اما در تمام اين سالها او با اشعارش از ولايت، شهدا، آرمان و خانوادهي شهدا جانانه دفاع ميكند:
دلم تنــگ شهیـدان اسـت امشب
که همرنگ شهیدان است امشب
من از خـون شهیـــدان شـرم دارم
که خلقی را به خود سرگـرم دارم
زمن پـرسیــد، فــرزنـد شهیـــــــدی
کــه بــابــای شهیــدم را نـدیــدی
به من میگفت مادر او جوان بود
دلیــر و جنگجـــوی و پـرتـوان بـــود
نمیدانم چه سودایی به سر داشت
به دوشش کولهباری از سفر داشت
قــدم در کـوچـهبـاغ عشق میزد
به جان خویش داغ عشق میزد
چه عشقی؟عشق مولایش خمینی
کـــه بـوسـد تـربـت سبــز حسینی
بــه امیـدی کـه از آن گِـل کــام گیرد
بگـریـــد تــا دلـش آرام گیـرد
شعر او مملو است از نشانههاي ارادت او به مقام ولايت. او در مورد مقتدايش رهبر معظم انقلاب چنين مشق عشق ميكند:
بنگـر رحماء بینهــم را
تکـــرار تـب غـــدیـر خــــم را
امروز علی غریب و تنهاست
آماج هجوم اهرمنهاست
او کیست؟ گلی ز باغ زهرا (س)
پروردهي درد و داغ زهرا (س)
او نـور دل بسیجیــان اســت
چون مادر خویش، مهربان است
مستــم ز تبســم نمـازش
لبخند چو غنچه، دلنوازش
چشمانش بوی عشق دارد
مستی ز سبوی عشق دارد
چون فاطمه پشتوانهي اوست
تا هستم و هست دارمش دوست