(آيه 201)- در اين آيه راه غلبه و پيروزى بر وسوسه‏هاى شيطان را، به اين صورت بيان مى‏كند كه: «پرهيزكاران هنگامى كه وسوسه‏هاى شيطانى، آنها را احاطه مى‏كند به ياد خدا (و نعمتهاى بى‏پايانش، به ياد عواقب شوم گناه و مجازات دردناك خدا) مى‏افتند، در اين هنگام (ابرهاى تيره و تار وسوسه از طرف قلب آنها كنار مى‏رود و) راه حق را به روشنى مى‏بينند و انتخاب مى‏كنند» (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ).

اصولا هر كس در هر مرحله‏اى از ايمان و در هر سن و سال گهگاه گرفتار وسوسه‏هاى شيطانى مى‏گردد، و گاه در خود احساس مى‏كند كه نيروى محرك شديدى در درون جانش آشكار شده و او را به سوى گناه دعوت مى‏كند، اين وسوسه‏ها و تحريكها، مسلما در سنين جوانى بيشتر است.

تنها راه نجات از آلودگى، نخست فراهم ساختن سرمايه «تقوا» است كه در آيه فوق به آن اشاره شده، و سپس «مراقبت» و سر انجام توجه به خويشتن و پناه بردن به خدا، ياد الطاف و نعمتهاى او، و مجازاتهاى دردناك خطاكاران است.

(آيه 202)- در آيه گذشته مشاهده كرديم كه چگونه پرهيزكاران در پرتو ذكر خدا از چنگال وسوسه‏هاى شيطانى رهايى مى‏يابند، و اين در حالى است كه گناهكاران آلوده، كه برادران شيطانند در دام او گرفتارند. اين آيه در اين باره چنين مى‏گويد: «و (ناپرهيزكاران را) برادرانشان (از شياطين) پيوسته در گمراهى پيش مى‏برند، و باز نمى‏ايستند»! بلكه بى‏رحمانه حملات خود را بطور مداوم بر آنها ادامه مى‏دهند (وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ).

(آيه 203)- سپس حال جمعى از مشركان و گنهكاران دور از منطق را شرح مى‏دهد و مى‏گويد هنگامى كه آيات قرآن را براى آنها بخوانى آن را تكذيب مى‏كنند «و هنگامى كه آيه‏اى براى آنها نياورى (و در نزول وحى تأخير افتد) مى‏گويند: (پس اين آيات چه شد؟) چرا از پيش خود آنها را تنظيم نمى‏كنى»؟ مگر همه اينها وحى آسمانى نيست؟ (وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها).

اما «به آنها بگو: من تنها از آنچه به سويم وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم، و جز آنچه خدا نازل مى‏كند، چيزى نمى‏گويم» (قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‏ إِلَيَّ مِنْ رَبِّي).

«اين قرآن و آيات نورانيش وسيله بيدارى و بينايى از طرف پروردگار است» كه به هر انسان آماده‏اى ديد و روشنايى و نور مى‏دهد (هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ).

«و مايه هدايت و رحمت براى افراد با ايمان و آنها كه در برابر حق تسليمند مى‏باشد» (وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).