اين جمعيت پراكنده بهلحاظ ساختار روحاني چگونه اداره ميشود؟ ميدانيم بهاييان اغلب مسايل حقوقي، اجتماعي و... را در داخل خودشان حل و فصل ميكنند.
بهاييان ساختار روحاني خاصي ندارند و فرد روحاني و يا حوزه علميه و نظاير آن ندارند. يك بيتالعدل سراسري وجود دارد كه در سطح مناطق مختلف به آحاد بهايي تقسيم ميشود كه هركدامشان بهنوعي مبلغ هستند. بهاييان ساختار خود را بهطوري تبيين كردهاند كه هر فرد بهايي، بخشي از جامعه بهايي را در اختيار خود دارد. جامعه بهايي كه در شهرهاي مختلف وجود دارد، هركدام يك لجنه و هيئتهاي مختلفي دارد كه وظايف ميان آنها تقسيم شده است. از كفن و دفن اموات تا كميتههاي آموزش جوانان، جشنها و... در حقيقت آحاد بهايي هستند كه در جامعه بهايي ايفاي نقش ميكنند كه اين به خودي خود باعث شده كه اين افراد آنقدر درگير وظايف مختلف بشوند كه فرصت فكر كردن از آنها گرفته مي شود. آنگونه كه بسياري از آنها تنها به انجام وظيفه فكر ميكنند تا اينكه اصلا خود وظيفه چه هست.