و نيز:


-پرخوري را در نظرش ناپسند جلوه دهد و پرخوران را به حيوانات تشبيه کند؛
- در پيش رويش، از بچه هاي پرخور، مذمت کند؛
- در پيش او، از کودکان مؤدب و کم خوراک، ستايش نمايد؛
- ايثار را در مورد غذا، تمجيد و تعريف نمايد؛
- بياموزد که خيلي در بند غذا نبايد بود، به هر طعامي بايد ساخت.

در زمينه لباس


مربي فرزند، بايد او را به استفاده از لباس سفيد تشويق کند، نه لباس هاي رنگي و ابريشمي. به او تفهيم کند که لباس هاي رنگارنگ و ابريشمين، متناسب با زنان است و مردان از اين گونه پوشاک دوري مي کنند. با تلقين و تکرار، پوشيدن اين گونه لباس را- هر چند در ديگران- در نظر او ناپسند جلوه دهد.
فرزند را از رفاقت و دوستي و رفت و آمد با بچه هايي که به تنعم و رفاه و خوشگذراني عادت کرده اند و اهل تجملات در لباس و زندگي هستند، دور نگاه دارد.
اگر فرزند را در کودکي، مورد اهمال و غفلت قرار دهيد و به تربيت او نرسيد، بداخلاق و دروغگو و حسود و دزد و سخن چين و لجوج و فضول بار خواهد آمد و اهل نيرنگ و حقه و گستاخي و پرروئي و مسخرگي خواهد شد... راه پيشگيري از همه اينها، مراقبت و تربيت و ادب آموزي و رسيدگي است.

مواد آموزشي


سزاوار است که فرزند، در مکتب به فراگرفتن قرآن و سخنان خوبان و سرگذشت هاي نيکان و احوالات آنها بپردازد تا از اين طريق در جان خود، بذر محبت و دوستي صالحان را بکارد.
و نيز از پرداختن به اشعار عاشقانه و همنشيني با ادبائي که فکر و ذکرشان در اين گونه امور است، باز دارد. چرا که امثال اين گونه اشعار و سرگذشت ها و ظرافت ها، در دل کودکان تخم فساد مي پاشد.
اگر از کودکان، کارهاي شايسته و اخلاق نيکو مشاهده شد، خوب است که مورد عنايت و تشويق و پاداش و جايزه دادن قرار گيرد و در ميان مردم به خاطر خوبي هايش، ستايش شود.