وضعیت میدان
در چنین شرایطی است که امام و پیروان مقاوم ایشان، از شیرینی پیروزی های بدر و خیبر سخن می گویند و اوباما آشفته، سعی بر حفظ ژست ابرقدرتی گذشتهی تمدن خود میکند و در چارچوب جنگ پیشدستانه برای موقعیت جغرافیایی در هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود تعیین تکلیف مین ماید، تنگهی هرمز را خطوط قرمز ایالات متحده مینامد و بستن آنرا اعلان جنگ تلقی میکند و با اعمال تحریمهایی هرچه شدیدتر، ایران را تهدید به حمله نظامی میکند.
حال سوال اینجاست آیا مشاوران اوباما به این وارث امپراتوری در حال تلاش نکات لازم را جهت تصمیم درست برای خود و کشورش گوشزد کردهاند؟ آیا میزان بیرون بودن گامهای آمریکا را از محدودهی خود متوجهاند؟ احتمالا پاسخ نه می باشد چرا که در این صورت متوجه حرکات مضحک و خطرناک خود شده، به این نکات توجه نموده و نامهای دیگر مینگاشتند:
1. آقای اوباما و صهیونیسم جهانی باید بدانند تنگهی هرمز مکانیست جغرافیایی درست در مرزهای آبی انقلاب اسلامی و نه هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای آن، آیا تمدنی که از هیچ، برای خود منبع قدرتی استراتژیک خلق مینماید و هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای خود از مدیترانه گرفته تا آمریکای لاتین، دشمن خود را در جبههای جهانی به چالش میکشد و شکست میدهد، به آنان و تهدیدات آنان در رابطه با آبراهی در درون مرزهای خود نخواهد خندید؟
2. آیا آنان حقایقی که خود در گزارش ژانویه 2012 موسسهی صلح ایالات متحده منتشر نمودهاند را به یاد میآورند:· تنگه هرمز مهم ترين گذرگاه جهان است كه در سال 2011 روزانه حدود 17 ميليون بشكه نفت و طي سال هاي 2010-2009 روزانه بين 16-15.5 ميليون بشكه نفت در آن جريان داشته است.
· سال 2011 به طور ميانگين روزانه 14 نفتكش حامل نفت خام در تنگه هرمز تردد داشتند كه البته به همين تعداد نيز نفتكش خالي براي انتقال محمولات جديد وارد تنگه هرمز مي شدند. بيش از 85 درصد صادرات نفت خام وارد بازارهاي آسيايي شده كه در اين ميان ژاپن، هند، كره جنوبي و چين مقاصد اصلي اين انرژي هستند.