وقايعنگاري يك فرقه منحرف
در روزگاري كه خلاء ايمان و روحيات مذهبي در بسياري از كشورها (بهويژه غربي) زمينهساز ظهور و بروز فرقههاي انحرافي بسياري شده، كه هر از چندي يكي از آنها همچون قارچ سر از زمين بيرون ميآورد، متأسفانه بسياري حساسيتهاي خود را در مقابله با اين فرقههاي انحرافي از دست دادهاند، گويي وجود اين فرقههاي انحرافي امري عادي و معمولي هستند.
اما با اين وصف اگر ما ايرانيان همچنان نسبت به بابيت و بهاييت حساسيت داريم و با وجود آنكه بسيار بدان پرداخته شده، همچنان ضرورت بازپردازي بدانها احساس ميشود. از آن روست كه اكثريت قريب به اتفاق فرقههاي انحرافي امروزين ادعاي الهي بودن ندارند، اما بابيان و بهاييان با بهكار بردن لفظ ديانت ، ادعاي الهي بودن فرقه خود را دارند كه متأسفانه در موارد گوناگوني زمينه انحراف خداباوران را پيش كشيدهاند. اين در حالي است كه فرقههايي همچون شيطانپرستان و نظاير آن اعضاي خود را از ميان آنها كه فاقد ايمان مذهبي هستند، جذب ميكنند.
دوم آنكه بابيت و همچنين بهاييت خود را ادامه طبيعي مذاهب آسماني دانسته و با ادعاي نفي خاتميت پيامبر اسلام به ميدان آمدهاند و اين انكار با چسبانيدن خود به دين اسلام و با فرض پذيرش آن صورت ميگيرد. با اين تمهيد ، ابتدا اسلام بهعنوان مذهبي الهي پذيرفته شده و سپس با نفي خاتميت آن، آماج حمله قرار ميگيرد.