اشعار فوق العاده عرفانی و ملکوتی مولوی در مثنوی و دیوان شمس-الفاظ ملکوتی
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: اشعار فوق العاده عرفانی و ملکوتی مولوی در مثنوی و دیوان شمس-الفاظ ملکوتی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    سؤال : نام‌ بردن الفاظ زشت و رکیک مانند اعضاء تناسلی انسان چه‌حکمی دارد؟

    جواب از آیت الله سیستانی :
    جایز نیست.



    مسأله :
    آیت الله سیستانی : فحش حرام است و مراد از فحش هر کلامی است که تصریح به آن زشت و قبیح شمرده می‌شود یا نسبت هر فردی یا نسبت به غیر زوجه ، نوع اول آن مطلقاً حرام است …

    حکم داستانهای مستهجن موجود در مثنوی هم که واضح است.

    گاهی انسان برای بیان پستی و گمراهی برخی نحله های منحرف (علی الخصوص وقتی که ادعای عرفان و وصول به حق میکنند) مجبور به بیان مسائلی میشود . از تمامی دوستانی که از خواندن این مطالب دچار کدورت شدند عذرخواهی میکنم.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-02-2012)

  3. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    وی گفت: « ملای رومی، شاعر بسیار قوی است و در تمثیل خیلی مهارت دارد، اما نمی­توان مثنوی را به کسی داد تا از راهنمایی­های آن استفاده کند. »
    آیت الله نوری همدانی در توضیح دلایل منحرف خواندن مولوی، این بار با اشاره به تمجید مولوی از منصورحلاج گفت: «این در حالی است که در جلد پنجاه و یک بحارالانوار توقیعی از امام عصر در انتقاد از حلاج آمده است.»وی علاوه بر مولانا جلال­الدین، شاعرانی چون شیخ فریدالدین عطّار نیشابوری را مورد نقد قرار داد و گفت: « در کتاب تذکرة الاولیاء شیخ عطار، با عبارت­های پر آب و تاب، برای صوفی­ ها چهره سازی شده­ است و برخی چون، بایزید بسطامی، ذوالنون مصری و منصور حلاج را از ائمه علیهم السلام نیز بالاتر دانسته­ اند. »آیت الله نوری همدانی، در ادامه­ ی سخنانش با انتقاد از رواج صوفی­گری در کشور، دراویش را از جمله دشمنان امام شیعه معرفی کرد و گفت: « در روایات به نقل از ائمه آمده است که صوفی­ ها، دشمنان ما هستند. »وی همچنین مدعی شد: « سلاطین جور و جباران روزگار مانند هارون الرشیدها و پادشاهان صفویه برای کسب وجهه­ی دینی خود به تقویت صوفی­ ها و ساختن خانقاه­ها روی آوردند. »‌آیت‌ الله‌ نوری همدانی علّت اصلی مخالفت خود با برگزاری کنگره مولوی شناسی و انتشار آثار مولانا را نیز پنهان نکرد و با بیان اینکه « مولوی، صوفی و سنّی است »، گفت: « او ] مولوی [، ابوطالب ] عموی پیامبر اسلام [ را کافر و مشرک می­داند و در اشعار خود، ماجرای غدیرخم را لوث کرده­ است. »
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 02-02-2012 در ساعت 09:08 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-02-2012)

  5. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    آیت‌الله لطف الله صافی گلپایگانی: افرادی که کنگره بزرگداشت مولوی را در ایران برگزار کرده­ اند،باید از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خجالت بکشند.

    آیت الله صافی گلپایگانی برگزاری مراسم بزرگداشت مولوی در تهران و دیگر شهرهای کشور را محکوم کرد.

    به گزارش خبرگزاری فارس، آیت‌الله لطف الله صافی گلپایگانی در دیدار برگزار کنندگان کنگره علامه بلاغی

    گفت: افرادی که کنگره بزرگداشت مولوی را در ایران برگزار کرده­ اند و آن حرف­ها را بیان نمودند، باید از امام

    زمان (عج) خجالت بکشند.
    وی ضمن محکوم کردن برگزاری این کنگره ادامه داد: بنده به شدت کنگره مولوی

    را محکوم کرده و مخالف برگزاری آن بودم.
    این مرجع تقلید افزود: پول­هایی که در این مراسم هزینه شد، باید

    در مراسم های تبیین شخصیت­ های علمی و دینی هزینه می­گردید.
    آیت الله صافی گلپایگانی در بخش دیگری

    از سخنان خود به برگزاری کنگره علامه بلاغی که اواخر بهمن ماه در قم برگزار می­شود، اشاره کرد و گفت:

