(آيه 173)- در اين آيه يكى از نشانه‏هاى زنده پايمردى و استقامت آنها را به اين صورت بيان مى‏كند «اينها همان كسانى بودند كه جمعى از مردم (اشاره به كاروان عبد القيس و به روايتى اشاره به نعيم بن مسعود است كه آورنده اين خبر بودند) به آنها گفتند: لشكر دشمن اجتماع كرده و آماده حمله‏اند، از آنها بترسيد اما آنها نترسيدند، بلكه بعكس بر ايمان آنها افزوده شد و گفتند: خدا ما را كافى است و او بهترين حامى است» (الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ).

(آيه 174)- به دنبال آن ايمان و پايمردى آشكار، قرآن در اين آيه نتيجه‏ عمل آنها را بيان كرده، چنين مى‏گويد: «آنها از اين ميدان، با نعمت و فضل پروردگار برگشتند» (فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ).

سپس به عنوان تأكيد مى‏فرمايد: «آنها در اين جريان، كوچكترين ناراحتى نديدند» (لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ). با اين كه «خشنودى خدا را به دست آوردند و از فرمان او متابعت كردند» (وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ). «و خداوند، فضل و انعام بزرگى دارد كه در انتظار مؤمنان واقعى و مجاهدان راستين است» (وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ).

(آيه 175)- اين آيه دنباله آياتى است كه در باره غزوه «حمراء الاسد» نازل گرديد و در آن مى‏فرمايد: «اين فقط شيطان است كه پيروان خود را (با سخنان و شايعات بى‏اساس) مى‏ترساند از آنها نترسيد و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد» (إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ).

تعبير از نعيم بن مسعود و يا كاروان عبد القيس به شيطان يا به خاطر اين است كه عمل آنها به راستى عمل شيطانى بود و يا منظور از شيطان، خود اين اشخاص مى‏باشند و اين از مواردى است كه شيطان بر مصداق انسانى آن گفته شده.
بنابراين معنى آيه چنين است: عمل نعيم بن مسعود و يا كاروان عبد القيس فقط يك عمل شيطانى است كه براى ترساندن دوستان شيطان صورت گرفته.