سوره آل عمران [3] - صفحه 6
صفحه 6 از 11 نخستنخست ... 45678 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 108

موضوع: سوره آل عمران [3]

  1. #51
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 93)

    شأن نزول:
    در مورد نزول اين آيه و دو آيه بعد از روايات استفاده مى‏شود كه يهود، دو ايراد در گفتگوهاى خود به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كردند، نخست اين كه چگونه پيامبر اسلام گوشت و شير شتر را حلال مى‏داند با اين كه در آيين ابراهيم (ع) حرام بوده، و به همين دليل يهود هم به پيروى از ابراهيم آنها را بر خود حرام مى‏دانند، نه تنها ابراهيم، بلكه نوح هم اينها را تحريم كرده بود با اين حال چگونه كسى كه آنها را حرام نمى‏داند دم از آيين ابراهيم مى‏زند؟! ديگر اين كه چگونه پيامبر اسلام خود را وفادار به آيين پيامبران بزرگ خدا مخصوصا ابراهيم (ع) مى‏داند در حالى كه تمام پيامبرانى كه از دودمان اسحاق فرزند ابراهيم بودند «بيت المقدس» را محترم مى‏شمردند، و به سوى آن نماز مى‏خواندند، ولى پيامبر اسلام از آن قبله روى گردانده و كعبه را قبله‏گاه خود انتخاب كرده است؟! آيه مورد بحث به ايراد اول پاسخ گفته و دروغ آنها را روشن مى‏سازد، و آيات آينده به ايراد دوم پاسخ مى‏گويد.

    تفسير:
    تهمت يهود بر پيغمبر خدا- همان گونه كه در شأن نزول خوانديم يهود حلال بودن گوشت و شير شتر را از طرف پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله منكر شده بودند.

    قرآن با صراحت تمام تهمتهاى يهود در مورد تحريم پاره‏اى از غذاهاى پاك- مانند شير و گوشت شتر- را ردّ مى‏كند و مى‏گويد: «در آغاز، تمام اين غذاها براى بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب) پيش از نزول تورات بر خود تحريم كرده بود» (كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى‏ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ).

    در باره اين كه اسرائيل (اسرائيل نام ديگر يعقوب است) چه نوع غذايى را بر خود تحريم كرده بود؟ از روايات اسلامى برمى‏آيد كه: هنگامى كه يعقوب گوشت شتر مى‏خورد بيمارى عرق النساء «1» بر او شدت مى‏گرفت و لذا تصميم گرفت كه از خوردن آن براى هميشه خوددارى كند، پيروان او هم در اين قسمت به او اقتدا كردند، و تدريجا امر بر بعضى مشتبه شد، و تصور كردند اين يك تحريم الهى است و آن را به خدا نسبت دادند. قرآن در آيه فوق نسبت دادن اين موضوع به خداوند را يك تهمت مى‏شمارد.

    در جمله بعد خداوند به پيامبرش دستور مى‏دهد كه از يهود دعوت كند همان تورات موجود نزد آنها را بياورند و آن را بخوانند تا معلوم شود كه ادعاى آنها در مورد تحريم غذاها نادرست است، مى‏فرمايد: «بگو: اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد» اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد حتى در تورات تحريف شده شما نيست (قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ).

    ولى آنها حاضر به چنين كارى نشدند، چون مى‏دانستند در تورات چنين چيزى وجود ندارد.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  3. #52
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 94)- در اين آيه مى‏گويد، اكنون كه آنها حاضر به آوردن تورات نشدند و افترا بستن آنها بر خدا مسلم شد بايد بدانند: «آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مى‏بندند ستمگرند» زيرا از روى علم و عمد چنين مى‏كنند (فَمَنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ)
    .
    (آيه 95)- در اين آيه روى سخن را به پيامبر كرده مى‏گويد: «بگو: خدا راست گفته (و اينها در آيين پاك ابراهيم نبوده است) بنابراين، از آيين ابراهيم پيروى كنيد كه به حق گرايش داشت و از مشركان نبود» (قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ).

    اكنون كه مى‏بينيد من در دعوت خود صادق و راستگويم، پس از آيين من كه همان آيين پاك و بى‏آلايش ابراهيم است پيروى كنيد. او هرگز از مشركان نبود و اين كه مشركان عرب خود را بر آيين او مى‏دانند كاملا بى‏معنى است، «بت پرست» كجا و «بت شكن» كجا!

    (آيه 96)- نخستين خانه مردم! اين آيه و آيه بعد به پاسخ دومين ايراد يهود كه در باره فضيلت بيت المقدس و برترى آن بر كعبه بوده مى‏پردازد، نخست مى‏فرمايد: «نخستين خانه‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شده همان است كه در سرزمين مكّه است كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است» (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ).

    به اين ترتيب اگر كعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شده است جاى تعجب نيست، زيرا نخستين خانه توحيد است.
    تاريخ و منابع اسلامى هم به ما مى‏گويد كه خانه كعبه به دست آدم (ع) ساخته شد و سپس در توفان نوح آسيب ديد و به وسيله ابراهيم خليل تجديد بنا شد.

    جالب اين كه در آيه فوق خانه كعبه به عنوان خانه مردم معرفى شده و اين بيانگر اين حقيقت است كه آنچه به نام خدا و براى خداست بايد در خدمت مردم و بندگان او باشد، و آنچه در خدمت مردم و بندگان خداست براى خدا محسوب مى‏شود.
    قابل توجه اين كه در اين آيه براى كعبه علاوه بر امتياز «نخستين پرستشگاه بودن» به دو امتياز «مبارك» و «مايه هدايت جهانيان» بودن آن نيز اشاره شده است.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  5. #53
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 97)- در اين آيه به دو امتياز ديگر آن اشاره كرده مى‏فرمايد: «در آن نشانه‏هاى روشن (از جمله) مقام ابراهيم است» (فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ).
    و نشانه ديگر آن آرامش و امنيت حاكم بر اين شهر است چنانكه قرآن مى‏گويد: «و هر كس داخل آن شود در امان خواهد بود» (وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً).

    در جمله بعد دستور حجّ به همه مردم داده مى‏گويد: «و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند» (وَ لِلَّهِ عَلَى‏ النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا)
    .
    از اين دستور تعبير به يك بدهى و دين الهى شده كه بر ذمّه عموم مردم مى‏باشد، زيرا فرموده است «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ» «براى خدا بر مردم است ...».
    فريضه حجّ از زمان آدم (ع) تشريع شده بود، ولى رسميت يافتن آن بيشتر مربوط به زمان ابراهيم (ع) است.
    تنها شرطى كه در آيه براى وجوب حج ذكر شده مسأله استطاعت و توانايى است كه از جمله داشتن زاد و توشه و مركب، و توانايى جسمى را شامل مى‏شود.

    ضمنا از آيه فوق استفاده مى‏شود كه اين قانون مانند ساير قوانين اسلامى اختصاص به مسلمانان ندارد، بلكه همه موظفند آن را انجام بدهند.

    در پايان آيه براى تأكيد و بيان اهميت مسأله حجّ مى‏فرمايد: «و هر كس كفر بورزد (و حج را ترك كند به خود زيان رسانيده زيرا) خداوند از همه جهانيان بى‏نياز است» (وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ).

    واژه «كفر» در اصل به معنى پوشانيدن است و از نظر اصطلاح دينى معنى وسيعى دارد و هر گونه مخالفت با حق، چه در مرحله عقايد و چه در مرحله دستورات فرعى را شامل مى‏شود، لذا در آيه فوق در مورد «ترك حجّ» به كار رفته است.

    در باره اهميت فوق العاده حجّ در حديثى از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم كه به على عليه السّلام فرمود: اى على! كسى كه حج را ترك كند با اين كه توانايى دارد كافر محسوب مى‏شود، زيرا خداوند مى‏فرمايد: بر مردمى كه استطاعت دارند به سوى خانه خدا بروند لازم است حج به جا بياورند و كسى كه كفر بورزد (آن را ترك كند) به خود زيان رسانيده است، و خداوند از آنان بى‏نياز است، اى على! كسى كه حجّ را به تأخير بياندازد تا اين كه از دنيا برود خداوند او را در قيامت يهودى يا نصرانى محشور مى‏كند!

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  7. #54
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 98)

    شأن نزول:
    در مورد نزول اين آيه و سه آيه بعد از مجموع آنچه در كتب شيعه و اهل تسنن نقل شده چنين استفاده مى‏شود كه: يكى از يهوديان به نام‏ «شاس بن قيس» كه پيرمردى تاريك‏دل و در كفر و عناد كم نظير بود، روزى از كنار مجمع مسلمانان مى‏گذشت، ديد جمعى از طايفه «اوس» و «خزرج» كه سالها با هم جنگهاى خونينى داشتند، مجلس انسى به وجود آورده‏اند، با خود گفت اگر اينها تحت رهبرى محمد صلّى اللّه عليه و آله از همين راه پيش روند موجوديت يهود بكلى در خطر مى‏افتد در اين حال يكى از جوانان يهودى را دستور داد كه به جمع آنها بپيوندد، و حوادث خونين «بغاث» (محلى كه جنگ شديد اوس و خزرج در آن نقطه واقع شد) را به ياد آنها بياورد.

    اتفاقا اين نقشه، مؤثر واقع گرديد و جمعى از مسلمانان از شنيدن اين جريان به گفتگو پرداختند، چيزى نمانده بود كه آتش خاموش شده ديرين بار ديگر شعله‏ور گردد.
    خبر به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد، فورا با جمعى از مهاجرين به سراغ آنها آمد، و با اندرزهاى مؤثر و سخنان تكان دهنده خود آنها را بيدار ساخت.

    جمعيت چون سخنان آرام بخش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را شنيدند، سلاحها را بر زمين گذاشته، و دانستند اين از نقشه‏هاى دشمنان اسلام بوده است، و صلح و صفا و آشتى بار ديگر كينه‏هايى را كه مى‏خواست زنده شود شستشو داد.
    در اين هنگام چهار آيه نازل شد كه در دو آيه نخست، يهوديان اغواكننده را نكوهش مى‏كند، و در دو آيه بعد به مسلمانان هشدار مى‏دهد.

    تفسير:
    نفاق‏افكنان- در اين آيه نخست روى سخن را به اهل كتاب (يهود) نموده و خداوند به پيغمبرش فرمان مى‏دهد كه با زبان ملامت و سرزنش از آنها بپرسد انگيزه آنها در كفر ورزيدن به آيات خدا چيست؟ در حالى كه مى‏دانند خداوند از اعمال آنان آگاه است. مى‏فرمايد: «بگو: اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‏ورزيد با آن كه خدا گواه است بر اعمالى كه انجام مى‏دهيد» (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلى‏ ما تَعْمَلُونَ).

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  9. #55
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 99)- در اين آيه آنها را ملامت مى‏كند و مى‏فرمايد: «بگو: اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ايمان آورده‏اند از راه خدا باز مى‏داريد و مى‏خواهيد اين راه را كج سازيد در حالى كه شما (به درستى اين راه) گواه هستيد» (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ).

    چرا علاوه بر انحراف خود بار سنگينى مسؤوليت انحراف ديگران را نيز بر دوش مى‏كشيد؟ در حالى كه شما بايد نخستين دسته‏اى باشيد كه اين منادى الهى را «لبيك» گوييد، زيرا بشارت ظهور اين پيامبر قبلا در كتب شما داده شده و شما گواه بر آنيد.

    در پايان آيه آنها را تهديد مى‏كند كه: «خداوند هرگز از اعمال شما غافل نيست» (وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).

    (آيه 100)- در اين آيه روى سخن را به مسلمانان اغفال شده كرده مى‏گويد:
    «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از جمعى از اهل كتاب (كه كارشان نفاق افكنى و شعله‏ور ساختن آتش كينه و عداوت در ميان شماست) اطاعت كنيد شما را پس از ايمان آوردن به كفر باز مى‏گردانند» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ).

    بنابراين به وسوسه‏هاى آنها ترتيب اثر ندهيد و اجازه ندهيد در ميان شما نفوذ كنند.

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  11. #56
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 101)- در اين آيه به صورت تعجب از مؤمنان سؤال مى‏كند: «و چگونه ممكن است شما كافر شويد با اين كه (در دامان وحى قرار گرفته‏ايد) و آيات خدا بر شما خوانده مى‏شود و پيامبر او در ميان شماست» (وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ).

    بنابراين، اگر ديگران گمراه شوند زياد جاى تعجب نيست، تعجب در اين است افرادى كه پيامبر را در ميان خود مى‏بينند و دائما با عالم وحى در تماس هستند چگونه ممكن است گمراه گردند و مسلما اگر چنين اشخاصى گمراه شوند مقصر اصلى خود آنها هستند و مجازاتشان بسيار دردناك خواهد بود.

    در پايان آيه به مسلمانان توصيه مى‏كند كه براى نجات خود از وسوسه‏هاى دشمنان، و براى هدايت يافتن به صراط مستقيم، دست به دامن لطف پروردگار بزنند، و به ذات پاك او و آيات قرآن مجيد متمسك شوند، مى‏فرمايد: «و هر كس به خدا تمسك جويد به راه مستقيم هدايت شده است» (وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).

    (آيه 102)

    شأن نزول:
    در شأن نزول اين آيه و آيه بعد گفته‏اند: روزى دو نفر از قبيله «اوس» و «خرزج» به نام «ثعلبة بن غنم» و «اسعد بن زراره» در برابر يكديگر قرار گرفتند، و هر كدام افتخاراتى را كه بعد از اسلام نصيب قبيله او شده بود بر مى‏شمرد، «ثعلبه» گفت: خزيمة بن ثابت (ذو الشهادتين) و حنظله (غسيل الملائكة) كه هر كدام از افتخارات مسلمانانند، از ما هستند، و همچنين عاصم بن ثابت، و سعد بن معاذ از ما مى‏باشند.

    در برابر او «اسعد بن زراره» كه از طايفه خزرج بود گفت: چهار نفر از قبيله ما در راه نشر و تعليم قرآن خدمت بزرگى انجام دادند: ابى بن كعب، و معاذ بن جبل، و زيد بن ثابت، و أبو زيد، به علاوه «سعد بن عباده» رئيس و خطيب مردم مدينه از ماست.

    كم كم كار به جاى باريك كشيد، و قبيله دو طرف از جريان آگاه شدند، و دست به اسلحه كرده، در برابر يكديگر قرار گرفتند، بيم آن مى‏رفت كه بار ديگر آتش جنگ بين آنها شعله‏ور گردد و زمين از خون آنها رنگين شود! خبر به پيامبر رسيد، حضرت فورا به محل حادثه آمد، و با بيان و تدبير خاص خود به آن وضع خطرناك پايان داد، و صلح و صفا را در ميان آنها برقرار نمود. آيه نازل گرديد و به صورت يك حكم عمومى همه مسلمانان را با بيان مؤثر و مؤكدى دعوت به اتحاد نمود.

    تفسير:
    دعوت به تقوى- در اين آيه نخست دعوت به تقوى شده است تا مقدمه‏اى براى دعوت به سوى اتحاد باشد، در حقيقت دعوت به اتحاد بدون استمداد از يك ريشه اخلاقى و عقيده‏اى بى‏اثر و يا بسيار كم‏اثر است، به همين دليل در اين آيه كوشش شده است تا عوامل ايجاد كننده اختلاف و پراكندگى در پرتو ايمان و تقوى تضعيف گردند. لذا افراد با ايمان را مخاطب ساخته، مى‏گويد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! آن گونه كه حق تقوى و پرهيزكارى است از خدا بپرهيزيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ).

    «حق تقوى» آخرين و عاليترين درجه پرهيزكارى است، كه پرهيز از هر گونه گناه و عصيان و تعدى و انحراف از حق و نيز اطاعت از فرمان خداوند و شكر نعمتهاى او را شامل مى‏شود.

    در پايان آيه به طايفه اوس و خزرج و همه مسلمانان جهان هشدار مى‏دهد كه به هوش باشند، تا عاقبت و پايان كار آنها به بدبختى نگرايد، لذا با تأكيد مى‏فرمايد:
    «و از دنيا نرويد مگر اين كه مسلمان باشيد» بايد گوهر ايمان را تا پايان عمر حفظ كنيد (وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  13. #57
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 103)- دعوت به سوى اتحاد! در اين آيه بحث نهايى كه همان «مسأله اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه» باشد مطرح شده، مى‏فرمايد: «و همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد، و از هم پراكنده نشويد» (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا).
    در باره «بِحَبْلِ اللَّهِ» (ريسمان الهى) مفسران احتمالات مختلفى ذكر كرده‏اند و در روايات اسلامى نيز تعبيرات گوناگونى ديده مى‏شود ولى هيچ كدام با يكديگر اختلاف ندارند زيرا منظور از «ريسمان الهى» هر گونه وسيله ارتباط با ذات پاك خداوند است، خواه اين وسيله اسلام باشد، يا قرآن، يا پيامبر و اهل بيت او.

