سوره توبه [9] - صفحه 5
صفحه 5 از 8 نخستنخست ... 34567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 77

موضوع: سوره توبه [9]

  1. #41
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 67)- نشانه‏هاى منافقان: در اين آيه اشاره به يك مطلب كلى مى‏كند و آن اين كه ممكن است روح نفاق به اشكال مختلف ظاهر شود، مخصوصا خودنمايى، روح نفاق در يك «مرد» با يك «زن» ممكن است متفاوت باشد، اما نبايد فريب تغيير چهره‏هاى نفاق را در ميان منافقان خورد.

    لذا مى‏گويد: «مردان منافق و زنان منافق همه از يك قماشند» (الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ).

    سپس به ذكر پنج صفت از اوصاف آنان مى‏پردازد.

    اول و دوم: «آنها مردم را به منكرات تشويق، و از نيكيها باز مى‏دارند» (يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ).

    يعنى درست برعكس برنامه مؤمنان راستين كه دائما از طريق «امر به معروف» و «نهى از منكر» در اصلاح جامعه و پيراستن آن از آلودگى و فساد كوشش دارند، منافقان دائما سعى مى‏كنند كه فساد همه جا را بگيرد، و معروف و نيكى از جامعه برچيده شود.

    سوم: آنها «دستهايشان را مى‏بندند» (وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ). نه در راه خدا انفاق مى‏كنند، نه به كمك محرومان مى‏شتابند، و نه خويشاوند و آشنا را كمك مالى آنها بهره مى‏گيرند.

    روشن است آنها چون ايمان به آخرت و نتايج و پاداش «انفاق» ندارند، در بذل اموال سخت بخيلند.

    چهارم: تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان مى‏دهد كه «آنها خدا را فراموش كرده‏اند (و نيز وضع زندگى آنها نشان مى‏دهد كه) خدا هم آنها را از بركات و توفيقات و مواهب خود فراموش نموده» (نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ). يعنى با آنها معامله فراموشى كرده است و آثار اين دو فراموشى در تمام زندگى آنان آشكار است.

    پنجم: اين كه «منافقان فاسقند و بيرون از دايره اطاعت فرمان خدا» (إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ).

    آنچه در آيه فوق در باره صفات مشترك منافقان گفته شد در هر عصر و زمانى ديده مى‏شود.

  2. #42
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 68)- در اين آيه مجازات شديد و دردناك آنها، بيان شده است، مى‏فرمايد: «خداوند مردان و زنان منافق و همه كفار و افراد بى‏ايمان را وعده آتش جهنم داده» (وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ).

    همان آتش سوزانى كه: «جاودانه در آن خواهند ماند» (خالِدِينَ فِيها).

    و «همين يك مجازات (كه تمام انواع عذابها و كيفرها را در بر دارد) براى آنها كافى است» (هِيَ حَسْبُهُمْ).

    و به تعبير ديگر آنها نياز به هيچ مجازات ديگرى ندارند، زيرا در دوزخ همه نوع عذاب جسمانى و روحانى وجود دارد.

    و در پايان آيه اضافه مى‏كند: «خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب هميشگى نصيبشان نموده است» (وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ).

    بلكه اين دورى از خداوند، خود بزرگترين عذاب و دردناكترين كيفر براى آنها محسوب مى‏شود.

    (آيه 69)- تكرار تاريخ و درس عبرت! اين آيه براى بيدار ساختن اين گروه از منافقان، آينه تاريخ را پيش روى آنها مى‏گذارد، و با مقايسه زندگى آنان با منافقان و گردنكشان پيشين، عبرت انگيزترين درسها را به آنها مى‏دهد، و مى‏گويد: «شما همانند منافقان پيشين هستيد»، و همان مسير و برنامه و سرنوشت شوم را تعقيب مى‏كنيد (كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ).

    «همانها كه از نظر نيرو از شما قويتر، و از نظر اموال و فرزندان از شما افزونتر بودند» (كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً).