    برگزاری این کنگره بسیار با اهمیت بوده و موجب معرفی شخصیت این عالم به جوانان و حوزویان

    می‌گردد.
    وی در خصوص شخصیت علامه بلاغی گفت: ایشان فردی بزرگ در تمام عرصه ها بود و در تمام

    عمر پربرکتش به دفاع از اسلام پرداخت. استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: جامعیت عقلی ایشان به گونه­ ای

    بود که در زمان زندگیشان مردم فریب خورده ایران را که اسیر فرهنگ غرب شده بودند، نجات داد.
    وی افزود:

    علامه بلاغی در رشته­های تفسیر و فقه جز افراد تراز اول زمان بودند که کتب و آثار ایشان نمونه بارز این

    مطلب است.
    آیت الله صافی گلپایگانی با بیان اینکه افرادی مانند علامه بلاغی باید الگوی ما قرار گیرند گفت:

    ایشان هیچ گاه به دنبال مسائل مادی نبوده و همواره با اخلاق و توجه به خدا به مسائل علمی و دینی می­

    پرداخت.
    وی گفت: علامه بلاغی جز افتخارات اسلام و ایران است و باید مراسم بزرگداشت ایشان و معرفی

    وی به نسل سوم جامعه به صورت باشکوه انجام شود


    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 02-02-2012 در ساعت 09:17 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  6. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    مولوی » بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع مولوی : سماع برتر و بالاتر از نماز




    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۱ ” – مولوی : سماع برتر و بالاتر از نماز است!

    تعدادی از بزرگان صوفیه هستند که به شدت شیفته سماع بوده و آنرا یکی از برترین اعمال یا حتی بهترین عمل نزد خداوند می دانند.
    مولوی،شمس،فخرالدین عراقی،اوحد الدین کرمانی و روزبهانی بغلی شیرازی از این دسته اند.
    مولوی میگوید:

    پس غذای عاشقان باشد سماع


    که در او باشد خیال اجتماع


    وی حتی سماع را برتر از نماز میداند. افلاکی در مناقب العارفین مینویسد:


    روزی در حضور مولانا رباب (یک نوع آلت موسیقی) میزدند و مولانا ذوقها میکرد.از ناگاه عزیزی (یکی از مریدان) در آمد که نماز دیگر (اذان) میگویند. مولوی لحظه ای تن زد (صبر کرد) و فرمود: نِی نِی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع نماز دیگر . هر دو داعیان حقند. یکی (اذان و نماز) ظاهر را به خدمت میخواهد واین دیگر (سماع) باطن را به محبت حق میخواند. ( مناقب العارفین ص ۳۴۲)


    در جایی دیگر در مقابل حدیث حضرت رسول که می فرمایند:حبب الی من الدنیا النسا والطیب و قرة عینی الصلوه

    مولوی میگوید:ما از این عالم سه چیز را اختیار کردیم:یکی سماع ویکی فقاع (آبجو) و یکی حمام (مناقب العارفین ص ۴۰۶ ومولانا جلال لدین ص ۳۴۲).

    فرزند خلف مولوی نیز میگوید : انبیا توجه و رویکرد به خدا را در قالب نماز به مردم می رساندند اما اولیاء (صوفیه) آن نماز حقیقی را به صورت سماع به عالمیان رساندند. (ولد نامه ۱۱۲

    ومناقب العارفین ص۳۹۴)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  7. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    این جمله از فرزندش سلطان ولد در ولد نامه امده است :

    روز و شب در سماع رقصان شد
    بر زمین همچون چرخ گردان شد


    نجم الدین کبری می گوید: شیخ جنید بغدادی در سماع حاضر بود و سماع در نمی گرفت ، شیخ فرمود :بنگرید که هیچ عامی در میان ما هست؟
    (منظور غیر صوفی) نیافتند و … شیخ فرمود : بهتر طلب کنید ، چون طلب کردند کفش عامی با کفش صوفی عوض شده بود وبه این دلیل در نمی گرفت . (اندر غزل خویش نهان خواهم گشتن ص ۲۳)و باز از قول مولوی می نویسد: العشق یزید بالسماع . سماع عشق آفرین است . ص ۴۳۶٫مشاهده می شود کسی را که پدر عرفان امروزی می خوانند!! چگونه سماع و رقاصی را بر نماز نازل شده بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ترجیح می دهد. مولوی به عنوان یکی از صوفیان سنّی افراطی است که متاسفانه امروزه در جامعه تشیع تا جایی مورد احترام قرار می گیرد که به عنوان عارفی بزرگ از او نام برده می شود!! باید پرسید که آیا اهل بیت (علیهم السلام) معلم عرفان و اخلاق نیستند که آقایان به اصطلاح روشنفکر!! متمسک به مولوی سنی می شوند؟ آیا این حرکت توهین به ساحت تشیع و ائمه هدی علیهم السلام نیست؟
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 02-02-2012 در ساعت 09:38 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  8. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-02-2012)

