پيامد اين کارها در نهايت کشته شدن امام حسين عليه السلام است. امام حسين عليه السلام کشته شد، ولي کشته شدن او به يکباره و ناگهاني اتفاق نيفتاد، بلکه نتيجه سلسله حوادثي بود که پس از رسول خدا و با روي کار آمدن معاويه آغاز گرديد، و به شهادت حسين بن علي عليهما السلام انجاميد. انحرافي که ابتدا پديد آمد و جزئي بود: سکوت يا ترس يا گرفتن دينار و درهم، گرفتن ده يا پانزده ليره يا چند متر زمين! جنايت اين گونه آغاز شد و کم‏کم سرعت گرفت و بزرگ شد و تا به آنجا رسيد که به کشته شدن پسر دختر رسول خدا، آن هم به شکلي فجيع و دردناک انجاميد و هيچ کس دم برنياورد! همه ساکت بودند.

بنابراين حسين عليه السلام از حقيقت پرده برداشت. يعني به مردم گفت: اي کسي که به اندازه سر سوزني به مردم ستم مي‏کني! تو در مسيري حرکت مي‏کني که در نهايت به ستم کردن به زندگي و آبرو و دين همه مردم مي‏انجامد. اي کسي که يک قدم از مسير حق منحرف شده‏اي! به جايي خواهي رسيد که به کشتن پسر دختر پيامبر راضي خواهي شد و يا در آن شرکت خواهي کرد. اي کسي که به آنچه دربرابر تو رخ مي‏دهد، بي‏ اعتنايي و نسبت به حقي که در برابر تو پايمال مي‏شود ساکت مي‏ماني! در آينده به آبرو و جان مردم تجاوز مي‏شود و ريختن خون ديگران جايز شمرده مي‏ شود و تو يا به آن خوشنودي يا در آن نقش داري يا در برابر آن ساکت مي‏ ماني. هيچ تفاوتي ميان آنها وجود ندارد و هيچ راه ميانه‏ اي در کار نيست. يا بايد در راه هدايت حرکت کني يا در راه‏هاي گمراهي و چه بسياند راه‏هاي گمراهي.