    «آنها از نصيب و بهره خود در دنيا، در طريق شهوات و آلودگى و گناه و فساد و تبهكارى، بهره گرفتند، شما منافقان اين امت نيز از نصيب و بهره خود همان گونه كه منافقان پيشين بهره گرفته بودند، بهره بردارى كرديد» (فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ).

    سپس مى‏گويد: «شما در كفر و نفاق و سخريه و استهزاء مؤمنان، فرو رفتيد، همان گونه كه آنها در اين امور فرو رفتند» (وَ خُضْتُمْ كَالَّذِي خاضُوا).

    سر انجام پايان كار منافقان پيشين را براى هشدار به گروه منافقان معاصر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و همه منافقان جهان، با دو جمله بيان مى‏كند:

    نخست اين كه: «آنها كسانى هستند كه همه اعمالشان در دنيا و آخرت بر باد رفته و مى‏رود، و هيچ نتيجه مثبتى از آن عائدشان نمى‏گردد» (أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ).

    ديگر اين كه: «آنها زيانكاران حقيقى، و خسران يافتگان واقعى هستند» (وَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ).

    آنها ممكن است استفاده‏هاى «موقت» و «محدودى» از اعمال نفاق آميز خود ببرند، ولى اگر درست بنگريم مى‏بينيم نه در زندگى اين دنيا از اين رهگذر طرفى مى‏بندند، و نه در جهان ديگر بهره‏اى دارند.

  3. #43
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 70)- در اين آيه روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، به عنوان استفهام انكارى چنين مى‏گويد: «آيا اين گروه منافق از سرنوشت امتهاى پيشين، قوم نوح، و عاد، و ثمود، و قوم ابراهيم، و اصحاب مدين (قوم شعيب) و شهرهاى ويران شده قوم لوط با خبر نشدند» (أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ).

    اينها ماجراهاى تكان دهنده‏اى است كه مطالعه و بررسى آن هر انسانى را كه كمترين احساس در قلب او باشد تكان مى‏دهد.

    هر چند خداوند آنها را هيچ گاه از لطف خود محروم نساخت، «و پيامبرانشان با دلايل روشن براى هدايت آنان به سويشان آمدند» (أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ).

    ولى آنها به هيچ يك از مواعظ و اندرزهاى اين مردان الهى گوش فرا ندادند و براى زحمات طاقت فرسايشان در راه روشنگرى خلق خدا ارجى ننهادند.

    «بنابراين هرگز خداوند به آنها ستم نكرد، اين خودشان بودند كه به خويشتن ستم روا داشتند»! (فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ).

    (آيه 71)- نشانه‏هاى مؤمنان راستين: در آيات گذشته علائم و جهات مشترك مردان و زنان منافق در پنج قسمت مطرح گرديد.

    در آيه مورد بحث علائم و نشانه‏هاى مردان و زنان با ايمان بيان شده است كه آن هم در پنج قسمت خلاصه مى‏شود.

    آيه از اينجا شروع مى‏شود كه مى‏فرمايد: «مردان و زنان با ايمان دوست و ولىّ و يار و ياور يكديگرند» (وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ).

    پس از بيان اين اصل كلى به شرح جزئيات صفات مؤمنان مى‏پردازد:

    1- نخست مى‏گويد: «آنها مردم را به نيكى‏ها دعوت مى‏كند» (يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ).

    2- «مردم را از زشتيها و بديها و منكرات باز مى‏دارند» (وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ).

    3- آنها به عكس منافقان كه خدا را فراموش كرده بودند «نماز را برپا مى‏دارند» (وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ). و به ياد خدا هستند و با ياد و ذكر او، دل را روشن، و عقل را بيدار و آگاه مى‏دارند.

    4- آنها بر خلاف منافقان كه افرادى ممسك و بخيل هستند بخشى از اموال خويش را در راه خدا، و حمايت خلق خدا، و براى بازسازى جامعه، انفاق مى‏نمايند «و زكات اموال خويش را مى‏پردازد» (وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ).

    5- منافقان فاسقند و سركش، و خارج از تحت فرمان حق، اما مؤمنان «اطاعت فرمان خدا و پيامبر او مى‏كنند» (وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ).

    در پايان اين آيه اشاره به نخستين امتياز مؤمنان از نظر نتيجه و پاداش كرده، مى‏گويد: «خداوند آنها را به زودى مشمول رحمت خويش مى‏گرداند» (أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ).

    شك نيست كه وعده رحمت به مؤمنان از طرف خداوند، از هر نظر قطعى و اطمينان بخش است، چرا كه «خداوند توانا و حكيم است» (إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ).

    نه بدون علت وعده مى‏دهد، و نه هنگامى كه وعده داد، از انجام آن عاجز مى‏ماند.

  4. #44
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 72)- اين آيه قسمتى از اين رحمت واسعه الهى را كه شامل حال افراد با ايمان مى‏شود، در دو جنبه «مادى» و «معنوى» شرح مى‏دهد.

    نخست مى‏فرمايد: «خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايى از بهشت وعده داده است كه از زير درختانش نهرها جريان دارد» (وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).

    از ويژگيهاى اين نعمت بزرگ اين است كه زوال و جدايى در آن راه ندارد و «آنان جاودانه در آن مى‏مانند» (خالِدِينَ فِيها).

    ديگر از مواهب الهى به آنها اين است كه خداوند «مسكنهاى پاكيزه و منزلگاههاى مرفّه در قلب بهشت عدن در اختيار آنها مى‏گذارد» (وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ).

    از احاديث اسلامى چنين استفاده مى‏شود كه «جنّات عدن» باغهاى مخصوصى است از بهشت كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و جمعى از خاصان پيروان او در آنها مستقر خواهند شد.

    سپس اشاره به نعمت و پاداش معنوى آنها كرده، مى‏فرمايد: «رضايت و خشنودى خدا (كه نصيب اين مؤمنان راستين مى‏شود) از همه برتر و بزرگتر است» (وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ).

    هيچ كس نمى‏تواند آن لذت معنوى و احساس روحانى را كه به يك انسان به خاطر توجه رضايت و خشنودى خدا از او، دست مى‏دهد، توصيف كند.

    و در پايان آيه اشاره به تمام اين نعمتهاى مادى و معنوى كرده، مى‏گويد: «اين پيروزى بزرگى است» (ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ).

    (آيه 73)- پيكار با كفار و منافقان: سر انجام در اين آيه دستور به شدت عمل در برابر كفّار و منافقان داده، مى‏گويد: «اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن» (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ).

    «و در برابر آنها روش سخت و خشنى در پيش گير» (وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ).

    اين مجازات آنها در دنياست، و در آخرت «جايگاهشان دوزخ است كه بدترين سرنوشت و جايگاه است» (وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ).

    البته طرز جهاد در برابر «كفار» جهاد همه جانبه، و مخصوصا جهاد مسلحانه است. و منظور از جهاد با منافقان انواع و اشكال ديگر مبارزه غير از مبارزه مسلحانه است، مانند مذمت و توبيخ و تهديد و رسوا ساختن آنها، و شايد جمله «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ) اشاره به همين معنى باشد.

  5. #45
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 74)-

    شأن نزول:

    در باره شأن نزول اين آيه روايات مختلفى نقل شده كه همه آنها نشان مى‏دهد بعضى از منافقان، مطالب زننده‏اى در باره اسلام و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گفته بودند و پس از فاش شدن اسرارشان سوگند دروغ ياد كردند كه چيزى نگفته‏اند و همچنين توطئه‏اى بر ضد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله چيده بودند كه خنثى گرديد.

    تفسير:

    توطئه خطرناك! در اين آيه پرده از روى يكى ديگر از اعمال منافقان برداشته شده و آن اين كه: هنگامى كه مى‏بينند اسرارشان فاش شده واقعيات را انكار مى‏كنند و حتى براى اثبات گفتار خود به قسمهاى دروغين متوسل مى‏شوند.

    نخست مى‏گويد: «منافقان سوگند ياد مى‏كنند كه چنان مطالبى را در باره پيامبر نگفته‏اند» (يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا).

    در حالى كه: «اينها بطور مسلم سخنان كفرآميزى گفته‏اند» (وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ). و به اين جهت «پس از قبول و اظهار اسلام راه كفر را پيش گرفته‏اند» (وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ).

    البته آنان از آغاز مسلمان نبودند كه كافر شوند بلكه تنها اظهار اسلام مى‏كردند، بنابراين همين اسلام ظاهرى و صورى را نيز با اظهار كفر درهم شكستند.

    و از آن بالاتر «آنها تصميم خطرناكى داشتند كه به آن نرسيدند» (وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا).

    و آن توطئه براى نابودى پيامبر و يا فعاليتهايى است كه براى به هم ريختن سازمان جامعه اسلامى، و توليد فساد و نفاق و شكاف، انجام مى‏دادند، كه هرگز به هدف نهايى منتهى نشد.

    در جمله بعد براى اين كه زشتى و وقاحت فعاليتهاى منافقان و نمك نشناسى آنها كاملا آشكار شود اضافه مى‏كند: آنها در واقع خلافى از پيامبر نديده بودند و هيچ لطمه‏اى از ناحيه اسلام بر آنان وارد نشده بود، بلكه به عكس در پرتو حكومت اسلام به انواع نعمتهاى مادى و معنوى رسيده بودند، بنابراين «آنها در حقيقت انتقام نعمتهايى را مى‏گرفتند خداوند و پيامبر با فضل و كرم خود تا سر حد استغنا به آنها داده بودند» (وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ).

    سپس آنچنان كه سيره قرآن است راه بازگشت را به روى آنان گشوده، مى‏گويد: «اگر آنان توبه كنند براى آنها بهتر است» (فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ).

    و اين نشانه واقع بينى اسلام و اهتمام به امر تربيت، و مبارزه با هرگونه سختگيرى و شدت عمل نابجاست، كه حتى راه آشتى و توبه را به روى منافقانى كه توطئه براى نابودى پيامبر كردند و سخنان كفرآميز و توهينهاى زننده داشتند بازگذارده.

    در عين حال براى اين كه آنها اين نرمش را دليل بر ضعف نگيرند، به آنها هشدار مى‏دهد كه: «اگر به روش خود ادامه دهند، و از توبه روى برگردانند، خداوند در دنيا و آخرت آنان را به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد» (وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ).

    و اگر مى‏پندارند كسى در برابر مجازات الهى ممكن است به كمك آنان بشتابد سخت در اشتباهند، زيرا «آنها در سراسر روى زمين نه ولى و سرپرستى خواهند داشت و نه يار و ياورى» (وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ).

  6. #46
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 75)-

    شأن نزول:

    اين آيه و سه آيه بعد از آن در باره يكى از انصار به نام «ثعلبة بن حاطب» نازل شده است، او كه مرد فقيرى بود و مرتب به مسجد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏آمد اصرار داشت كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دعا كند تا خداوند مال فراوانى به او بدهد! پيغمبر به او فرمود: «قليل تؤدّى شكره خير من كثير لا تطيقه» «مقدار كمى كه حقش را بتوانى ادا كنى، بهتر از مقدار زيادى است كه توانايى ادا حقش را نداشته باشى».

    ولى ثعلبه دست بردار نبود و سر انجام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى او دعا كرد.

    چيزى نگذشت كه طبق روايتى پسر عموى ثروتمندى داشت از دنيا رفت و ثروت سرشارى به او رسيد.

    پس از مدتى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مأمور جمع آورى زكات را نزد او فرستاد، تا زكات اموال او را بگيرد، ولى اين مرد كم ظرفيت و تازه به نوا رسيده و بخيل، از پرداخت حق الهى خوددارى كرد، نه تنها خوددارى كرد، بلكه به اصل تشريع اين حكم نيز اعتراض نمود و گفت: اين حكم برادر «جزيه» است.

    به هر حال هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله سخن او را شنيد فرمود: يا ويح ثعلبة! يا ويح ثعلبة! «واى بر ثعلبه! اى واى بر ثعلبه»! و در اين هنگام آيات مزبور نازل شد.

    تفسير:

    منافقان كم ظرفيتند! قرآن در اينجا روى يكى ديگر از صفات زشت منافقان انگشت مى‏گذارد و آن اين كه: به هنگام ضعف و ناتوانى و فقر و پريشانى، چنان دم از ايمان مى‏زنند كه هيچ كس باور نمى‏كند آنها روزى در صف منافقان قرار گيرند.

    اما همين كه به نوايى برسند چنان دست و پاى خود را گم كرده و غرق دنياپرستى مى‏شوند كه همه عهد و پيمانهاى خويش را با خدا به دست فراموشى مى‏سپارند.

    نخست مى‏گويد: «بعضى از منافقان كسانى هستند كه با خدا پيمان بسته‏اند كه اگر از فضل و كرم خود به ما مرحمت كند قطعا به نيازمندان كمك مى‏كنيم و از نيكوكاران خواهيم بود» (وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ).

  7. #47
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 76)- ولى اين سخن را تنها زمانى مى‏گفتند كه دستشان از همه چيز تهى بود «و به هنگامى كه خداوند از فضل و رحمتش سرمايه‏هايى به آنان داد، بخل ورزيدند و سرپيچى كردند و رويگردان شدند» (فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ).

    (آيه 77)- «اين عمل و اين پيمان شكنى و بخل نتيجه‏اش اين شد كه روح نفاق بطور مستمر و پايدار در دل آنان ريشه كند و تا روز قيامت و هنگامى كه خدا را ملاقات مى‏كنند ادامه يابد» (فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى‏ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ).

    اين «به خاطر آن است كه از عهدى كه با خدا بستند تخلف كردند، و به خاطر آن است كه مرتبا دروغ مى‏گفتند» (بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ).

    (آيه 78)- سر انجام آنها را با اين جمله مورد سرزنش و توبيخ قرار مى‏دهد كه «آيا آنها نمى‏دانند خداوند اسرار درون آنها را مى‏داند، و سخنان آهسته و در گوشى آنان را مى‏شنود، و خداوند از همه غيوب و پنهانيها با خبر است»؟! (أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ).

    (آيه 79)-

    شأن نزول:

    روايات متعددى در شأن نزول اين آيه و آيه بعد نقل شده، كه از مجموع آنها چنين استفاده مى‏شود كه: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله تصميم داشت لشكر اسلام را براى مقابله با دشمن (احتمالا براى جنگ تبوك) آماده سازد، و نياز به گرفتن كمك از مردم داشت، هنگامى كه نظر خود را اظهار فرمود، كسانى كه توانايى داشتند مقدار قابل ملاحظه‏اى به عنوان زكات يا كمك بلاعوض به ارتش اسلام تقديم كردند.

    ولى بعضى از كارگران كم درآمد مسلمان با تحمل كار اضافى و كشيدن آب در شب و تهيه مقدارى خرما كمك ظاهرا ناچيزى به اين برنامه بزرگ اسلامى نمودند.

    ولى منافقان عيب‏جو به هر يك از اين دو گروه ايراد مى‏گرفتند: گروه اول را به عنوان رياكار معرفى مى‏كردند، و كسانى را كه مقدار ظاهرا ناچيزى كمك نموده بودند به باد مسخره و استهزاء مى‏گرفتند.

    اين آيه و آيه بعد نازل شد و شديدا آنها را تهديد كرد و از عذاب خداوند بيم داد!

    تفسير:

    كارشكنى منافقان: در اينجا اشاره به يكى ديگر از صفات عمومى منافقان شده است كه آنها افرادى لجوج، بهانه‏جو، و ايرادگير، و كارشكن هستند، هر كار مثبتى را، با وصله‏هاى نامناسبى تحقير كرده، و بد جلوه مى‏دهند.

    قرآن مجيد شديدا اين روش غير انسانى آنها را نكوهش مى‏كند، و مسلمانان را از آن آگاه مى‏سازد، تا تحت تأثير اين گونه القائات سوء قرار نگيرند و هم منافقان بدانند كه حناى آنان در جامعه اسلامى رنگى ندارد! نخست مى‏فرمايد: «آنها كه به افراد نيكوكار مؤمنين در پرداختن صدقات و كمكهاى صادقانه، عيب مى‏گيرند، و مخصوصا آنها كه افراد با ايمان تنگدست را كه دسترسى جز به كمكهاى مختصر ندارند، مسخره مى‏كنند، خداوند آنان را مسخره مى‏كند، و عذاب دردناك در انتظار آنهاست»! (الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ).

    منظور از جمله «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ» (خداوند آنها را مسخره مى‏كند) اين است كه مجازات استهزاء كنندگان را به آنها خواهد داد، و يا آن چنان با آنها رفتار مى‏كند كه همچون استهزاء شدگان تحقير شوند!

  8. #48
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 80)- در اين آيه تأكيد بيشترى روى مجازات اين گروه از منافقان نموده و آخرين تهديد را ذكر مى‏كند به اين ترتيب كه روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نموده مى‏گويد: «چه براى آنها استغفار كنى و چه نكنى، حتى اگر هفتاد بار براى آنها از خداوند طلب آمرزش نمايى هرگز خدا آنها را نمى‏بخشد» (اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ).

    «چرا كه آنها خدا و پيامبرش را انكار كردند و راه كفر پيش گرفتند» و همين كفر آنها را به درّه نفاق و آثار شوم آن افكند (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ).

    و روشن است هدايت خدا شامل حال كسانى مى‏شود كه در طريق حق طلبى گام بر مى‏دارند و جوياى حقيقتند، ولى «خداوند افراد فاسق و گنهكار و منافق را هدايت نمى‏كند» (وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ).

    اهميت به كيفيت كار است نه كميت:

    اين حقيقت به خوبى از آيات قرآن به دست مى‏آيد كه اسلام در هيچ موردى روى «كثرت مقدار عمل» تكيه نكرده، بلكه همه جا اهميت به «كيفيت عمل» داده است.

    مهم اين است كه هيچ كسى از مقدار توانايى خود دريغ ندارد، سخن از بسيار و كم نيست، سخن از احساس مسؤوليت و اخلاص است.

    از اين موضوع اين حقيقت نيز روشن مى‏شود كه در يك جامعه سالم اسلامى به هنگام بروز مشكلات، همه بايد احساس مسؤوليت كنند، نبايد چشمها تنها به متمكنان دوخته شود، چرا كه اسلام متعلق به همه است، و همه بايد در حفظ آن از جان و دل بكوشند.

  9. #49
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 81)- باز هم كارشكنى منافقان: در اين آيه نيز سخن همچنان پيرامون معرفى منافقان، به وسيله اعمال و رفتار و افكار آنهاست.

    نخست مى‏فرمايد: «آنها كه در (تبوك) از شركت در جهاد تخلف جستند، و با عذرهاى واهى در خانه‏هاى خود نشستند (و به گمان خود سلامت را بر خطرات ميدان جنگ ترجيح دادند) از اين عملى كه بر ضد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مرتكب شدند، خوشحالند» (فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ).

    «و از اين كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كنند (و به افتخارات بزرگ مجاهدان نائل گردند) كراهت داشتند» (وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ).

    آنها به تخلف خودشان از شركت در ميدان جهاد قناعت نكردند، بلكه با وسوسه‏هاى شيطانى كوشش داشتند، ديگران را نيز دلسرد يا منصرف سازند «و به آنها گفتند: در اين گرماى سوزان تابستان به سوى ميدان نبرد حركت نكنيد» (وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ).

    سپس قرآن روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده و با لحن قاطع و كوبنده‏اى به آنها چنين پاسخ مى‏گويد: «به آنها بگو: آتش سوزان دوزخ از اين هم گرمتر و سوزانتر است اگر بفهمند»! (قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ).

    ولى افسوس كه بر اثر ضعف ايمان، و عدم درك كافى، توجه ندارند كه چه آتش سوزانى در انتظار آنهاست، آتشى كه يك جرقه كوچكش از آتشهاى دنيا سوزنده‏تر است.

    (آيه 82)- در اين آيه اشاره به اين مى‏كند كه آنها به گمان اين كه پيروزى به دست آورده‏اند و با تخلف از جهاد و دلسرد كردن بعضى از مجاهدان به هدفى رسيده‏اند، قهقهه سر مى‏دهند و بسيار مى‏خندند، همان گونه كه همه منافقان در هر عصر و زمان چنينند.

    ولى قرآن به آنها اخطار مى‏كند كه «بايد كم بخندند و بسيار بگريند» (فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً).

    گريه براى آينده تاريكى كه در پيش دارند، گريه به خاطر اين كه همه پلهاى بازگشت را پشت سر خود ويران ساخته‏اند، و بالاخره گريه براى اين كه اين همه استعداد و سرمايه عمر را از دست داده و رسوايى و تيره‏روزى و بدبختى براى خود خريده‏اند.

    و در آخر آيه مى‏فرمايد: «اين جزاى اعمالى است كه آنها انجام مى‏دادند» (جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ).

  10. #50
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره توبه

    (آيه 83)- در اين آيه اشاره به يكى ديگر از روشهاى حساب شده و خطرناك منافقان مى‏كند و آن اين كه آنها به هنگامى كه كار خلافى را آشكارا انجام مى‏دهند براى تبرئه خود ظاهرا در مقام جبران بر مى‏آيند و با اين نوسانها و اعمال ضد و نقيض، چهره اصلى خود را پنهان مى‏دارند.

    آيه مى‏گويد: «هرگاه خداوند تو را به سوى گروهى از اينها باز گرداند و از تو اجازه بخواهند كه در ميدان جهاد ديگرى شركت كنند، به آنها بگو، هيچ گاه با من در هيچ جهادى شركت نخواهيد كرد، و هرگز همراه من با دشمنى نخواهيد جنگيد»! (فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلى‏ طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا).

    يعنى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بايد آنها را براى هميشه مأيوس كند و روشن سازد كه ديگر كسى فريبشان را نخواهد خورد.

    جمله «طائِفَةٍ مِنْهُمْ» (گروهى از ايشان) نشان مى‏دهد كه همه آنان حاضر نبودند از اين طريق وارد شوند و پيشنهاد شركت در جهاد ديگرى را عرضه بدارند.

    سپس دليل عدم قبول پيشنهاد آنان را چنين بيان مى‏كند: «شما براى نخستين بار راضى شديد كه از ميدان جهاد كناره‏گيرى كنيد و در خانه‏ها بنشينيد، هم اكنون نيز به متخلفان بپيونديد، و با آنها در خانه‏ها بنشينيد» (إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ).

    (آيه 84)- روش محكمتر در برابر منافقان: پس از آن كه منافقان با تخلف صريح از شركت در ميدان جهاد پرده‏ها را دريدند و كارشان بر ملا شد، خداوند به پيامبرش دستور مى‏دهد روش صريحتر و محكمترى در برابر آنها اتخاذ كند تا براى هميشه فكر نفاق و منافق‏گرى از مغزهاى ديگران برچيده شود.

    لذا مى‏فرمايد: «بر هيچ يك از آنها (منافقان) كه از دنيا مى‏روند نماز مگزار»! (وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً).

    «و هيچ گاه در كنار قبر او براى طلب آمرزش و استغفار نايست» (وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ).

    در حقيقت اين يك نوع مبارزه منفى، و در عين حال مؤثر، در برابر گروه منافقان است.

    و اين يك برنامه مبارزه حساب شده در برابر گروه منافقان در آن زمان بود كه امروز هم مسلمانان بايد از روشهاى مشابه آن استفاده كنند.

    در پايان آيه بار ديگر دليل اين دستور را روشن مى‏سازد و مى‏فرمايد: «اين حكم به خاطر آن است كه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند» (إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ).

    «و در حالى كه فاسق و مخالف فرمان خدا بودند از دنيا رفتند» (وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ). نه از كرده خود پشيمان شدند و نه با آب توبه لكه‏هاى گناه را از دامان شستند.

صفحه 5 از 8 نخستنخست ... 34567 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •