فصل چهارم: شناخت مرزهاىگناه
شناخت مرزهاى گناه
يكى از مسايل بسيار مهم در راستاى گناهشناسى، شناخت مرزهاى گناه است. به عبارت روشنتر مرز بين بعضى از صفات نيك اخلاقى با صفات بد اخلاقى كه منشا گناه مىشوند، بسيار باريك است و افرادى بر اثر عدم شناخت مرزهاى گناه و ثواب، ناخودآگاه با قصد قربت گناهى را به عنوان كار پسنديده و نيك انجام مىدهند. و يا به عكس كار خوبى را به خيال اينكه كار زشت است ترك مىكنند.
گرچه اين بحث يك بحث نو و مشروح است ولى ما در اينجا به چند عنوان اشاره مىكنيم، تا راهگشايى براى بررسىهاى مفصلتر باشد.
به اين عناوين توجه كنيد كه مرز بين آنها نزديك است:
* ذلت، تواضع.
* تكبر، عزت و وقار.
* حيله و خدعه، سياست.
* بخل، قناعت.
* سكوت، كنترل زبان.
* بىباكى، شجاعت.
* سركوب غرائز، عفت و خويشتن دارى.
* اسراف، سخاوت.
* مساوات، عدالت.
* ترك دنيا، زهد.
* تنبلى، توكل.
* تملق، مدح شايسته.
* رشوه، هديه.
* انظلام، استضعاف.
* غيبت، افشاگرى.
* لجاجت، استقامت.
* حرص، تلاش.
* عجز، صبر.