
- با صحيفه ساجديه«زبور آل محمد» آشنا شويم
-
صحيفه سجّاديه را بشناسيم
مدت سيزده قرن است كه كتاب صحيفه سجاديه مونس بزرگان زهاد و صالحان و مرجع و ملجأ مشاهير علما و مصنفان بوده و هست. براي آشنايي با اين گنج معنوي بحث را در چند بخش پي ميگيريم.
الف) سند صحيفه
از نظر سندي، صحيفه سجّاديه در حد تواتر بلكه فوق آن است، شيخ آقا بزرگ تهراني در اين باره ميگويد: «الصَّحيفَةُ الاُوْلي اَلْمُنْتَهي سَنَدُها اِلي الاِمامِ زِيْنِ العابِدينَ... وَ هِيَ مِنَ الْمُتَواتِراتِ عِنْدَ الاَصْحابِ لاِِخْتِصاصِها بِالاِجازَةِ وَالرّوايَةِ في كُلِّ طَبَقَةٍ وَعَصرٍ...؛8
صحيفه اولي كه سند آن به امام زين العابدين عليهالسلام ميرسد... از متواترات [و قطعيات] نزد اصحاب است؛ چرا كه از ويژگي آن، اين است [كه تمام اصحاب از اساتيد خود [اجازه نقل آن را در تمام طبقات [رجالي] و در تمام عصرها گرفتهاند.» كار شهرت سند صحيفه به جايي رسيده كه مرحوم محمد تقي مجلسي ادعا نموده است كه او در نقل و روايت صحيفه يك ميليون سند دارد.9 و همين طور شيخ محمد بن نعمان مفيد (م413) در ارشاد و علي بن محمد خزاز قمي، شاگرد صدوق بن بابويه (م381) و احمد بن عياشي (م401) و ابوالفضل شيباني، و.... آن را نقل نمودهاند، و از علماي اهل سنّت نيز، ابن جوزي در خصائص الائمه، و حافط سليمان بن ابراهيم القندوزي (م 1294) در ينابيع المودة از صحيفه اسم برده، بخشهايي از دعاي آن را نقل نمودهاند.10
ابوالفضل شيباني سندش به اين صورت است: حديث كرد ما را عامربن عيسي بن عامر سيرافي در مكه در سال 381، و گفت: حديث كرد مرا ابو محمد حسن بن محمد بن يحيي بن حسن بن جعفر بن عبيداللّه بن حسين بن علي بن ابيطالب عليهمالسلام ، گفت: حديث كرد مرا پدرم و او از عمير بن متوكل، او از پدرش متوكل بن هارون و او از يحيي بن زيد، پس از شهادت پدرش در حالي كه به سوي خراسان در حركت بود و مردي را به پايه و عقل او نديدم.... كه او صحيفه كاملهاي را كه دعاهاي علي بن الحسين عليهالسلام در آن بود، به من نشان داد.11
گذشته از كتب تاريخي و رجالي، هيچ كتاب دعاي معتبري از دعاهاي صحيفه سجاديه خالي نيست، مانند: 1.«مصباح المتهجد» شيخ طوسي (385 ـ 460).
2. «سلوك الحزين» قطب الدين بن سعيد بن هبة اللّه راوندي (م573) كه كتابش مشهور به «دعوات الراوندي» ميباشد.
3. «اختيار المصباح» از سيد علي بن حسين بن باقي.
4.«اقبال و جمال الاسبوع و فتح الابواب» سيد رضي الدين علي بن طاووس (م589).
5. «زوائد الفوائد» ابوالقاسم علي بن رضي الدين.
6. «البلد الامين» ابراهيم بن علي كفعمي (م.868) و....
از همه آنها گذشته، علامه مجلسي اول، به نقل آيت اللّه مرعشي نجفي، در بسياري از اجازات خود اشاره كرده كه او صحيفه را شفاها و بلاواسطه از حضرت حجة بن الحسن صاحب الزمان عليهالسلام نقل ميكند. مجلسي ميگويد:
«در بين خواب و بيداري ديدم كه گويا در مسجد جامع عتيق اصفهان ايستادهام و حضرت مهدي عليهالسلام نيز ايستاده بود. من چند مسئله را كه برايم مشكل شده بود، از محضر آن حضرت پرسيدم، پس جواب آن را برايم بيان فرمود. آنگاه از كتابي كه به آن عمل كنم سؤال كردم و آن حضرت مرا به مولانا محمد التاج حواله داد و من [نزد او رفتم] و از او كتابي گرفتم، به نظرم آمد كه آن كتاب دعا بود، پس آن را بوسيدم و بر چشم نهادم، ولي وقتي به خويش آمدم [و از خواب بيدار شدم] آن كتاب را در دست خود نيافتم، پس تا صبح گريه كردم، فرداي آن روز به دنبال «محمد تاج» راه افتادم تا رسيدم به «دارالبطيخ»، مرد صالحي را كه آقا حسن نام و «تاجا» لقب داشت ديدم، به او سلام كردم، او مرا فرا خواند و به كتابخانه خود برد، اولين كتابي كه به دست من داد، همان كتابي بود كه در خواب ديده بودم، آنگاه شروع نمودم به گريه و گفتم همين كتاب مرا بس است. و از آنجا به نزد شيخ محمد مدرس رفتم و به مقابله آن نسخه با نسخهاي كه جدّ پدر محمد مدرس از روي نسخه شهيد نوشته بود، پرداختم. ديدم نسخهاي كه حضرت صاحب الزمان به من مرحمت فرموده بود، درست مطابق نسخه صحيفه شهيد ميباشد.12
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن