سوره زخرف [43] - صفحه 2
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33

موضوع: سوره زخرف [43]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 27)- و از آنجا كه بسيارى از بت‏پرستان خدا را نيز پرستش مى‏كردند ابراهيم بلافاصله او را استثناء كرده، مى‏گويد: «مگر آن خدايى كه مرا آفريده كه او هدايتم خواهد كرد» (إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ).

    او در اين عبارت كوتاه هم استدلالى براى انحصار عبوديت به پروردگار ذكر مى‏كند زيرا معبود كسى است كه خالق و مدبر است، و همه قبول داشتند كه خالق خداست و هم اشاره به مسأله هدايت تكوينى و تشريعى خداست كه قانون لطف آن را ايجاب مى‏كند.

    (آيه 28)- ابراهيم نه تنها در حيات خود طرفدار اصل توحيد و مبارزه با هرگونه بت‏پرستى بود، بلكه تمام تلاش و كوشش خود را به كار گرفت كه (كلمه توحيد هميشه در جهان باقى و برقرار بماند.
    چنانكه آيه شريفه مى‏گويد: «او آن (كلمه توحيد را كلمه باقيه در فرزندان و اعقاب خود قرار داد تا به سوى خدا بازگردند» (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ).

    جالب اين كه امروز تمام اديانى كه در كره زمين دم از توحيد مى‏زنند از تعليمات توحيدى ابراهيم (ع) الهام مى‏گيرند، و سه پيامبر بزرگ الهى «موسى» (ع) و «عيسى» (ع) و محمد صلّى اللّه عليه و اله از دودمان او هستند، و اين دليل صدق پيشگويى قرآن در اين زمينه است.

    (آيه 29)- اين آيه در حقيقت پاسخ به اين سؤال است: با اين حال چگونه خداوند مشركان مكه را عذاب نمى‏كند؟ مگر در آيات قبل نخوانديم «ما از اقوام گذشته كه انبيا را تكذيب كردند انتقام گرفتيم»؟! در پاسخ مى‏گويد: «بلكه اين گروه [مشركان مكّه‏] و پدران آنها را از مواهب دنيا بهره‏مند ساختم تا حق و فرستاده آشكار الهى به سراغ آنان آمد» (بَلْ مَتَّعْتُ هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ).

    ما تنها به حكم عقل به بطلان شرك و بت‏پرستى و حكم وجدانشان به توحيد قناعت نكرديم، و براى اتمام حجت آنها را مهلت داديم تا اين كتاب آسمانى كه سراسر حق است، و اين پيامبر بزرگ صلّى اللّه عليه و اله براى هدايت آنان قيام كند.

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 30)- ولى عجب اين كه: «هنگامى كه حق (قرآن) به سراغ آنها آمد (به جاى اين كه به اصلاح و جبران خطاهاى گذشته خويش پردازند گروه كثيرى به مخالفت برخاستند و) گفتند: اين سحر است و ما نسبت به آن كافريم» (وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ كافِرُونَ).

    (آيه 31)- چرا قرآن بر يكى از ثروتمندان نازل نشده؟
    در آيات قبل سخن از بهانه جوئيهاى مشركان در برابر دعوت پيامبران بود، در اينجا به يكى ديگر از بهانه‏هاى واهى و بى‏اساس آنان اشاره كرده، مى‏فرمايد:

    «و گفتند: چرا اين قرآن بر مرد بزرگ و (ثروتمندى) از اين دو شهر (مكّه و طائف) نازل نشده است»؟! (وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى‏ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ).

    (آيه 32)- قرآن مجيد براى كوبيدن اين طرز تفكر زشت و خرافى پاسخهاى دندان شكنى مى‏دهد و ديدگاه الهى و اسلامى را كاملا مجسم مى‏سازد، نخست مى‏گويد: «آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏كنند»؟! (أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ). تا به هر كس بخواهند نبوت بخشند، و كتاب آسمانى بر او نازل كنند.

    از اين گذشته اگر تفاوت و اختلافى از نظر سطح زندگى در ميان انسانها وجود دارد هرگز دليل تفاوت آنها در مقامات معنوى نيست، بلكه: «ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را براى بعضى برترى داديم تا يكديگر را مسخر كرده» و با هم تعاون نمايند (نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا).

    آنها فراموش كرده‏اند كه زندگى بشر يك زندگى دسته جمعى است، و اداره اين زندگى جز از طريق تعاون و خدمت متقابل امكان پذير نيست.

    «و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى‏كنند (از مال و جاه و مقام) برتر و بهتر است» (وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ).

    بلكه تمام اين مقامها و ثروتها در برابر رحمت الهى و قرب پروردگار به اندازه بال مگسى وزن و قيمت ندارد.

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 33)- قصرهاى با شكوه با سقفهاى نقره‏اى! (ارزشهاى دروغين) قرآن همچنان بحث پيرامون نظام ارزشى اسلام و عدم معيار بودن مال و ثروت و مقامات مادى را ادامه مى‏دهد.

    نخست مى‏فرمايد: «اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادى) سبب نمى‏شد كه همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمن كافر مى‏شدند خانه‏هايى قرار مى‏داديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند» (وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ).

    (آيه 34)- سپس مى‏افزايد: علاوه بر اين «براى خانه‏هاى آنان درها و تختهايى قرار مى‏داديم كه بر آن تكيه كنند» (وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ).

    (آيه 35)- باز به اين هم اكتفا نكرده مى‏افزايد: علاوه بر همه اينها «انواع وسائل تجملى و زينت آلات» براى آنها قرار مى‏داديم (وَ زُخْرُفاً).

    تا زندگى مادى و پر زرق و برقشان از هر نظر تكميل گردد، قصرهايى مجلل و چند اشكوبه با سقفهايى از نقره، و درها و تختهاى متعدد، و انواع وسائل زينتى، و هرگونه نقش و نگار آن چنانكه مطلوب و مقصود و معبود دنيا پرستان است.

    سپس مى‏افزايد: «اما همه اينها متاع زندگى دنياى مادى است و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است» (وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ).

    كوتاه سخن اين كه سرمايه‏هاى مادى و اين وسائل تجملاتى دنيا به قدرى در پيشگاه پروردگار بى‏ارزش است كه مى‏بايست تنها نصيب افراد بى‏ارزش همچون كفّار و منكران حق باشد، و اگر مردم كم ظرفيت و دنيا طلب به سوى بى‏ايمانى و كفر متمايل نمى‏شدند خداوند اين سرمايه‏ها را تنها نصيب اين گروه منفور و مطرود مى‏كرد، تا همگان بدانند مقياس ارزش و شخصيت انسان اين امور نيست.

    و از اينجا روشن مى‏شود كه نه بهره‏مند بودن گروهى از كفار و ظالمان از اين مواهب مادى دليل بر شخصيت آنهاست، و نه محروم بودن مؤمنان از آن، و نه استفاده از اين امور در حد معقول، به صورت يك ابزار، ضررى به ايمان و تقواى انسان مى‏زند، و اين است تفكر صحيح اسلامى و قرآنى.

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 36)- همنشين شياطين! از آنجا كه در آيات پيشين سخن از دنيا پرستانى بود كه همه چيز را بر معيارهاى مادى ارزيابى مى‏كنند، در اينجا از يكى از آثار مرگبار دلبستگى به دنيا كه بيگانگى از خداست سخن مى‏گويد، مى‏فرمايد:

    «و هر كس از ياد خدا روى گردان شود شيطانى را به سراغ او مى‏فرستيم، پس همواره قرين اوست»! (وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ).

    آرى! غفلت از ذكر خدا و غرق شدن در لذات دنيا، و دلباختگى به زرق و برق آن، موجب مى‏شود كه شيطانى بر انسان مسلّط گردد و همواره قرين او باشد، و رشته‏اى در گردنش افكنده، «مى‏برد هرجا كه خاطر خواه اوست»!

    (آيه 37)- سپس به دو امر مهم كه شياطين در باره اين غافلان انجام مى‏دهند.
    اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و آنها [شياطين‏] اين گروه را از راه خدا باز مى‏دارند» (وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ).

    هر وقت اراده بازگشت كنند سنگى بر سر راه آنها مى‏افكنند و مانعى ايجاد مى‏كنند تا هرگز به صراط مستقيم باز نگردند.

    و آن چنان طريق گمراهى را در نظر آنها زينت مى‏دهند كه: «گمان مى‏كنند هدايت يافتگان حقيقى آنها هستند»! (وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ).

    (آيه 38)- خلاصه اين وضع همچنان ادامه پيدا مى‏كند انسان غافل و بى‏خبر در گمراهى خويش، و شياطين در اضلال او تا هنگامى كه پرده‏ها كنار مى‏رود، و چشم حقيقت بين او باز مى‏شود، «تا زمانى كه نزد ما حاضر مى‏شود (مى‏بيند ولى و قرينش همچنان با اوست، همان كسى كه عامل همه بدبختيهاى او بوده! فرياد مى‏زند و) مى‏گويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود!

    چه بد قرين و همنشينى هستى تو»! (حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ).
    آرى! صحنه قيامت نجسمى است گسترده از صحنه‏هاى اين جهان و قرين و دوست و رهبر اينجا با آنجا يكى است.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 39)- ولى اين آرزو هرگز به جائى نمى‏رسد، و ميان آنها و شياطين هرگز جدائى نمى‏افتد، لذا در اين آيه مى‏افزايد: «هرگز اين گفتگو و ندامت امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه شما ظلم كرديد، و در نتيجه همه در عذاب مشتركيد» (وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ).

    بايد عذاب اين همنشين سوء را با عذابهاى ديگر براى هميشه ببينيد.

    و به اين ترتيب اميد آنها را در مورد جدايى از شياطين براى هميشه مبدل به يأس مى‏كند و چه طاقت فرساست تحمل اين همنشينى؟!

    (آيه 40)- در اينجا قرآن اين گروه را به حال خود مى‏گذارد و روى سخن را به سوى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كرده از غافلان كوردلى كه پيوسته او را تكذيب مى‏كردند، و از قماش همان گروهى بودند كه در آيات قبل از آنها سخن گفته شد، بحث كرده، مى‏فرمايد: «آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى؟ يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى» (أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ).

    (آيه 41)- در تعقيب آيات گذشته كه از كفار لجوج و هدايت ناپذير و ستمگر سخن مى‏گفت در اينجا روى سخن را، به پيامبر گرمى اسلام صلّى اللّه عليه و اله كرده، اين گروه را شديدا تهديد و پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را تسلّى و آرامش خاطر مى‏بخشد مى‏فرمايد: «هر گاه تو را از ميان آنها ببرم، حتما از آنها انتقام خواهم گرفت و مجازاتشان مى‏كنيم»! (فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ).

    منظور از بردن پيامبر صلّى اللّه عليه و اله از ميان آن قوم، وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و اله است.

    (آيه 42)- سپس مى‏افزايد: اگر هم زنده بمانى «و آنچه را از عذاب به آنان وعده داده‏ايم به تو نشان دهيم باز ما بر آنها مسلط هستيم» (أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ).

    به هر حال آنها در چنگال قدرت ما هستند چه در ميان آنها باشى و چه نباشى، و مجازات و انتقام الهى در صورت ادامه كارهايشان حتمى است.

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 43)- بعد از اين هشدارها به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله دستور مى‏دهد: «پس آنچه را بر تو وحى شده محكم بگير كه تو بر صراط مستقيم قرار دارى»! (فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).

    كمترين اعوجاج و كجى در كتاب و برنامه تو نيست، و عدم پذيرش گروهى از آنان دليل بر نفى حقانيت تو نخواهد بود تو با نهايت جديت به راه خويش ادامه بده، بقيه با ماست.

    (آيه 44)- سپس مى‏افزايد «اين (قرآنى كه بر تو وحى شده) مايه يادآورى تو و قوم توست» (وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ).

    هدف از نزول آن بيدار ساختن انسانها و آشنا نمودن آنها به وظائفشان است.

    «و بزودى مورد سؤال قرار خواهيد گرفت» كه با اين برنامه الهى و اين وحى آسمانى چه كرديد؟! (وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ).

    (آيه 45)- سپس براى نفى بت‏پرستى و ابطال عقائد مشركين به دليل ديگرى پرداخته، مى‏گويد: «از رسولانى كه قبل از تو فرستاديم بپرس، آيا غير از خداوند رحمن، معبودهايى براى پرستش آنها قرار داديم»؟! (وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ).

    اشاره به اين كه تمام انبياى الهى دعوت به توحيد كرده‏اند، و همگى بطور قاطع بت‏پرستى را محكوم نموده‏اند، بنابر اين پيامبر اسلام در مخالفتش با بتها كار بى سابقه‏اى انجام نداده، بلكه سنت هميشگى انبيا را احيا نموده است.

    (آيه 46)- فرعونيان مغرور و پيمان شكن: در اينجا به گوشه‏اى از ماجراى پيغمبر خدا «موسى بن عمران» و برخورد او با «فرعون» اشاره شده، تا پاسخى باشد به گفتار بى‏اساس مشركان كه «اگر خدا مى‏خواست پيامبرى بفرستد چرا مردى را از ثروتمندان مكّه و طائف براى اين مأموريت بزرگ انتخاب نكرد»؟

    مى‏فرمايد: «ما موسى را با آيات و نشانه‏هاى خود به سوى فرعون و اطرافيان و درباريان او فرستاديم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ).

    «پس موسى به آنها گفت: من فرستاده پروردگار جهانيانم» (فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ).

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 47)- اكنون ببينم اولين برخورد فرعون و فرعونيان با دلائل منطقى و معجزات روشن موسى چه بود؟

    قرآن مى‏گويد: «هنگامى كه موسى با آيات ما به سراغ آنها آمد همگى از آن مى‏خنديدند» (فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ).

    اين نخستين برخورد همه طاغوتها و جاهلان مستكبر در برابر رهبران راستين است، جدى نگرفتن دعوت و دلائل آنها.

    (آيه 48)- اما ما براى اتمام حجت، آيات خود را يكى بعد از ديگرى فرستاديم «و هيچ آيه‏اى و معجزه‏اى به آنها نشان نمى‏داديم مگر اين كه از ديگرى بزرگتر و مهمتر بود» (وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها).

    و به اين ترتيب بعد از معجزه «عصا» و «يد بيضا» معجزات «طوفان» و «جراد» و «قمل» و «ضفادع» و غير اينها را به آنها نشان داديم.

    سپس مى‏افزايد: «آنها را به عذابها (و مجازاتهاى هشدار دهنده) گرفتار نموديم شايد (بيدار شوند و) به راه حق بازگردند» (وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ).

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 49)- چنانكه در اين آيه مى‏خوانيم: «آنها گفتند: اى ساحر! پروردگارت را به عهدى كه با تو كرده است بخوان (تا ما را از اين درد و رنج و بلا و مصيبت رهايى بخشد، و) مطمئن باش كه ما راه هدايت را پيش خواهيم گرفت»! (وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ).

    چه تعبير عجيبى! از يك سو ساحرش مى‏خوانند، و از سوى ديگر براى رفع بلا دست به دامنش مى‏زنند! و از سوى سوم به او وعده قبول هدايت مى‏دهند!

    آرى! سبك مغزان مغرور هنگامى كه بر اريكه قدرت مى‏نشينند چنين است منطقشان و راه و رسمشان.

    (آيه 50)- ولى به هر حال موسى به خاطر اين تعبيرات نيش‏دار و موهن هرگز دست از هدايت آنها برنداشت، و از خيره سرى آنها مأيوس و خسته نشد، همچنان به كار خود ادامه داد بارها دعا كرد تا طوفان بلاها فرو نشيند و فرو نشست.

    اما چنانكه آيه شريفه مى‏گويد: «هنگامى كه عذاب را از آنها بر طرف مى‏ساختيم آنها پيمانهاى خود را مى‏شكستند و به لجاجت و انكار خود ادامه مى‏دادند» (فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ).

    اينها همه درسهايى است زنده و گويا براى مسلمانان و تسليت خاطرى است براى شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كه از لجاجت و سرسختى مخالفان هرگز خسته نشوند.

    و نيز هشدارى است به دشمنان لجوج و سرسخت كه آنها هرگز از فرعون و فرعونيان قويتر و قدرتمندتر نيستند، سر انجام كار آنها را ببينند و در عاقبت كار خويش بينديشند.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 51)- اگر پيامبر است چرا دستبند طلا ندارد؟
    منطق موسى از يك سو، و معجزات گوناگونش از سوئى ديگر افكار توده‏هاى مردم را نسبت به فرعون متزلزل ساخت.

    اينجا بود كه فرعون با سفسطه بازى و مغلطه كارى مى‏خواست جلو نفوذ موسى را در افكار مردم مصر بگيرد، چنانكه قرآن مى‏گويد: «فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست؟ و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ (و از قصر و مزارع و باغهاى من نمى‏گذرد؟) آيا نمى‏بينيد؟» (وَ نادى‏ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ).

    ولى موسى چه دارد؟ هيچ، يك عصا و يك لباس پشمينه!

    (آيه 52)- سپس مى‏افزايد: «بدون شك من از اين فرد كه مقام و نژادى پست دارد، و هرگز نمى‏تواند فصيح سخن بگويد برترم» (أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ).

    و به اين ترتيب دو افتخار بزرگ براى خود (حكومت مصر، و مالكيت نيل) و دو نقطه ضعف براى موسى (فقر، و لكنت زبان) بيان كرد.

    در حالى كه موسى هرگز در آن زمان لكنت زبان نداشت، چرا كه به هنگام بعثت عرضه داشت: «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي» خداوندا! گره را از زبان من بگشا» (طه/ 27) و مسلما دعايش مستجاب شد و قرآن نيز گواه بر آن است.

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 53)- سپس فرعون به دو بهانه ديگر متشبث شده گفت: «پس چرا دستبندهائى از طلا به او داده نشده؟ يا اين كه چرا فرشتگان همراه او نيامده‏اند» تا گفتار او را تصديق كنند؟! (فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ).

    مى‏گويند فرعونيان عقيده داشتند كه رؤسا بايد با دستبند و گردن بند طلا خود را زينت كنند.

    اما پيامبران الهى با كناره گيرى از اين مسائل مخصوصا مى‏خواستند اين ارزشهاى كاذب و دروغين را ابطال كنند، و ارزشهاى اصيل انسانى يعنى علم و تقوا و پاكى را جانشين آن سازند.

    (آيه 54)- در اين آيه قرآن به نكته لطيفى اشاره مى‏كند، و آن اين كه: فرعون از واقعيت امر چندان غافل نبود، و به بى‏اعتبارى اين ارزشها كم و بيش توجه داشت، ولى «او قوم خود را (تحميق كرد، و عقول آنها را) سبك شمرد در نتيجه از وى اطاعت كردند»! (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ).

    اصولا راه و رسم همه حكومتهاى جبار و فاسد اين است كه براى ادامه خود كامگى بايد مردم را در سطح پائينى از فكر و انديشه نگهدارند، و با انواع وسائل آنها را تحميق كنند.

    چرا كه بيدار شدن ملتها و آگاهى و رشد فكرى ملتها بزرگترين دشمن حكومتهاى خودكامه و شيطانى است كه با تمام قوا با آن مبارزه مى‏كنند! جالب اين كه آيه فوق را با اين جمله تكميل و پايان مى‏دهد «آنها قومى فاسق بودند» (إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ).

    اشاره به اين كه اين قوم گمراه اگر فاسق و خارج از اطاعت فرمان خدا و حكم عقل نبودند تسليم چنين تبليغات و ترهاتى نمى‏شدند.

    آرى! آنها فاسقانى بودند كه از فاسقى تبعيت مى‏كردند.

    (آيه 55)- اين بود جنايات فرعون و فرعونيان و مغلطه كاريهايشان در مقابل فرستاده الهى موسى اما اكنون ببينيم بعد از آن همه وعظ و ارشاد و اتمام حجتها از طرق گوناگون، و عدم تسليم آنها در مقابل حق، سر انجام كار آنها به كجا رسيد؟! مى‏فرمايد: «اما هنگامى كه ما را (با اعمالشان) به خشم آوردند از آنها انتقام گرفتيم، و همه را غرق كرديم»! (فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ).

    خداوند مخصوصا از ميان تمام مجازاتها مجازات غرق را براى آنها انتخاب نمود، چرا كه تمام عزت و شوكت افتخار و قدرتشان با همان رود عظيم نيل و شاخه‏هاى بزرگ و فراوانش بود كه فرعون از ميان تمام منابع قدرتش روى آن تكيه مى‏كرد.

    (آيه 56)- در اين آيه به عنوان يك نتيجه گيرى از مجموع اين سخن مى‏فرمايد: «ما آنها را پيشگامان (در عذاب) و عبرتى براى آيندگان قرار داديم» (فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلًا لِلْآخِرِينَ).

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •