RE: lمیلادمسعودامام هدایتگران مبارک

برخوردهای متوکل با امام (علیهالسلام)
امام (علیهالسلام) در مدت اقامت اجباریاش در سامراء به ظاهر زندگی آرامی داشت، و متوکل میخواست ضمن نظارتهای کلی و تحت کنترل گرفتن، ایشان را در نقش یکی از درباریان درآورده و از عظمت و ابهت آن بزرگوار در چشم مردم بکاهد.
مرحوم طبرسی مینویسد: متوکل سخت در تلاش بود تا شخصیت امام را نزد مردم پایین آورد.
مسعودی مورخ مشهور دو نمونه از برخوردهای امام (علیهالسلام) را با متوکل اینگونه آورده است:
ـ روزی متوکل از امام دربارهی آیهی شریفهی « وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلاً » (یعنی در روز قیامت شخص ظالم دست خود را میگزد و میگوید ای کاش بدنبال پیامبر میرفتم و ای کاش فلانی را دوست خود نمیگرفتم.» در حالیکه عدهی زیادی در مجلس بودند سؤال کرد. به متوکل گفته بودند که از نظر شیعیان مراد از این فلان در آیه، خلفیهی اول و دوم هستند. از این رو به فکر سوء استفاده از این مسأله افتاده و خواست با مطرح کردن آن، حضرت را به شکلی در مقابل «عامه و اهل سنت» قرار دهد.
حضرت فرمودند: منظور دو مرد هستند که خداوند از آنها به کنایه سخن گفته و بر آنها منّت گذارده که به نامشان تصریح نکرده، آیا امیرالمؤمنین دوست دارند آنچه را که خداوند پوشیده نگه داشته مکشوف شود. متوکل گفت: خیر دوست ندارم.
با این کلام، امام هادی (علیهالسلام) متوکل را در رسیدن به هدف خود ناکام گذارد.
ـ به متوکل گزارش دادند که در منزل امام هادی (علیهالسلام) ادوات جنگی و نامههایی از شیعیانش از اهل قم به او وجود دارد. او دستور داد عدهای از سربازان و مأموران غافلگیرانه به منزل امام حمله بَرَند. دستور اجرا شد و وقتی وارد خانه شدند، آن حضرت را در اطاقی که زیرانداز آن از شن و ماسه بود تنها یافتند در حالی که در را بر روی خود بسته، لباس پشمینه بر تن کرده، روپوشی بر سر انداخته و آیاتی از قرآن را تلاوت میفرمود. حضرت را به همان حال پیش متوکل آوردند و به او گفتند که چیزی در خانهی او نیافتیم.