اولا: این روایت به خاطر وجود «هشام بن عروه» در سلسله سند آن اشکال و مناقشة سندی دارد؛ زیرا ابن قطّان در باره او گفته: «أنّه اختلط و تغیّر»، (او تغییر کرد و مطالب نادرست و صحیح را مخلوط نمود) و ذهبی در باره او میگوید: «أنّه نسی بعض محفوظه أو وهم»، (او بعضی محفوظاتش را فراموش میکرد و یا در آنها شک میکرد) و یا از ابن خرّاش در باره او آمده است که: «کان مالک لا یرضاه نقم علیه حدیثه لأهل العراق»، (مالک از وی رضایت نداشت و از احادیث او که برای اهل عراق نقل می کرد انتقاد میکرد)
میزان الاعتدال، ج ۴، ص ۳۰۱
و ثانیا: این روایت با روایاتی که در زیر میآید تناقض دارد:
بی اطلاعی پیامبر و قریش از روزه عاشوراء تا زمان هجرت
از جمله روایات دیگری که در صحیح بخاری آمده و با روایت فوق تضاد و تناقض کامل دارد این روایت میباشد:
حَدَّثَنَا أَبُو مَعْمَرٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ حَدَّثَنَا أَیُّوبُ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ – رضى الله عنهما – قَالَ قَدِمَ النَّبِىُّ – صلى الله علیه وسلم – الْمَدِینَةَ. فَرَأَى الْیَهُودَ تَصُومُ یَوْمَ عَاشُورَاءَ. فَقَالَ «مَا هَذَا». قَالُوا هَذَا یَوْمٌ صَالِحٌ. هَذَایَوْمٌ نَجَّى اللَّهُ بَنِى إِسْرَائِیلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ. فَصَامَهُ مُوسَى. قَالَ «فَأَنَا أَحَقُّ بِمُوسَى مِنْکُمْ». فَصَامَهُ وَأَمَرَ بِصِیَامِهِ.
نبی اکرم صلى الله علیه وآله وسلم به مدینه آمد و یهود را دید که روز عاشوراء را روزه گرفتهاند، فرمود: این کار برای چیست؟ گفتند: این روزی فرخندهای است که در آن بنی إسرائیل را خداوند از دست دشمنانش نجات بخشیده است؛ لذا موسی و پیروانش این روز را روزه میدارند. حضرت فرمود: من برای تبعیت از موسی أحق و سزوارتر هستم از این رو حضرت این روز را روزه گرفت و نیز امر فرمود تا این روز را روزه بگیرند.
صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۵۱، شماره حدیث ۲۰۰۴
روایت اول میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله و قریش از زمان جاهلیت این روز را روزه میگرفتند و بعد از اسلام نیز تا سیزده سال که در مکه بودند روزه گرفتن در این روز همچنان به قوّه خود باقی بود و بعد از هجرت به مدینه روزه ماه رمضان تشریع شد و از آن به بعد بود که روزه روز عاشورا به اختیار خود واگذار شد تا هر کس میخواهد روزه بدارد و هر کس نمیخواهد روزه نگیرد.
اما روایت دوم میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم زمانی که به مدینه هجرت نمود نه تنها این روز را روزه نمیگرفت چون؛ حتی از روزه این روز خبر هم نداشت و وقتی یهود را مشاهده نمود که این روز را روزه میگیرند با تعجب از علت این کار سؤال نمود و پاسخ شنید که یهود به خاطر خرسندی از نجات حضرت موسی، این روز را روزه میگیرند؛ از این جهت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود: اگر این چنین است من به علت نجات خود از دست کفار مکه خود را سزوارتر از موسی برای روزه گرفتن این روز میدانم. و از آن به بعد بود که حضرت نه تنها این روز را خود روزه میگرفتند،؛ بلکه دیگران را نیز امر به روزه گرفتن مینمودند.