که مدعى جانشينى پيامبر(ص) و داعيه دار خلافت اسلامى بوده اند و در مقام تخصيص حقيقى و نفى ولايت فقيهان واجد شرايط که در روايات ديگر با ذکر علايم و اوصاف از سوى خود امامان معصوم(ع) اعلام صلاحيت شده اند و ابزار ولايت و ادوات کارشان همان ابزار و ادوات ائمه هداى(ع) بوده است نخواهند بود. و گرنه در اين صورت مى بايست بين طوايف گوناگون روايات دچار تعارض بلکه تناقض شويم، در صورتى که بين سخنان گوناگون و کلمات مقدس ارباب وحى و عصمت تنافى و تناقض وجود ندارد.
در پايان بحث به چند نکته مهم و حساس به عنوان دست آورد صفحات گذشته اشاره مى کنيم.