«جای خالی یاس» ایام فاطمیه تسلیت باد
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: «جای خالی یاس» ایام فاطمیه تسلیت باد

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    «جای خالی یاس» ایام فاطمیه تسلیت باد

    بسم الله الرحمن الرحيم
    «جای خالی یاس»


    سنگ‏ها بر سوگ تو ندبه می‏ خوانند؛ در غروبی که شاخه ‏ات را شکسته بودند امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی‏ حدیث حضور او، خاموش است ...
    علی، شبانه یاس می‏کارد ! شبانه ، داغ دلش را به خاک می‏گوید ؛ اگرچه فردا صبح ، از سمت خانه همسایه بوی نان آید . دوباره بغض حسن با حسین می‏گیرد. و جای خالیِ مادر به خانه می‏پیچد
    کجاست فاطمه امشب ؟ کجاست بانوی نور؟
    فرا رسیدن ١٣ جمادی الاول سالروز شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و آغاز ایام فاطمیه را به محضر امام عصر حضرت حجة ابن الحسن عسکری علیه آلاف التحیة و السلام و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض مینماییم .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    نماز عصر به پایان رسیده بود. پیامبر اکرم(صلّى الله علیه وآله) در مکانش نشسته و مردم گرداگرد او جمع شده بودند. پیرمردى فقیر که لباسی کهنه و پاره به تن داشت، از میان جمعیت جلو آمد، سلام کرد و گفت: ای پیامبر خدا! من در این شهر غریبم. شدت گرسنگی ناتوانم کرده، لباسهایم پاره شده و پولی در کیسه ندارم تا به شهرم بازگردم، مرا کمک کنید.
    پیامبر(صلّى الله علیه وآله) فرمودند: من نیز چیزی ندارم که به تو بدهم ولی خانه کسی را به تو نشان می دهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند. به خانه دخترم فاطمه(سلام الله علیها) برو.
    سپس پیامبر(صلّى الله علیه وآله) به بلال دستور دادند که پیرمرد را به خانه فاطمه(سلام الله علیها) برساند.
    پیرمرد به همراه بلال به خانه دختر پیامبر(صلّى الله علیه وآله) رسیدند. پیرمرد درب را کوبید و با صدایی بلند گفت: سلام بر شما؛ ای خاندان رسول خدا!
    صدای فاطمه(سلام الله علیها) از داخل خانه به گوش رسید: سلام بر تو؛ چه کسی پشت در است؟
    جواب داد: پیرمردی غریب و گرسنه ام؛ مرا یاری کنید.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  3. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    سه روز بود که فاطمه و همسر و فرزندانش چیزی نخورده بودند و در خانه فاطمه(سلام الله علیها) هیچ غذایی یافت نمی شد. فاطمه(سلام الله علیها) به فکر فرو رفت. نیازمندی درب خانه اش را می کوبد و او نمی تواند کمکش کند. این موضوع فاطمه را بسیار غمگین و ناراحت نموده بود. ناگهان متوجه گردن بندی شد که دختر عمویش به او هدیه داده بود. برق شادی در چشمانش نمایان شد. به سرعت و با خوشحالی فراوان گردن بند را از گردنش بیرون آورد و به فقیر داد و فرمود: این را بفروش و هر چه می خواهی بخر. امیدوارم خداوند چیزی بهتر از این را به تو بدهد.
    پیرمرد، شادمان و با عجله به طرف مسجد بازگشت و ماجرا را برای پیامبر(صلّى الله علیه وآله) تعریف کرد. با شنیدن فداکاری فاطمه(سلام الله علیها) قطره های اشک از چشمان پیامبر(صلّى الله علیه وآله) سرازیر شد و فرمود: چگونه ممکن است که خداوند دعای بانوی زنان بهشت را اجابت نکند.
    عمّار یار باوفای پیامبر(صلّى الله علیه وآله) که از ابتدا شاهد ماجرا بود رو به پیامبر(صلّى الله علیه وآله) کرد و گفت: آیا اجازه می دهید که گردن بند را از او بخرم؟
    پیامبر(صلّى الله علیه وآله) نیز اجازه دادند. عمار نزدیک پیرمرد آمد و گفت: گردن بند را چند می فروشی؟
    پاسخ داد: به مقداری غذا که مرا سیر کند و لباسی که مرا بپوشاند تا با آن نماز بخوانم و کمی پول که با آن به شهرم بازگردم.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    سه روز بود که فاطمه و همسر و فرزندانش چیزی نخورده بودند و در خانه فاطمه(سلام الله علیها) هیچ غذایی یافت نمی شد. فاطمه(سلام الله علیها) به فکر فرو رفت. نیازمندی درب خانه اش را می کوبد و او نمی تواند کمکش کند. این موضوع فاطمه را بسیار غمگین و ناراحت نموده بود. ناگهان متوجه گردن بندی شد که دختر عمویش به او هدیه داده بود. برق شادی در چشمانش نمایان شد. به سرعت و با خوشحالی فراوان گردن بند را از گردنش بیرون آورد و به فقیر داد و فرمود: این را بفروش و هر چه می خواهی بخر. امیدوارم خداوند چیزی بهتر از این را به تو بدهد.
