عُمَر بهنگام مرگ دستور داد پس از شورائی با شرکت عثمان و طلحه و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص و زبیر و امیرمؤمنان علی (علیه*السلام) تشکیل شود، و این شش تن از میان خود خلیفه*یی برگزینند، و هر یک مخالفت کرد او را به قتل برسانند؛ برنامه طوری تنظیم شده بود که علی (علیه*السلام) همچنان از خلافت محروم بماند و چون می*دانستند خلافت حق اوست،*با برگزیدن دیگری علی (علیه*السلام) مخالفت کند و کشته شود، و قتل او قانونی هم باشد!!
برخی از بستگان از امیرمؤمنان علی (علیه*السلام) پرسیدند: با آنکه می*دانی خلافت را به تو نمی*دهند چرا در این شوری شرکت می*کنی؟
فرمود: عُمَر بعد از پیامبر ( باجعل حدیثی) اعلام کرد پیامبر فرموده است:* «نبوت و امامت هر دو در یک بیت و خانه جمع نمی*شود.» (یعنی مرا به زعم خود با استناد به قول پیامبر از خلافت بدور نگهداشتند، و سزاوار این کار نشمردند!) و اینک عمر خود پیشنهاد کرده است من دراین شوری شرکت کنم و مرا شایسته*ی خلافت معرفی کرده است، من در شوری وارد می*شوم تا اثبات کنم کار عُمَر با روایت او نمی*سازد.