-
گوهر ناب / حجاب (2)
فصل دوم
زینت
از جمله واژههایی که در آیات حجاب بکار رفته و بازشناسی دقیق مفهوم و مصداق آن در تعیین حد و پوشش نقش اساسی دارد واژه زینت است. زینت بیگمان به معنای زیبایی است و در مقابل «شین» به معنای زشتی و ننگ و رسوائی. اینک از کهنترین متن لغوی شروع میکنیم:
خلیل بن احمد فراهیدی میگوید
الذَینُ نَقیضُ الشَین... و الزینه، جامعٌ لکُلِّ ما یُتَزیَّنُ بِه. زیبایی نقیض زشتی است ...و زینت هر آنچه را که به واسطه آن آراسته شود در بر دارد. سخن وی نشانگر آن است که زینت مطلق زیبایی و آرایه است، هر آنچه با آن آراسته میشود و تزیین میگردد در مصباح المنیر و قاموس المحیط نیز زینت و زیبایی در مقابل زشتی قرار داده شده است.
-
آقای مصطفوی پس از نقل اقوال لغویان نوشته است:
روشن شد که حقیقت زینت عبارت است از: نیکویی در ظاهر هر چیز است خواه عرضی یا ذاتی باشد پس زینت در زن هر آن چیزی است که از زیباییها و نیکوییهایش آشکار میشود. (17)
زینت طبیعی یا اکتسابی؟
در تبیین ابعاد زینت، توجه به این نکته ضروری است که واژه زینت براساس آنچه در بخش واژه شناسی روشن شد، به طور مطلق زینت اکتسابی و طبیعی را شامل میشود.
پی نوشت:
17. فتحیه فتاحیزاده: کتاب حجاب از دیدگاه قرآن و سنت: ص 26-25: گفتهی فراهیدی: العین، ج 7، ص 387. نوشتهی آقای مصطفوی:
-
فخر رازی در این زمینه مینویسد:
بدان! زینت نامی است که بر زیباییها مخلوق که خداوند آفریده و همینطور به آنچه انسان به وسیلهی آنها آراسته و مزین میشود مثل لباس و زیور و ... اطلاق میشود. اما کسانی که زینت را صرفاً زینت اکتسابی میدانند دلیل استواری برای ادعایشان ندارند. حال که زینت شامل زینتهای اکتسابی و طبیعی هر دو میشود. آیا زن را مأمور میکند که زینتهایش را بپوشاند و زینتش را در مقابل چشمان نامحرم ننهد. (18)
زمخشری میگوید: زینت عبارت از چیزهایی است که زن خود را بدان ها میآراید از قبیل: طلاآلات- سرمه خضاب که آشکارکردنش مانع ندارد اما زینتهای باطن مثل دست و پای برنجن، بازوبند، گردنبند، تاج کمربند و گوشواره که باید پوشانیده شود. (19)
پی نوشت:
18. فتحیه فتاحیزاده: کتاب حجاب از دیدگاه قرآن و سنت: ص 26-25: گفتهی فراهیدی: العین، ج 7، ص 387. نوشتهی آقای مصطفوی: التحقیق فی کلمات القرآن: ج 4، ص 375
همان: ص 88. نوشته فخررازی: تفسیر الکبیر، ج 23، ص 205
19. همان: ص 90-89
-
معنای زینت
1- زینتی که به خودی خود (از آن نظر که زینت است) واجب است پوشانده شود.
2- زینتی که نشاندادن آن به غیر از زوج حرام است. دستهای از روایات سؤال از قسم اول زینت میکنند مثل: روای گوید از حضرت صادق (علیه السلام) سؤال کردم از معنای اما قول خداوند عزوجل وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا حضرت (علیه السلام) فرمودند: انگشتر، دستبند و النگو است. (20) اما روایتی از قسم ثانی زینت در این آیه کریمه سؤال میکند عبارت است از صحیحه فضیل که در آن سؤال از ذراعین زن میکند که آیا این دو از همان زینتی است که خدای عزوجل فرمود: «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» پس حضرت در جواب فرمودند: بله، لذا این روایت دلالت میکند بر حرمت اظهار و نشاندادن ذراعین زن به غیر از زوج است. (21) مراد از زینت در آیهی 31 سوره نور این است که: در موضوعات شرعی اگر از شرع مقدس اسلام چیزی دربارهی زینت نرسیده باشد باید به عرف مردم رجوع شود باید آنان بگویند زینت چیست؟ در هر زمانی و مکانی زینت تفاوت میکند. آنچه را که عرف حکم کند همان زینت محسوب میشود مثلاً در روایت است که سرمه چشم و انگشتر زینت حساب میشود.
پی نوشت:
20. سیده فاطمه علامه حجاب فاطمی 3 وجه و کفین: ص 154
21. همان: ص 155
-
منظور از إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا در آیه 31 نور چیست؟
طبق آنچه در برخی احادیث آمده مقصود از «إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» وجه (صورت) و کفین (دو دست تا مچ) میباشد و در بعضی روایات «ظاهر القدمین» (روی پاها) را نیز اضافه کردهاند. (22) زنان باید خود پاسدار عفت جامعهی خویش باشند زیرا هرکسی با رشد عقلی خویش میداند که حکم حجاب، زینت و پوشیدگی برای حفظ عفت و احترام زنان است. زیرا خودنمایی زنان در کوچه و بازار باعث تحریکات جوانان شده مفسدهی آن گریبانگیر صنف زن است. درست است که جلوهگری و دلربایی نوعی لذتجویی است ولی فساد و نابسامانی جامعه هم یکنوع دلهره و شکنجهی روحی است و معلوم است که گشادهرویی و خود نمایی زنان گذشته از معصیت و نافرمانی خدای تعالی برای بعضی افراد جامعه بدون آفت و فساد اخلاق نیست و چون خود نمایی جزو ذات و طبیعت زن است، حکم حجاب و حفاظت عفت جامعه نیز به عهدهی زنان است. ندیدید که دشمنان دین خدا و انسانیت که مدعی بیحجابی شدند چه صحنههای شرمآور و غیرانسانی به وجود آوردند و معنای انسانیت را لگدمال کردند و بهطوری که اجازهی یک صلوات فرستادن را نداشتند و طرفداران دین خدا به زیر شکنجههای دژخیمان خوک صفت جان میدادند و کسی را یارای اظهار حیات نبود. ما باید به جایی برسیم که خود را از حیاء و حجاب و عفت جامعه را تشخیص دهیم. (23)
پی نوشت:
22. محمدجواد معرفت: سؤالات حجاب: ص 13-12
23. علویه همایونی: زن مظهر خلاقیت الله: ص 115
-
فصل سوم
جُلباب
برای جلباب دو معنا ذکر شده است:
1- پوششی که سر و گردن و بالاتنه را میپوشاند (مقنعه)
2- چیزی که تمام بدن را بپوشاند (چادر) بنابراین میتوان گفت که جلباب منحصراً بر چادر دلالت دارد. ولی اگر کسی بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حکمتهای حجاب در چادر بیشتر یافت میشود گرچه پوشیدن چادر واجب نیست ولی چون به مقنعه اشاره شده در پوشش باید حتماً زیرگلو و شانهها پوشیده باشد. برای همین اگر چادر پوشیده نمیشود باید مقنعه به سر کرد یا حتی روسری که شانهها و سینهها را بپوشاند. حجاب منحصر در چادر و حتی مانتو نیست، بلکه هر لباسی که غیر از وجه کفین (دستها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافی است ولی باید توجه داشت که همانطور که بقیه واجبات دارای مراتب مختلفی میباشد حجاب نیز دارای مراتب خوب، متوسط و خوبتر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب میگردد. (24)
