(آيه 22)- و از آنجا كه هر گاه هيچ يك از وسائل بيدار كننده، حتى مجازات الهى سود ندهد راهى جز انتقام پروردگار از اين گروه كه ظالمترين افرادند وجود ندارد. در اين آيه مىفرمايد: «چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او ياد آورى شده و او از آن روى گردانده است» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها).
«مسلما ما از اين مجرمان بىايمان انتقام خواهيم گرفت» (إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ).
اينها در حقيقت كسانى هستند كه نه مواهب و نعمتهاى الهى در آنها مؤثر افتاده، و نه عذاب و بلاى هشدار دهنده او، بنا بر اين ظالمتر از اينها كسى نيست، و اگر از آنها انتقام گرفته نشود از چه كسى انتقام گرفته شود؟!
(آيه 23)- در اينجا اشاره كوتاه و زود گذرى به داستان «موسى» و «بنى اسرائيل» مىكند تا پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان نخستين را تسلّى و دلدارى دهد.
نخست مىگويد: «ما به موسى، كتاب آسمانى داديم» (وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ).
«و شك نداشته باش كه او، آيات الهى را دريافت داشت» (فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ).
«و ما آن (كتاب آسمانى موسى، تورات) را وسيله هدايت بنى اسرائيل قرار داديم» (وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ).
(آيه 24)- در اين آيه به افتخاراتى كه نصيب بنى اسرائيل در سايه استقامت و ايمان شد اشاره مىكند، تا درسى براى ديگران باشد، مىفرمايد: «و از آنها امامان و پيشوايانى قرار داديم، كه به فرمان ما امر هدايت خلق خدا را بر عهده گرفتند زيرا آنها شكيبائى كردند و به آيات ما يقين داشتند» (وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ).
در اينجا رمز پيروزى و شرط پيشوايى و امامت را دو چيز شمرده: يكى ايمان و يقين به آيات الهى، ديگر صبر و استقامت و شكيبائى.