کاری به درست یا غلط بودن این تفاسیر و تآویل نداریم، مهم این است که زن در صورت جلوه‌ی جاذبه‌های جنسی خود، مورد آزار و اذیب قرار می‌گیرد. هم تحقیر می‌شود، هم به بردگی اساطیری یا بردگی مدرن امروزی کشیده می‌شود و هم مورد هجوم و شکار، دزدی و اسارت و تجاوز، سوء استفاده و اغفال و … قرار می‌گیرد. و البته این حقیقتی است که در دیروز و امروز شرق و غرب عالم مشهود بوده و هست.

لذا اسلام دو فایده‌ی اصلی و عمده‌ی پوشش را «شناخته شدن به نیکی» و نیز «محفوظ ماندن از‌ آزار» بر می‌شمرد.

– و البته دلایل بسیار دیگری نیز بر ضرورت پوشش زن و مرد وجود دارد و می‌توان موضوع را از ابعاد متفاوتی مانند: جسمی، روحی، اخلاقی، تربیتی، فردی، اجتماعی، حقوقی، روانی … و حتی سیاسی و اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار داد. چرا که موضوع، «انسان» و آثار مترتب از رفتارهایش بر خود و جامعه است. چون همه چیز و همه کار به هم پیوسته و مرتبط است و در یک دیگر تأثیر می‌گذارد. الکسیس کارل می‌گوید: «جان و جسم مثل شکل و مرمر یک مجسمه به هم آمیخته است و نمی‌توان بدون تراشیدن یا شکستن مرمر، شکل مجسمه را تغییر داد. (انسان موجود ناشناخته – ۱۳۴)