پی نوشت:
24. سید محسن موسویان: حجاب تاج بندگی: ص 8
-
دزی، مستشرقی که تتبع قابلتوجه در لباسها و پوششهای مسلمانان انجام داده است و مینویسد:
جلباب، به معنای چادر بزرگی که در شرق، زنان هنگام بیرونشدن از خانه سر تا پای خود را با آن میپوشانند جوهری نیز جلباب را ملحفه معنا میکند که در حقیقت همان ازار است. به قول قاموس این کلمه به معنای قمیص هم آمده همچنین به معنای لبایگشادی که زنان در زیرملحفه میپوشند یا بالاخره معرف همان پردهایست که خمار نامند. اما درازمنه تازهتر ظاهراً در مغرب این کلمه مفهوم کاملاً متفاوتی یافته است کلمه جلباب معرف نوعی نیمتنه آستیندار یا بدون آستین است که مخصوصاً در مواقع کار به کمر میبندند. (25) چادر مشکی که بدن زن را به طور یکنواخت میپوشاند، تأثیر بهسزایی در کم شدن نظرهای سوءمردان داشته و میتواند مانع بزرگی در مقابل آنها باشد اگر زنان محجبه و با عفت همه شرایط حجاب را رعایت نمایند، بر وقار و منزلت آنان افزوده میشود و حتی مردان لاابالی هم در برابر آنها به شدت مراقب رفتار و برخوردهای خود میباشند بیشتر دست و پای خود را جمع میکنند به طوری که کسی جرأت نمیکند مزاحمتی برای آنان به وجود آورد، تا چه رسد به اینکه مورد سوء ظن یا سوء قصد قرار گیرند این پوشش کامل، چادر نه تنها مانع کار و تلاش و شرکت زن در کارهای اجتماعی نمیباشد بلکه بر عکس تجربه زندگی میلیونها زن مسلمان در ممالک اسلامی در طول پانزده قرن و شرکت آنان در میدان کار و تولید و حتی جنگ و پیکار نشان میدهد، که زنان با همان حجاب شرعی خود میتوانند با بزرگترین مشکلات زندگی مقابله نمایند، و اتفاقاً از زنان بیبند و بار بیحجاب هم موفقتر و مقاومتر باشند. (26)
پی نوشت:
25. فتحیه فتاحیزاده: حجاب از دیدگاه قرآن و سنت: ص 29
26. طیبه پارسا: پوشش زن در گستره تاریخ: ص 104:
-
توصیهی بزرگان دینی و پیش از همه قرآن کریم بر استفادهی از چادر بیانگر آثار و امتیازات فراوان این پوشش شکوهمند است که در اینجا به ده مورد آن اشاره میشود:
1- چادر بیش از هر لباسی حجم و ژست بدن را پوشش میدهد و بزرگواری و تواضع زن را در برابر احکام اسلامی و ارزشهای اخلاقی آشکار میسازد.
2- چادر کمال پوشش است و انتخاب آگاهانه آن جز در پرتو رشد و کمال زن میسر نیست. تنها با چنین پوششی است که زن مطمئن میگردد که در اثر نوسانات جوی، حرکات و فراز و نشیبهایی که پیش آمد میکند حجاب او آسیب نمیبیند چه اینکه وزیدن باد نمیتواند آن را همانند روسری و مقنعه برگرداند و موهای سر را آشکار کند.
3- چادر سمبل حجاب اسلامی است که بارزترین نمود عینی پوشش دینی را به خود اختصاص داده است.
4- چادر با پوشش یکنواخت و یکپارچه بدن، جلب توجه نامحرم را به کمترین حد خود میرساند. اما پوششهای دیگر به خاطر عدم یکپارچگی و آشکار بودن اعضا و ژست بدن از چنین کمالی برخوردار نیستند.
5- چادر پوششی دینی و ملی زنان ایران است که دیانت، ملیت و استقلال فرهنگی ملت مسلمان ایرانی را در دنیا تجلّی میبخشد.
-
6- چادر بیش از هر پوششی زن را بر رو گرفتن در برابر نامحرم توانا میسازد. به گونهای میتواند در صورت ضرورت چهرهی خود را از مرد هوسرانی که آن را مورد نگاههای مکرر و آلوده خود قرار داده است بپوشاند.
7- چادر دارای بیشترین بار فرهنگی حیا و عفاف است که بیش از هر پوششی دست رد بر سینه نامحرم میزند.
8- چادر لباس مورد اشاره قرآن است که بیشتر از هر جامهای مورد تأیید علمای دین و آماج سخنان زهرآگین دشمنان اسلام استعمارگران و جاهلیت جدید قرار گرفته است.
9- چادر زیبائیهای جسمانی زن را تحتالشعاع زیبائیهای معنوی او قرار میدهد و به او نشاط دینی میبخشد.
10- چادر امنیت و آرامش زن را میافزاید. زیرا تعرض و مزاحمت برای کسی که در چادر قرار گرفته است به مراتب دشوارتر از کسی است که از این لحاظ مطمئن بیرون است. (27)
پی نوشت:
27. محمدرضا اکبری: حجاب در عصر حاضر: ص 76-75
-
فصل چهارم
حجاب و اهل بیت:
فاطمه (سلام الله علیها) مظهر عفاف و تقوی، سرمشق و سرور تمامی زنان مسلمان است روزی پیامبر (صلی الله علیه وآله) از صحابه پرسید: چه چیز برای زنان از همه بهتر است. یاران ندانستند علی (علیه السلام) خدمت فاطمه (سلام اللله علیها) آمد فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ داد: از همه چیز بهتر این است که نه آنها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آنها را. چون علی بازگشت و پاسخ داد حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) فرمودند: چه کسی این پاسخ را برای تو بیان کرد؟ عرض کرد: فاطمه (سلام الله علیها) و حضرت فرمود: او پاره تن من است. روشن است که علی (علیه السلام) پاسخ را میدانست وسؤال از آن بزرگوار برای طرح مقام والا و مکانت عظیم فاطمه اطهر است. یادآوری کنیم که بر اساس آنچه گذشت مقصود از اینکه زن مردان بیگانه را نبیند و بالعکس، هر نوع نگاهی نیست بلکه نگاه خیره و همراه با ریبه است. جایگاه بلند و شخصیت والای حضرت زهرا (سلام الله علیها) روشنتر از آن است که نیاز به گفت و گو داشتهباشد در روایتی آمده است که به هنگام تولد لباسی از بهشت برای آن حضرت آورده شد و جسمش پوشش کامل یافت تا زمینه برای تعالی روحش باشد. در جامه سفیدی که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بودند آوردند یکی را به اندام پیچید و دومی را مقنعه ساخت. زهرای اطهر این برترین الگوی زن و عالیترین چهره بشریت گو اینکه فریادگری علیه ظلم را پیشه دارد و ستم بر امام خویش و مألا جامعه را بر نمیتابد و از محدوده خانه پا به بیرون مینهد و در اجتماع حضور مییابد و با بلیغترین جملهها از حق و حقیقت دفاع میکند اما این همه در نهایت آزرم، حیا و عفاف است: او در حالیکه مقنعه را محکم به سر بسته و خود را در جامهای فراگیر پیچیده بود در جمع زنان بنیهاشم در حالیکه جامههای بلندش قدمها را پوشیده داشت، با ابهت، آزرم و متانت شگرفی قدم بر میداشت و برای همگان راه رفتن اوگام زدن رسول الله (صلی الله علیه وآله) را به یاد میآورد (28) و...
پی نوشت:
28. فتحیه فتاحی زاده : حجاب از دیدگاه قرآن و سنت صفحه 132-131، روایت: حلیه الاولیاء، ج /2، ص 20، روایت: الاحتیاج، ج/1، ص 931