سلام
صحبت و درد دل یه جوونی رو شنیدم که گله داشت ز خودش.. کمی ناامید بود و زمین و زمان براش به هم ریخته بود!
اینکه سی ساله است.. نصف عمرش رو نمیدونسته چی به چیه نصف دیگه اش رو با گناه طی کرده!
و به قول خودش افتاده تو سرازیری و فرصت نداره!
خیلی درگیرم کرد.. نمیدونستم چه جوری باهاش حرف بزنم که هم تاثیر بذاره هم درست باشه..
شبش داشتم قرآن میخونم بخشی که میخوندم شامل این آیه بود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾
بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد از رحمتخدا نوميد مشويد در حقيقتخدا همه گناهان را مىآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است
[align=left]..الزمر..[/center]

الحمدلله..
خیلی مهربونه..
در پناه خدا..
یاعلی.