گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد

گفت: “اِنَّ اللهَ یَحوُلُ بَینَ المَرءِ وَ قَلبِه” خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/۲۴)

گفتم: غیر از تو کسی را ندارم

گفت: “نَحنُ اَقرَبُ اِلیَهِ مِن حَبل ِالوَرید” ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/۱۶)

با خودم گفتم:

خداوند!… خالق هستی!… با فرشته‌هایش!… به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟!

پس باید ثابت کنم که شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم

باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاک کنم