    پیرمرد، شادمان و با عجله به طرف مسجد بازگشت و ماجرا را برای پیامبر(صلّى الله علیه وآله) تعریف کرد. با شنیدن فداکاری فاطمه(سلام الله علیها) قطره های اشک از چشمان پیامبر(صلّى الله علیه وآله) سرازیر شد و فرمود: چگونه ممکن است که خداوند دعای بانوی زنان بهشت را اجابت نکند.
    عمّار یار باوفای پیامبر(صلّى الله علیه وآله) که از ابتدا شاهد ماجرا بود رو به پیامبر(صلّى الله علیه وآله) کرد و گفت: آیا اجازه می دهید که گردن بند را از او بخرم؟
    پیامبر(صلّى الله علیه وآله) نیز اجازه دادند. عمار نزدیک پیرمرد آمد و گفت: گردن بند را چند می فروشی؟
    پاسخ داد: به مقداری غذا که مرا سیر کند و لباسی که مرا بپوشاند تا با آن نماز بخوانم و کمی پول که با آن به شهرم بازگردم.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  5. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    سهم خدمت پیامبر(صلّى الله علیه وآله) رسید و پیام عمّار را بازگو کرد. پیامبر(صلّى الله علیه وآله) گفت: به خانه دخترم فاطمه(سلام الله علیها) برو، گردنبند را به او بده و خود نیز غلام فاطمه(سلام الله علیها) هستی.
    سهم به خانه فاطمه(سلام الله علیها) رفت؛ سلام کرد و گفت: این گردن بند را پیامبر(صلّى الله علیه وآله) به شما بازگرداند و دستور دادند از این به بعد غلام شما باشم.
    فاطمه(سلام الله علیها) گردن بند را گرفت و فرمود: تو را در راه خدا آزاد نمودم.
    سهم که این سخن را شنید به خنده افتاد. فاطمه(سلام الله علیها) دلیل خننده اش را پرسید. سهم جواب داد: برکت این گردنبید مرا متعجب نموده است؛ زیرا گرسنه ای را سیر کرد، برهنه ای را پوشاند، فقیری را بی نیاز نمود، غلامی را آزاد ساخت و دوباره به دست صاحبش بازگشت.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  6. #6
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    بهترین الگو
    ۱. فِی ابْنَه رَسولِ اللهِ لِی اُسْوَه حَسَنَه
    امام عصر (عج) فرمود: دختر رسول خدا (ص) برای من نیکوالگویی است.
    (بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۸)
    دلیل روشن خدا
    ۲. قالت فاطمه : نحن وَسیلتُه فی خَلقهِ و نحن خاصَّتهِ و محلِّ قُدسهِ و نحن حُجَّتِهِ فی غَیبِهِ و نحن وَرثَهُ أَنبیائهِ
    ما [اهل‌بیت رسول‌خدا …] وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم، ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی‌ها، ما دلیل‌های روشن خداییم و وارث پیامبران الهی.
    (نهج‌الحیاه، ص۳۵)
    سعادتمند
    ۳. قالت فاطمه: اِنَّ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ حَقَّ السَّعِیدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ أَنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَنْ أَبْغَضَ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ
    همانا سعادتمند [به معنای] کامل و حقیقی، کسی است که [امام] علی ‰ را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته‌ باشد.
    (بحارالأنوار، ج۲۷، ص۷۴)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  7. #7
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ساده‌زیستی
    ۴. قالت فاطمه: اِنّی و ابنِ عمّی ما لنا فَراشٌ الا جَلدُ کَبَشٍ نَنامُ علیه باللیل و نُعَلَّفُ علیه ناضِحِنا بالنّهارِ
    من و پسر عمویم چیزی از وسایل رفاهی نداریم، مگر پوست گوسفندی که شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم و روزها بر روی آن شتر خود را علف می‌دهیم.
    (نهج‌الحیاه، ص۳۰۷)
    راز اشک
    ۵. فاطمه زهراƒ در لحظه‌های غم‌بار احتضار خویش به شدت گریست. امیرمومنان† پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ پاسخ داد:
    برای آن‌چه پس از من به تو خواهد رسید، می‌گریم.

    (بحارالأنوار، ج۴۳، ص ۲۱۸)
    فراموش‌کاران
    ۶. حضرت زهرا خطاب به پیمان‌شکنان پس از پیامبر فرمود:
    اَنسیتُم قولَ رسولِ الله … یومَ‌ غدیرِخُمّ مَن کُنتُ مولاهُ فَعلیٌّ مولاه؟
    آیا فراموش کردید سخنان رسول خدا … را در غدیرخم [که فرمود:] هر که من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست.
    (نهج‌الحیاه، ص۴۱)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  8. #8
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    صدیقه طاهره همتای قرآن


    وجود مبارک صدیقه کبرا «فاطمه زهرا(سلام الله علیها)» سیره و سنتی دارد که معرف هویت اوست؛

    چون این ذات پر برکت همانند سایر ذوات قدسى، همتای قرآن کریم‌اند و قرآن کریم عباراتی، اشاراتى، لطایفی و حقایقی دارد؛ چه اینکه از امام حسین(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) رسیده است که قرآن به چهار بخش تقسیم می‌شود، چهار درجه دارد: یک درجه‌‌اش برای توده مردم است به نام عبارات قرآن؛ برتر از آن، اشارات قرآن است و والاتر از آن، لطایف قرآن است و قله قرآن حقایق قرآن، است که مخصوص انبیاست.(بحارالانوار، ج۷۵، ص۲).



    قال الصادق(علیه السلام): «کتاب الله عزّوجلّ علی أربعه أشیاء علی العباره والإشاره واللطائف والحقائق؛ فالعباره للعوام والإشاره للخواص واللطائف للأولیاء والحقائق للأنبیاء». این روایت از امام حسین(علیه السلام) نیز وارد شده است. (ر.ک: جامع الأخبار، ص۴۱) صدیقه کبرا هم که از ذوات قدسی عترت(علیهم السلام) اند، سیره و سنتی دارد که بخشى، جزء عبارات آن سیره است، توده مردم از آن بهره می‌برند؛ بخشی مربوط به اشارات سیره آن حضرت است که خواص استفاده می‌کنند و بخشی مربوط به لطایف سیره و سنت آن حضرت است که أخص بهره می‌برند و بخشی مربوط به حقایق فاطمیه است که انبیا استفاده می‌کنند و دیگران طرفی نمی‌بندند؛ بحث درباره آن حضرت در حقیقت همانند بحث درباره قرآن کریم است.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  9. #9
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    جدایی‌ناپذیری قرآن و عترت
    مطلب سوم آن است اگر کسی بخواهد به ذات اقدس الهی راه پیدا کند و از او فیض بگیرد، باید از مسیر قرآن و عترت بگذرد که همین صراط مستقیم است؛ بقیه کجراهه است و راه نیست و این قرآن و عترت تار و پود یک حبل متین‌اند؛ دو حبل نیست، دو طناب نیست تا کسی بگوید «حسبنا کتاب الله»(بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۷۳)؛ «البخاری و مسلم فی خبر أنه قال عمر: النبی قد غلب علیه الوجع وعندکم القرآن حسبنا کتاب الله…».) یا کسی بگوید «حسبنا العتره» اینها تار و پود یک طناب‌اند.
    اگر کسی قرآن را گرفت، هیچ راهی ندارد جز پذیرش ولایت عترت و اگر کسی عترت مدار و ولایت پذیر بود، هیچ راهی ندارد جز پذیرش معارف قرآن کریم و همان‌طوری که همه معارف قرآن را ذات اقدس الهی تدوین و تضمین کرده است، صدر و ساقه این کتاب کلام خداست، انسان کامل به نام عترت طاهرین صدر و ساقه اینها محبت خداست، معرفت خداست، در قلب اینها چیزی جز محبت الهی نیست.

    Ip
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  10. #10
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ضرورت توسل به عترت

    آیات پر برکت سوره «هل أتی» که قبلاً خوانده شد، با این تحلیل روشن می‌شود که ضمیر «حُبِّهِ» به الله بر می‌گردد، نه به طعام؛ «وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکیناً وَیتِیماً وَأَسِیراً»؛(انسان/ ۸) نه «علی حب الطعام». اینها جزء مقربان‌اند که فوق ابرارند؛ در حرم امن مقربان الهی غیر از محبوب حقیقى، موجودی راه ندارد. اگر قلب اینها به حب خدا متیم شد و اگر طبق بیان نورانی امام سجاد(علیه‌السلام) در دعای ابوحمزه ثمالى، صدر و ذیل قلب اینها مملو از محبت الهی بود، هرگز اینها به خود علاقه ندارند؛ چه رسد به نان و گندم نیازمند و علاقه‌مند باشند تا ضمیر «حُبِّهِ» به طعام برگردد «و یطعمون الطعام علی حب الله» و اگر کلمه الله قبلاً مطرح نشد، چون روشن بود و بین‌الرشد است نیازی به یاد او ندارد. گاهی ضمیر در اول آیه قرار می‌گیرد و به خدای سبحان برمی‌گردد، آن ضمیر ضمیر شأن نیست، به خدا برمی‌گردد؛ خدا غایب نیست تا کسی بگوید که قبلاً نامی از او برده نشد.
    بنابراین، این وجود مبارک مثل خود قرآن کریم، صدر و ساقه هویت و هستی اینها را محبت و معرفت الهی تضمین کرده است. اگر راه غیر از این نیست و سایر سالکان باید این راه را طی کنند، چاره‌ای جز شفاعت و وسیله و توسل نیست.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

موضوعات مشابه

  1. سالگشت وفات کریمه اهل بیت تسلیت
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن اهل بیت(ع)
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 03-03-2012, 03:03 PM
  2. غروب قبله هفتم بر عاشقانش تسلیت باد
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن اهل بیت(ع)
    پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: 01-24-2012, 01:13 AM
  3. شهادت زینت عبادت کنندگان بر عاشقانش تسلیت باد
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن زیارت محبوب
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: 12-08-2011, 03:00 PM
  4. ماه پیروزی خون بر شمشیر تسلیت وتعزیت باد
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن زیارت محبوب
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: 11-26-2011, 05:00 PM
  5. رفتن به مدارس اهل تسنن
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن احکام
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2011, 05:43 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •