ه) جايگاه صحيفه نزد علما

دعاهاي صحيفه علاوه بر حسن بلاغت و كمال فصاحت از علوم الهي و معارف يقيني برخوردار است كه عقلها در مقابل آن رام است و فحول علما در مقابل آن سر تسليم و خضوع فرود آورده‏اند.
اين حقيقت براي صاحبدلان حقيقت‏بين بانگاهي به صحيفه آشكار مي‏گردد؛ زيرا عبارات صحيفه خود بيانگر آن است كه فوق كلام مخلوق و پايين‏تر از كلام خالق است؛ لذا هم از دسترس اوهام جاعلان برتر و بالاتر است و هم علما و بزرگان سخت بدان توجّه و از آن ستايش كرده‏اند كه به نمونه‏هايي اشاره مي‏شود:
1. ابن شهر آشوب (م588) در كتاب مناقب خود مي‏گويد: «وقتي در بصره نزد يكي از بلغاء از فصاحت صحيفه كامله سخن به ميان آمد، او گفت: من هم مي‏توانم مانند آن را بر شما املاء و بيان كنم. آنگاه قلم برداشت و سر به زير افكند [و هيچ جمله‏اي نتوانست به زبان آورد] و در همان حال سرافكندگي از دنيا رفت.20»
2. در سال 1353 ه••. ق مرحوم آيت اللّه‏ العظمي مرعشي نجفي رحمه‏الله نسخه‏اي از صحيفه سجاديه را براي طنطاوي، دانشمند اهل سنت و مؤلف تفسير طنطاوي (مفتي اسكندريه) به «قاهره» فرستاد. وي پس از دريافت و تشكر از چنان هديه‏اي گرانبها و ستايش فراوان در پاسخ نوشت: «اين از بدبختي ماست كه تاكنون بر اين اثر گرانبهاي جاويد كه از مواريث نبوّت است، دست نيافته بوديم، من هر چه در آن مي‏نگرم آن را از گفتار مخلوق برتر و از خالق پايين‏تر مي‏يابم.21»
تعجب از اين مفسّر معاصر است كه لااقل به منابع اهل سنّت به دقّت توجّه نكرده؛ چرا كه امثال قندوزي قسمتهايي از صحيفه سجاديه را در كتابهاي خود نقل نموده‏اند.22
3. از ميرزا هادي مشهدي ذاكر نقل شده كه ابن جوزي در «خصائص الائمه» چنين گفته است: «اگر اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام نبود، توحيد مسلمانان و عقايد ايشان كامل نمي‏شد؛ زيرا آنچه پيغمبر اكرم بيان فرمود، اصول عقايد و فروع مهم دين بود، ولي دقائق عقائد را [همچون صفات ذات و فعل، و عينيّت صفات با ذات را [مسلمانان مديون و ريزه خوار خوان نعمت اميرالمؤمنين عليه‏السلام و شاگردان او مي‏باشند...»، آنگاه درباره امام سجاد عليه‏السلام مي‏گويد: «علي بن الحسين زين العابدين در املاء و انشاء و كيفيّت سخن گفتن و خطاب و عرض حاجت به پيشگاه الهي بر مسلمين حق تعليم دارد؛ زيرا اگر آن حضرت نبود، مسلمانان آيين سخن گفتن و عرض حوائج خود را به خداي متعال نمي‏دانستند؛ لذا آن امام به مردم آموخت كه هنگام استغفار چگونه با خدا سخن بگويند و در موقع درخواست باران رحمت با چه زباني از خداوند نزول باران بخواهند، و زمان ترس از دشمن چگونه به خدا پناه برده، دفع شر دشمنان را بخواهند...23»