  9. #6
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۲ “

    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۲ “
    مولوی به گواه تاریخ یکی از شخصیتهای افراطی و پر حرص در عرصه ی سماع است.یکی از نویسندگان علاقه مند به مولوی مینویسد :
    مولانا عاشق سماع و رقص بوده و آهنگهایی که (مطربان و نوازندگان) هنگام سماع (برای وی) مینواخته اند غالبا شاد و شفاف و پرجنبش و پویا بوده است.۱
    مکتب و طریقه ی مولوی در تاریخ تصوف و عرفان نیز به عنوان مکتب “وجد و سماع و عشق و ترانه” شناخته شده است.وی در این راه از هر فرصت و موقعیتی برای برپایی بساط سماع استفاده میکرد:شب۲ ، روز ، خانه ، مدرسه۳ ، کوچه ، بازار۴ ، حمام ۵، بیابان ۶، عروسی ، عزا ۷،وقت نماز ۸،و…. برای او فرق نمیکرد!سلطان ولد – فرزند و شاهد گویای حالات مولوی – وضعیت مولوی را بعد از فراق شمس تبریزی چنین تصویر میکند :یک نفس بی سماع و رقص نبودروز و شب لحظه ای نمی آسود ۹خلاصه از مراسم ختنه ی فرزندش تا مراسم تشییع جنازه ی خلیفه اش (صلاح الدین زرکوب) ، پهنه ی سماع مولوی بوده است.
    پی نوشت:
    __________________________________________________ ___________________________
    ۱) موسیقی شعر ص ۴۰۱۲) مناقب العارفین ۴۷۱۳) همان ۴۷۱ و ۵۵۷ و ۲۱۶۴) همان ۳۵۶۵) همان ۲۹۴۶) همان ۴۳۶۷) همان ۲۳۱ و ۲۳۳
    ۸ ) همان ۳۹۵۹) مولانا جلال الدین ، ۱۴۹ و ۱۵۰
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  10. #7
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    مولوی ، ابوسعید ابوالخیر (صوفی سده ی ۴ و ۵ ) را که هم مسلک وی در رقص و سماع و پایکوبی است ، می ستاید و او را سعادتمندی شایسته ی اقتدا میداند:
    این سعادتهای دنیا هیچ نیستآن سعادت جو که دارد بو سعید ۱۰مولوی سماع را “قضای جان عاشقان” ، “نماز عشاق” ، “آرام جان” ، “پیغام پنهانیان دل” ، “برتر از هر دو جهان” ، “نردبان آسمان” ، “رحیق حلال” و …. معرفی میکند :پس غذای عاشقان آمد سماع
    که درو باشد خیال اجــــــــتماع ۱۱

    *********************
    ســــــماع آرام جان زندگان است
    کسی داند که او را جانِ جانست ۱۲

    *********************

    اگر چه بلنــــــد است بام هفتم چـــرخ

    گذشته است از این بام نردبان سماع ۱۳

    *********************
    برون ز هر دو جهانی چو در سماع درآیی
    برون ز هر دو جهانست این جهان سماع ۱۴

    *********************
    سماع چیست ز پنهانیان دل پیغام
    دل غریب بیابد ز نــــــامه شان آرام ۱۵

    *********************

    تن و دلی که بنوشید از این رحیق حلال
    بر آتش غم هجران حرام گشت حــــــرام ۱۶
    __________________________________________________ ___________________________
    پی نوشت:

    ۱۰ ) کلیات شمس تبریزی ، ط نگاه ، ۳۳۶۱۱) مثنوی ، ط وزارت ارشاد ۵۵۲۱۲) کلیات شمس تبریزی ، ط نگاه ، غزل ۳۳۹۱۳) همان غزل ۱۲۹۵۱۴) همان غزل ۱۲۹۵
    ۱۵) همان غزل ۱۷۳۴۱۶) همان غزل ۱۷۳۴
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 02-02-2012 در ساعت 09:57 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  11. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-02-2012)

  12. #8
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۳ “ بیان انحرافات و نقد مولوی, مولوی و سما

    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۳ “

    سماع در تاریخ تصوف سابقه ی چندصد ساله داشت اما مولوی چنان معرکه هایی از ساز و آواز و پای بازی در قونیه برپا می کرد که تاریخ صوفی گری کمتر به یاد داشت! ۱۷

    انرژی جنبشی و حرص و ولعِ سیر نشدنیِ وی به سماع ، برخی صوفیان و هم مسلکان وی را نیز به سماع وا میداشت! حتی دست آموزان و مریدان وی از همراهی با او عاجز می ماندند!
    نوازندگان و خوانندگان – همه ی کثرت و تعدد آنها – از نفس می افتادند ۱۸، اما مولوی همچنان میچرخیدند!
    مولوی در سماع بارگی از استاد خویش “شمس تبریزی” نیز پیشی گرفته بود.یک روز و دو روز و بیش تر و – به تعبیرهای اغراق آمیز افلاکی – گاهی تا یک هفته ۱۹ و یک ماه ۲۰ سماع مولوی ادامه میافت.
    آوازه خوانیِ تنها(همراه با رقص) ، اشتهای مولوی را سیر نمیکرد ، “طبل” ۲۱ ، “نی” ۲۲ ،دایره”،بویژه “رباب” (شبیه طنبور) باید ، تا مرغِ جان وی در آسمان تصوف و عرفان به پرواز درآید. او مرده و کشته ی “رباب” ۲۳ بود ، برای آن شعر میگفت و غزل می سرایید ، تعظیم و تقدیسش میکرد ، با آنان که به رباب بی حرمتی میکردند ستیزه و تندی میکرد. ۲۴
    چنان در سماع و چرخ و رقص غرق میشد که گاهی “تنها لباسِ او” ار بدنش بیرون می آمد و وی متوجه نمی شد!! ۲۵
    معرکه ای داغ بود و پرهیجان! مولوی پای بر زمین میکوبید و نعره ها میزد، شعر میگفت و غزل می سرایید ، داغ میشد و خیره خیره نگاه می کرد.گاه سنایی را در قیافه ی قوٌالان (آوازه خوانان) مجسم میدید
    پی نوشت:
    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ
    ۱۷) مناقب العارفین ، ۸۹٫ مولوی با هیجان و حرارت خاصی می چرخید و می رقصید و می گفت:
    چون بهشتِ جمله خوبان،شب و روز پایکوبان
    ســــر و آســـــتین فشانان،ز نشاط بی قراری (همان غزل ۲۸۴۹)
    *******************************************
    ما میوه های خامـــیم در تاب آفتابـت
    رقصی کنیم رقصی ، زیرا تو میپزانی (همان غزل ۲۹۶۰)
    ۱۸) مناقب العارفین ۴۰۶
    ۱۹) افلاکی مینویسد : …بعد از آن به سماع مشغول شد تا نه شبانه روز…. . مناقب العارفین ۴۸۷
    ۲۰) همان ۲۹۴
    ۲۱) همان ۲۱۱
    ۲۲) همان ۴۹۰
    ۲۳) همان ۴۸۴
    ۲۴) مولوی به نقل از افلاکی – در پاسخ اعتراض علما ، به علاقه ی مفرط وی به رباب ، می گفت :”والله ثم والله سر گورشان رباب خواهند زد”. مناقب العارفین ۵۶۲٫
    ۲۵) روزی در مدرسه ی مبارک تواجد نموده در سماع مست شده بود و تمامتِ جامها(جامه ها) به گویندگان(آوازه خوانها) بخشیده با تای پیراهن ، عریان رقص می کرد.از ناگاه گرِهِ آزار(شلوار – لنگ) گشوده شد ، همانا که حضرت چلپی حسام الدین چست (چالاک) برجست و حضرت مولانا رادر کنار گرفته ، فرجی(نوعی لباس) در (وی) پوشانید و به سماع شروع فرمود. مناقب العارفین ۶۰۲٫
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  13. #9
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ، گاه حسام الدین را در آغوش می کشید و مغازله گرانه می گفت :بیا دین من! بیا ایمان من! بیا جانِ من! بیا سلطان من! ۲۶
    باری گویا محفل “دیثی رامب” ۲۷ بود و “آپولو” (الهه ی موسیقی) از کوه های “پارناس” ۲۸ یونان پایین آمده و در سرزمین روم و شهر قونیه ظهور کرده بود:۲۹
    امروز سماعـــست و سماعـــست و ســـــــماع
    نور است و شعاع است و شعاع است و شعاع ۳۰
    *******************************
    صــــلا ای صـــوفیان کــــامروز باری
    سماعست و نشاط و عیش و آری ۳۱
    مولوی خود را “سماع باره” ، “رقصان دین” ، “رقاص ترین درخت” و … میخواند!
    قومی شده رقصــان دین با صــد هزاران آفرین
    قومی دگر منکر چنین اندر سَفَه رقصان شده ۳۲
    *******************************
    رقصـــان تر درخت درین باغـــــها منم
    زیرا درخت بختم و اندر سرم صباست ۳۳
    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ
    پی نوشت:

