پرهيزكاران را به خوبى مىشناسد، و از درجه تقوا و خلوص نيت و پاكى و صفاى آنها آگاه است، آنها را بر طبق علم خود گرامى مىدارد و پاداش مىدهد مدعيان دروغين را نيز مىشناسد و كيفر مىدهد.
نكتهها:
1- ارزشهاى راستين و ارزشهاى كاذب!
بدون شك هر انسانى فطرتا خواهان اين است كه موجود با ارزش و پر افتخارى باشد، و به همين دليل با تمام وجودش براى كسب ارزشها تلاش مىكند.
ولى شناخت معيار ارزش، با تفاوت فرهنگها كاملا متفاوت است، و گاه ارزشهاى كاذب جاى ارزشهاى راستين را مىگيرد.
گروهى ارزش واقعى خويش را در انتساب به قبيله معروف و معتبرى مىدانند.
مخصوصا در ميان اقوام جاهلى افتخار به انساب و قبائل، رايجترين افتخار موهوم بود، تا آنجا كه هر قبيلهاى خود را «قبيله برتر» و هر نژادى خود را «نژاد والاتر» مىشمرد، كه متأسفانه هنوز رسوبات و بقاياى آن در اعماق روح بسيارى از افراد و اقوام وجود دارد
.
گروه ديگرى مسأله مال و ثروت و داشتن كاخ و قصر و خدم و حشم و امثال اين امور را نشانه ارزش مىدانند.
و به همين ترتيب هر گروهى در مسيرى گام بر مىدارند و به ارزشى دل مىبندند و آن را معيار مىشمرند.
اما از آنجا كه اين امور همه امورى است متزلزل و برون ذاتى و مادى و زود گذر، يك آئين آسمانى همچون اسلام هرگز نمىتواند با آن موافقت كند، لذا خط بطلان روى همه آنها كشيده، و ارزش واقعى انسان را در صفات ذاتى او مخصوصا تقوا و پرهيزكارى و تعهد و پاكى او مىشمرد حتى براى موضوعات مهمى، همچون علم و دانش، اگر در مسير ايمان و تقوا و ارزشهاى اخلاقى، قرار نگيرد اهميت قائل نيست.