وجود حضرت ثامن‌الحجج، آقا علیّ ابن موسی‌الرضا (صلوات اللّه و سلامه علیه) از پدر گرامیشان و آن حضرت هم به نقل از حضرت صادق القول والفعل (صلوات اللّه و سلامه علیهما) بیان می‌فرمایند:

« إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکُونُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَکْثَرُ مِمَّا بَیْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ»
[1]

حضرت می‌فرمایند: گاه است که گناه انسان، میان او و بهشت، نه میان او و خدا، به اندازه ی عرش تا فرش جدایی و فاصله می‌اندازد، «بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَکْثَرُ مِمَّا بَیْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ »

برای چه؟ «لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ»از بس گناه کرده، جدایی او فقط از بهشت خدا، از فرش تا عرش است، چون آنقدر گناه کرده که دیگر مقام انسانیّتش را از دست داده....


چه تعبیر زیبایی را حضرت سلطان العارفین، سلطان آبادی بزرگ(اعلی اللّه مقامه الشّریف) داشتند– خوب گوش دهید، عجب جمله‌ای است. عرفا چه می‌بینند؟! کجا را می‌بینند؟!- ایشان فرمودند:

بهشتی که سگ اصحاب کهف بر او وارد می‌شود، برای انسان مقام نیست بلکه ابتدای ورود به مقامی است که از آن جنّت باز برود، برود تا به
«قابَ قَوسَینِ اَو اَدنَی» برسد. ما عاقبت به خیریمان را زمانی که از دنیا رفتیم به این می‌بینیم که به بهشت ورود پیدا کنیم. یک موقعی جهنمّی نشویم امّا این اولیاء الهی می‌فرمایند:
بهشتی که بناست سگ اصحاب کهف، وارد شود چه فضیلتی دارد؟ آن ابتداست نه انتها. آن وقت ببینید انسان چه می‌شود؟

«ثُمَّ رَدَدناهُ اَسفَلَ السّافِلین» بیچاره می‌شود طوری که دیگر حتّی بوی بهشت به مشامش نمی‌رسد. فاصله او تا بهشت، به اندازه‌ی فرش تا عرش است. «لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ»گناه انسان را بیچاره و بدبخت می‌کند، گناه انسان را منکوب می‌کند، او را خجل زده ملائکة الله می‌کند.