    ۲۶) ….آن شب حضرت مولانا شورهای عظیم میکرد و نعره های پیاپی میزد…همچنان حضرت مولانا به سوی چلپی حسام الدین نگران (نظاره گر) گشته ، فرمود : بیا دین من! بیا ایمان من! بیا جانِ من! بیا سلطان من! پادشاه حقیقی و حضرت چلپی نعره ها میزد و اشکها می ریخت… مناقب العارفین ۱۰۰
    ۲۷) دیثی رامب Dithyramb در زبان یونانی به معنای آواز و رقص شوریده و دیوانه واری است که در جشنواره های مذهبی یونانیان کهن به افتخار “دیونوسِ” خدا برگزار میشده است.
    ۲۸) پارناس نام کوهی است که بنا به اسطوره های یونان قدیم ، آپولُن خداوند شعر و نُه خواهری که فرشتگان نگهبان هنرهای زیبا بودند در آن زندگی می کردند (فرهنگ اصطلاحات ادبی ص ۵۳).
    ۲۹) موسیقی جادوی عشق و عرفان مولوی بود. حتی اگر موسیقی نواز ، ارمنی شراب خوار بود ، مستحق لطف و عطای وی بود.همه نوع هم رقص و هم سماع داشت: پیر مردان ، جوانان و حتی به نقل افلاکی مجلس سماع زنانه نیز داشت و کنیزکانِ آوازه خوان (در آن مجلس) موسیقی و سرود عرفانی مینواختند و میخواندند(مناقب العارفین ۴۹۰ ). اگر هنگام نماز بود و صدای مؤذن به الله اکبر بلند ، (گاه) مولوی –به نقل افلاکی- در گرماگرم رقص بود و بی اعتنا به دعوت مؤذن ، که : سماع داعی جان است و اذان (نماز) داعی جسم!!!(همان ۳۹۵). اگر فقیهان و صوفیانِ معتدل ، فریاد اعتراض بر می آوردند ، باکی نداشت و میگفت : والله آهن سرد می کوبند! (همان ۵۶۲).
    ۳۰) کلیات شمس تبریزی ، ط نگاه ،۱۳۶۱
    ۳۱) همان غزل ۲۶۶۵
    ۳۲) همان غزل ۱۲۴۲
    ۳۳) همان غزل207
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  14. #10
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۴ “ – ارکستر مولوی

    بیان انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۴ “ – ارکستر مولوی

    مولوی برای بساط سماع – و به قول “لویی ماسینیون” کنسرت روحانی- خود یک “ارکستر” * کامل تشکیل داده بود تا بتواند اشتهای جوشان خویش را اشباع کند.

    “خوانندگان” ، “نوازندگان” ، از “طبّالان” (طبل زنان) ، “دفّافان” (دایره زنان) ، نی نوازان – به اضافه ی مریدانِ هم سماع و پر حرارات – همه دست به دست هم می دادند و بزم عرفانی مولوی را هر چه بیشتر داغ می کردند!
    نام تعدادی از اعضای ارکستر مولوی در تاریخ زندگانی وی – بویژه در کتاب مناقب العارفین – بصورت پراکنده آمده است.
    “شرف الدین عثمان” :خواننده و نوازنده ، که مناقب العارفین مهارت او را در حدّ “عبدالمومن” موسیقی دان معرفی میکند و می گوید:
    “…ندیم خاص حضرت (مولانا) بود و انگشت نمای جهان ، و ملوک زمانِ مَرَدَه (مریدان) ، صحبت (همنشینی) او بودند.” (مناقب العارفین ۴۸۶ ، رساله سپهسالار ، تعلیقات ۳۴۱).
    (عبدالمومن موسیقی دان یکی از موسیقی دانان مشهور و صاحب نظر و دارای تالیف در فن موسیقی است.وی در قرن هفتم میزیسته است.)

    در دیوان شمس آمده است :
    آمد عثمان شهاب دین هین
    واگــــو غـــــزل را مکـــــــرر
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 02-02-2012 در ساعت 10:14 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •