[محبوب] کشف اسرار یه گنج واقعی !
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25

موضوع: کشف اسرار یه گنج واقعی !

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    66

    RE: کشف اسرار یه گنج واقعی !

    سلام لبخند جان
    دلم میخواست برای این تاپیکت هزار تا سپاس بزنم.
    خیلی قشنگ بود.

    "یا علی"
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  2. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-12-2012)

  3. #2
    کاربر کانون raha01000 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    نوشته ها
    28
    می پسندم
    10
    مورد پسند : 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    25

    تا حالا شده این جوری به حرفای خدا گوش کنید؟؟؟!!!

    سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی 1-2)

    افسوس که هر کس را به تو فرستادم
    تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس 30)

    و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4)

    و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو
    قدرتی نداشته ام(انبیا 87)

    و
    مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24)
    و این در حالی
    بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73)

    پس چون
    مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی ( احزاب 10)

    تا زمین با
    آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118)
    وقتی در تاریکی ها
    مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی (انعام 63-64)

    این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و
    رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83)

    آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3)

    غیر از من
    خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59)

    پس کجا می روی؟ (تکویر 26)

    پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)

    چه چیز جز بخشندگی ام
    باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار 6)

    مرا
    به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم 48)

  4. کاربر مقابل پست raha01000 عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-23-2013)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •