مقدمه

توضيح مرگ به کودکان يکى از سخت‌ترين کارها براى اولياست، بخصوص هنگامى که خود آنها با غم مرگ عزيزى دست به گريبان هستند. اما مرگ يک بخش غير قابل انکار از زندگى است و چه بخواهيم و چه نخواهيم، از خيلى خردسالى ، کودکان نسبت به آن کنجکاو مى‌شوند و به فهميدن و پرسيدن درباره روش‌هايى که احساس غم مربوط به آن را بطور طبيعى نشان بدهد، علاقه‌مند هستند، روش‌هايى که بزرگترها عزادارى مى‌نامند.

چگونگى نگاه کودکان به مقوله مرگ

شايد باعث تعجب باشد که بدانيد حتى کودکان ۲ ساله از مرگ آگاه هستند. کودکان در قصه‌هايشان يا برنامه‌هاى تلويزيون از مرگ مى‌شنوند، يا در اطراف خود حيوانات خانگى يا خيابانى مرده را مى‌بينند. علي‌رغم اين موارد ، هيچ کدام از کودکان مفهوم مرگ را نمى‌دانند. آنها نمى‌توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درک کنند و در عوض ، آن را به عنوان يک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى‌گيرند.
آنها تصور مى‌کنند که اجساد هنوز مى‌خورند و مى‌خوابند و کارهاى هميشگى خود را انجام مى‌دهند، فقط با اين فرق که اين کارها را يا در آسمان‌ها و يا در زير خاک انجام مى‌دهند. حتى وقتى يکى از اوليا يا خواهران و برادران کودک درگذشته است، او نمى‌تواند اين اتفاق را براى آنها در نظر بگيرد.