-
RE: سوره سجده [32]
(آيه 22)- و از آنجا كه هر گاه هيچ يك از وسائل بيدار كننده، حتى مجازات الهى سود ندهد راهى جز انتقام پروردگار از اين گروه كه ظالمترين افرادند وجود ندارد. در اين آيه مىفرمايد: «چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او ياد آورى شده و او از آن روى گردانده است» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها).
«مسلما ما از اين مجرمان بىايمان انتقام خواهيم گرفت» (إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ).
اينها در حقيقت كسانى هستند كه نه مواهب و نعمتهاى الهى در آنها مؤثر افتاده، و نه عذاب و بلاى هشدار دهنده او، بنا بر اين ظالمتر از اينها كسى نيست، و اگر از آنها انتقام گرفته نشود از چه كسى انتقام گرفته شود؟!
(آيه 23)- در اينجا اشاره كوتاه و زود گذرى به داستان «موسى» و «بنى اسرائيل» مىكند تا پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان نخستين را تسلّى و دلدارى دهد.
نخست مىگويد: «ما به موسى، كتاب آسمانى داديم» (وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ).
«و شك نداشته باش كه او، آيات الهى را دريافت داشت» (فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ).
«و ما آن (كتاب آسمانى موسى، تورات) را وسيله هدايت بنى اسرائيل قرار داديم» (وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ).
(آيه 24)- در اين آيه به افتخاراتى كه نصيب بنى اسرائيل در سايه استقامت و ايمان شد اشاره مىكند، تا درسى براى ديگران باشد، مىفرمايد: «و از آنها امامان و پيشوايانى قرار داديم، كه به فرمان ما امر هدايت خلق خدا را بر عهده گرفتند زيرا آنها شكيبائى كردند و به آيات ما يقين داشتند» (وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ).
در اينجا رمز پيروزى و شرط پيشوايى و امامت را دو چيز شمرده: يكى ايمان و يقين به آيات الهى، ديگر صبر و استقامت و شكيبائى.
-
RE: سوره سجده [32]
(آيه 25)- و از آنجا كه بنى اسرائيل- همچون ساير امم- بعد از اين پيشوايان راستين باز دست به اختلاف زدند راههاى مختلفى را پيمودند و منشأ تفرقه در ميان مردم شدند، در اين آيه با لحن تهديدآميزى مىگويد: «پروردگار تو ميان آنها در روز قيامت در مورد اختلافاتى كه داشتند داورى مىكند»، و هر كس را به سزاى اعمالش مىرساند (إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ).
آرى! سر چشمه اختلاف هميشه آميختن «حق» با «هوى و هوسها» است، و از آنجا كه قيامت روزى است كه هوى و هوسها در آن بىرنگ و محو مىشود.
اينجاست كه خداوند با فرمان خود به اختلافات پايان مىدهد، و اين يكى ديگر از فلسفههاى معاد است.
(آيه 26)- آيات گذشته با تهديد مجرمان بىايمان آميخته بود، و اين آيه توضيح و تكميلى بر اين تهديد است، مىفرمايد: «آيا همين براى هدايت آنها كافى نيست كه افراد زيادى از مردمى كه در قرون پيش از آنها زندگى داشتند هلاك كرديم و آنها را به كيفر اعمالشان رسانديم»؟ (أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ).
«اينها در مساكن ويران شده آنان راه مىروند» و آثار آن اقوام نفرين شده را با چشم خود مىبينند (يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ).
لذا در پايان آيه مىافزايد: «در اين نشانههائى است (از قدرت خداوند و مجازات دردناك مجرمان) آيا نمىشنوند»؟ (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ).
(آيه 27)- در اين آيه به يكى از مهمترين نعمتهاى الهى كه مايه آبادى همه سرزمينها و وسيله حيات همه موجودات زنده است اشاره مىكند تا روشن شود همان گونه كه خداوند قدرت بر ويران ساختن سر زمين تبهكاران دارد، قدرت بر آباد كردن زمينهاى ويران و مرده، و اعطاى همه گونه موهبت را به بندگانش دارد.
مىفرمايد: «آيا نديدند كه ما آب را به سوى زمينهاى خشك مىرانيم، و به وسيله آن زراعتهايى مىرويانيم كه هم چارپايانشان از آن مىخورند، و هم خودشان تغذيه مىكنند؟ آيا نمىبينند»؟ (أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ).
(آيه 28)- و از آنجا كه آيات گذشته مجرمان را تهديد به انتقام، و مؤمنان را بشارت به امامت و پيشوايى و پيروزى مىداد، در اينجا كفار از روى غرور و نخوت اين سؤال را مطرح مىكنند كه اين وعدهها و وعيدها كى عملى خواهد شد؟
چنانكه قرآن مىفرمايد: «آنان مىگويند: اگر راست مىگوييد اين پيروزى شما كى خواهد بود»؟! (وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ).
-
RE: سوره سجده [32]
(آيه 29)- قرآن بلافاصله به آنها پاسخ مىگويد و به پيامبر دستور مىدهد:
«بگو: روز پيروزى (فرا مىرسد، اما در آن روز) ايمان آوردن سودى به حال كافران نخواهد داشت، و به آنها هيچ مهلت داده نمىشود»! (قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ).
يعنى اگر منظورتان اين است كه صدق وعدههاى الهى را كه از زبان پيامبر شنيدهايد ببينيد و ايمان بياوريد، آن روز ديگر دير شده است، و ايمان براى شما هيچ فايدهاى ندارد.
(آيه 30)- سر انجام در آخرين آيه با يك تهديد گويا و پر معنى سخن را پايان داده، مىگويد: اى پيامبر! «اكنون كه چنين است از آنها روى بگردان و منتظر باش، آنها نيز منتظرند» (فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ).
حالا كه نه بشارت در آنها اثر مىكند و نه انذار، نه اهل منطقند تا با مشاهده آثار الهى در پهنه آفرينش، او را بشناسند و غير او را پرستش نكنند و نه وجدانى بيدار دارند كه از درون جان به نغمه توحيد گوش فرا دهند، از آنها روى بگردان. تو منتظر رحمت خدا باش و آنها منتظر عذاب او، كه آنها فقط لايق عذابند!
«پايان سوره سجده»