کد انسان شدن




حضرت می‌فرمایند: بین او و بین «جنّة» جدایی می‌افتد. «بَیْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ»

امّا یک راهی هم یادمان دادند. (گرچه بحث ما چیز دیگری است امّا شرافت حدیث به این است که انسان آن را تمام بخواند.) می‌فرمایند: « فَمَا هُوَ إِلَّا أَنْ یَبْکِیَ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَدَماً عَلَیْهَا» امّا یک موقعی می‌شود که

«مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ» از ترس خدا (البته ترس به آن معنا نیست؛ یعنی ترس از این که از خدا جدا می‌شود، همان چیزی که مولی الموالی در دعای کمیل بیان کردند،
تمام انبیاء گفتند :

«فَرَّقتُ بینی و بینِ اَحبّاءک و اولیائک» منظور این جدایی است.) اشک از دیدگانش سرازیر می‌شود، آنقدر به واسطه پشیمانی‌اش گریه می‌کند «حَتَّی یَصِیرَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا أَقْرَبُ مِنْ جَفْنِهِ إِلَی مُقْلَتِهِ» طوری که دیگر بین او و بهشت به اندازه‌ی یک سیاهی چشم با سفیدیش و یک چشم بهم زدن، فاصله نیست. این تازه اوّل مقام ورود به بهشت است که برود به «قابَ قَوسَین اَو اَدنَی» برسد.