وقتی که زبان با دل توافق پیدا کرد، «فأقبل بقلبک ثمّ استیفن بالإجابة»، اول با دلت به دعا توجه کن، اگر چنین توجهی بدست آمد، یقین به اجابت پیدا کن! فرمود: اگر شما در فرمایشات اهل بیت(ع) امراً و نهیاً استقامت بکنید، چون آن یقینی که از کتب فلسفه در بیاید، این ثمر را ندارد و به درد نمیخورد، استقامت کردید: «لأشربنا قلوبهم الایمان»، ایمان را در قلب شما سرازیر میکنیم، آن وقت دعا میکند و با یقین میگوید: نمیتواند با طیاره جنگی اینجا را بمباران کند، حقیقتا میگویدها! خوب این آدم، سی سال است که این در را کوبیده که در نتیجه میتواند بگوید دشمن دیگر نمیتواند اینجا را بزند، این یقین خیلی قابل تقدیر است: «اذا اراد الله بعبدٍ خیراً ألهمه الیقین»
پس از پروردگار عزیز باید بخواهید «ألا بذکر الله تطمئن القلوب»، آن دل دیوانه را او تامین میکند، آرام ده این دل دیوانه تویی تو!!
هر در که زدم صاحب آن خانه تویی تو / مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید / دیوانه منم من که روم خانه به خانه
توی اداره میروی، بازار میروی، درس میروی، همه جا خدا هست، پس باید کار را خدا درست کنه! برو بابا دعا کن، پس هر دری که میزنی، داداش جون! خدا هست؛ پس باید از خدا بخواهی و در بزنی، آن وقت پس چرا جای دیگر برویم؟ چه کنم که من هنوز هیچ چیز از مطالعاتم را برای شما نگفتهام.