    سپس قرآن به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى اشاره كرده و مسلمانان را به تفكر در وضع اندوهبار گذشته، و مقايسه آن «پراكندگى» با اين «وحدت» دعوت مى‏كند، مى‏گويد: «و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او در ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد، و به بركت نعمت او برادر شديد» (وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً).

    در اينجا مسأله تأليف قلوب مؤمنان را به خود نسبت داده مى‏گويد: «خدا در ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد» با اين تعبير، اشاره به يك معجزه اجتماعى اسلام نموده، زيرا اگر سابقه دشمنى و عداوت پيشين عرب را درست بررسى كنيم‏ خواهيم ديد كه چگونه يك موضوع جزئى و ساده كافى بود آتش جنگ خونين در ميان آنها بيفروزد و ثابت مى‏گردد كه از طرق عادى امكان پذير نبود كه از چنان ملت پراكنده و نادان و بى‏خبر، ملتى واحد و متحد و برادر بسازند.

    اهميت وحدت و برادرى در ميان قبايل كينه‏توز عرب حتى از نظر دانشمندان و مورّخان غير مسلمان مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن ياد كرده‏اند! سپس قرآن مى‏افزايد: «شما در گذشته در لبه گودالى از آتش بوديد كه هر آن ممكن بود در آن سقوط كنيد و همه چيز شما خاكستر گردد» (وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها).

    اما خداوند شما را نجات داد و از اين پرتگاه به نقطه امن و امانى كه همان نقطه «برادرى و محبت» بود رهنمون ساخت.
    «نار» (آتش) در آيه فوق كنايه از جنگها و نزاعهايى بوده كه هر لحظه در دوران جاهليت به بهانه‏اى در ميان اعراب شعله‏ور مى‏شد.

    در پايان آيه براى تأكيد بيشتر مى‏گويد: «خداوند اين چنين آيات خود را بر شما روشن مى‏سازد شايد قبول هدايت كنيد» (كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ).
    بنابر اين، هدف نهايى هدايت و نجات شماست، پس بايد به آنچه گفته شد اهميت فراوان دهيد.

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  15. #58
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 104)- دعوت به حق و مبارزه با فساد! در اين آيه دستور داده شده كه: «همواره در ميان شما مسلمانان بايد امتى باشند كه اين دو وظيفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند: مردم را به نيكيها دعوت كنند، و از بديها باز دارند» (وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ).
    و در پايان آيه تصريح مى‏كند كه فلاح و رستگارى تنها از اين راه ممكن است «و آنها همان رستگارانند» (وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).

    پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله در ضمن يك مثال جالب، منطقى بودن وظيفه امر به معروف و نهى از منكر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را يك حق طبيعى كه ناشى از پيوند سرنوشتهاست، بر شمرده و مى‏فرمايد: «يك فرد گنهكار، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد تبرى برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف مى‏كنم! اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند؟ طولى نمى‏كشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و يكباره همگى در دريا غرق مى‏شوند».

    (آيه 105)- در اين آيه مجددا پيرامون مسأله اتحاد و پرهيز از تفرقه و نفاق بحث مى‏كند، مى‏فرمايد: «و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند» (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا).

    اصرار قرآن در اين آيات در باره اجتناب از تفرقه و نفاق، اشاره به اين است كه اين حادثه در آينده در اجتماع آنها وقوع خواهد يافت زيرا هر كجا قرآن در ترساندن از چيزى زياد اصرار نموده اشاره به وقوع و پيدايش آن مى‏باشد.
    لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «كسانى كه با بودن ادله روشن در دين چنان اختلاف كنند به عذاب عظيم و دردناكى گرفتار مى‏گردند» (مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ).

    جامعه‏اى كه اساس قدرت و اركان همبستگيهاى آنان با تيشه‏هاى تفرقه در هم كوبيده شود، سرزمين آنان براى هميشه جولانگاه بيگانگان و قلمرو حكومت استعمارگران خواهد بود، راستى چه عذاب بزرگى است!

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  17. #59
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 106)- چهره‏هاى نورانى و تاريك! به دنبال هشدارى كه در آيات سابق در باره تفرقه و نفاق و بازگشت به آثار دوران كفر و جاهليت داده شد در اين آيه و آيه بعد به نتايج نهايى آن اشاره مى‏كند كه چگونه كفر موجب رو سياهى و اسلام، و ايمان موجب رو سفيدى است، مى‏فرمايد: «در روز رستاخيز چهره‏هايى سفيد و نورانى و چهره‏هايى تاريك و سياه خواهد بود» (يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ).

    سپس مى‏فرمايد: به آنها كه چهره‏هاى سياه و تاريك دارند گفته مى‏شود: «چرا بعد از ايمان، راه كفر را پيموديد (؟) و چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام، راه نفاق و جاهليت را پيش گرفتيد»؟ (فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ).
    در پايان آيه به عذابى كه در انتظار آنهاست اشاره كرده، مى‏گويد: «پس (اكنون) بچشيد عذاب را در برابر آنچه كفر ورزيديد» (فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ).

    (آيه 107)- ولى در مقابل مؤمنان متحد غرق در درياى رحمت الهى خواهند بود و جاودانه در آن زندگى آرام‏بخش به سر مى‏برند چنانكه قرآن مى‏گويد:
    «و اما آنها كه چهره‏هايشان سفيد شده در رحمت خداوند خواهند بود، و جاودانه در آن مى‏مانند» (وَ أَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فِيها خالِدُونَ).

    (آيه 108)- اين آيه اشاره به بحثهاى مختلف گذشته در باره اتحاد و اتفاق و ايمان و كفر و امر به معروف و نهى از منكر و نتايج و عواقب آنها كرده مى‏فرمايد:
    «اينها آيات خداست كه به حق بر تو مى‏خوانيم» (تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ).

    سپس مى‏افزايد: آنچه بر اثر تخلف از اين دستورات دامنگير افراد مى‏شود، نتيجه اعمال خود آنهاست «و خداوند (هيچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانيان نمى‏خواهد» (وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعالَمِينَ).
    بلكه اين آثار شوم، همان است كه با دست خود براى خود فراهم ساختند.

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

  19. #60
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره آل عمران

    (آيه 109)- اين آيه مشتمل دليل بر عدم صدور ظلم و ستم از ناحيه خداست، مى‏فرمايد: «و (چگونه ممكن است خدا ستم كند در حالى كه) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و همه كارها به سوى او باز مى‏گردد» و به فرمان او است (وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).

    (آيه 110)- باز هم مبارزه با فساد و دعوت به حق! در اين آيه بار ديگر به مسأله امر به معروف و نهى از منكر و ايمان به خدا باز گشته و مى‏فرمايد: «شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شديد (چه اين كه) امر به معروف مى‏كنيد و نهى از منكر، و به خدا ايمان داريد» (كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُون‏ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ).

    جالب اين كه دليل بهترين امت بودن مسلمانان «امر به معروف و نهى از منكر كردن، و ايمان بخدا داشتن» ذكر گرديده، و اين مى‏رساند كه اصلاح جامعه بشرى بدون ايمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممكن نيست. به علاوه انجام اين دو فريضه، ضامن گسترش ايمان و اجراى همه قوانين فردى و اجتماعى مى‏باشد و ضامن اجرا عملا بر خود قانون مقدم است.

    سپس اشاره مى‏كند كه مذهبى به اين روشنى و قوانينى با اين عظمت منافعش براى هيچ كس قابل انكار نيست، بنابراين «اگر اهل كتاب (يهود و نصارى) ايمان بياورند به سود خودشان است (اما متأسفانه تنها) اقليتى از آنها پشت پا به تعصبهاى جاهلانه زده‏اند و اسلام را با آغوش باز پذيرفته‏اند در حالى كه اكثريت آنها از تحت فرمان پروردگار خارج شده‏اند» (وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ).

  20. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-08-2014)

صفحه 6 از 11 نخستنخست ... 45678 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •