(آيه 199)- وسوسه‏هاى شيطان: در اينجا شرايط تبليغ و رهبرى و پيشوايى مردم را به طرز بسيار جالب و فشرده بيان مى‏كند و با آيات گذشته كه اشاره به مسأله تبليغ مشركان داشت نيز تناسب دارد، نخست به سه قسمت از وظايف رهبران و مبلّغان به صورت خطاب به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شده، در آغاز مى‏گويد در طرز رفتار با مردم سختگير مباش، عذرشان را بپذير، و بيش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه و به هر حال «با آنها مدارا كن» (خُذِ الْعَفْوَ).

سپس دومين دستور را به اين صورت مى‏دهد: «مردم را به كارهاى نيك و آنچه را عقل و خرد، شايسته مى‏شناسد و خداوند آن را نيك معرفى كرده، دستور ده» (وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ).

در مرحله سوم دستور به تحمل و بردبارى در برابر جاهلان داده، مى‏گويد:

«از جاهلان روى بگردان و با آنها ستيزه مكن» (وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ).

رهبران و مبلّغان در مسير خود با افراد متعصب، لجوج، جاهل و بى‏خبر، و افرادى كه سطح فكر و اخلاق آنها بسيار پايين است، رو برو مى‏شوند، از آنها دشنام مى‏شنوند، هدف تهمتشان قرار مى‏گيرند، سنگ در راهشان مى‏افكنند.

راه پيروزى بر اين مشكل گلاويز شدن با جاهلان نيست، بلكه بهترين راه تحمل و حوصله، ناديده گرفتن و نشنيده گرفتن اين گونه كارهاست، و تجربه نشان مى‏دهد براى بيدار ساختن جاهلان و خاموش كردن آتش خشم و حسد و تعصبشان، اين بهترين راه است.

(آيه 200)- در اين آيه دستور ديگرى مى‏دهد كه در حقيقت چهارمين وظيفه رهبران و مبلغان را تشكيل مى‏دهد و آن اين كه بر سر راه آنها همواره وسوسه‏هاى شيطانى در شكل مقام، مال، شهوت و امثال اينها خودنمايى مى‏كند.

قرآن دستور مى‏دهد كه: «و هرگاه وسوسه‏اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر كه او شنونده و داناست»! (وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).