RE: با کودک چگونه از مرگ صحبت کنيم؟
در مورد کاربرد واژههاى خداوند و بهشت با احتياط کامل رفتار کنيد.
دقت کنيد اين مفاهيم را براى يک کودک ۵ ساله يا حتى کوچکتر بکار مىبريد و هدف شما اين است که او را آرام کنيد. پس مراقب باشيد او را بيشتر گيج و مضطرب نکنيد. براى مثال اگر بگوييد «مادربزرگ الان خيلى خوشحال است، چون توى بهشت است.» کودک فکر مىکند «چطور مادربزرگ واقعا خوشحال است اگر همه کسانى که دور و بر من هستند، اين همه ناراحتند؟!» يا مثلا بگوييد که «عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پيش خودش برد.» کودک فکر مىکند اگر خدا عمو را پيش خودش برده چون خوب بوده، پس ممکن است مامان ، من يا هرکس خوب ديگرى را نيز پيش خودش ببرد!!» يا «اگر من هم خيلى خوب باشم، مىتوانم برم پيش خداوند و بابابزرگ را ببينم» يا اينکه «سعى کنم که بچه بدى باشم تا بتوانم بيشتر پيش بابا و مامان بمانم!» بنابراين عبارتى بکار ببريد که او را نگرانتر نسازد. مثلا بگوييد: «ما خيلى ناراحتيم که بابابزرگ ديگر پيش ما نيست و ما خيلى دلتنگ او مىشويم، ولى اين خوب است که بدانى او الان پيش خداوند است.»