۱۳- افزایش نفوذ و قدرت در ایران

تضعیف و نابودی جمهوری اسلامی ایران از جمله اهداف آمریکا است. امری که روند تحولات منطقه­ای و جهانی نشان از شکست آن دارد چرا که حتی ارزیابی مقام‌های آمریکایی این است که جمهوری اسلامی ایران قدرت و نفوذ بی­بدیلی در منطقه پیدا کرده است. این فرآیند انتقاداتی را به سیاست­های دولت­های وقت آمریکا در پی داشته است. چنان­چه «آلبرایت» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا در اعتراض به سیاست­های بوش گفت:

«ایران به خاطر تهاجم آمریکا به عراق قدرتمندتر شده و این بیش‌تر یک فاجعه است تا یک راه‌برد که رییس جمهور آمریکا، مطرح کرده است.»[۲۲]


تمام تلاش آمریکا از هجوم سخت­افزاری و نرم­افزاری به خاورمیانه تغییر فرهنگ سیاسی منطقه و حاکم­کردن لیبرال دموکراسی بود امّا اینک اسلام به­عنوان ایدئولوژی مطرح در خارومیانه قدرت را در دست گرفته است.

۱۴- از دست دادن مدیریت بحران

گزارش­های مراکز راه‌بردی و مطالعاتی آمریکا نشان داد که اوضاع منطقه از کنترل کاخ سفید خارج شده و آمریکا به تنهایی قادر به حل مشکلات ناشی از تغییرات در خاورمیانه نیست. هر چند در سال­های گذشته برای برون رفت از این وضعیت ابتدا یک جانبه­گرایی در تحولات عراق و مسأله‌ی هسته­ای ایران و سایر بحران­های منطقه­ای از جمله سوریه و لبنان را کنار گذاشت و به کشورهایی چون فرانسه و آلمان متوسل شد و یا در افغانستان با عقب­نشینی از مناطق جنوبی و شمالی جای خود را به نیروهای ناتو بخشید؛ در برخورد با روسیه فرانسه را با خود همراه ساخت و در ارتباط با خلع سلاح حزب­الله لبنان از دخالت مستقیم پرهیز کرد،۲۳] امّا رویداد اخیر که به انحلال کابینه‌ی «حریری» در لبنان انجامید نشان داده شد تمامی این سیاست­ها نتوانسته مدیریت بحران را به کاخ سفید بازگرداند؛ همان­گونه که در سال­های گذشته گزارش ۱۴۲ صفحه­ای بیکر- همیلتون قاطعانه اعلام کرد در صورتی آمریکا می­تواند بحران خاورمیانه را مدیریت نماید که به کشورهای ایران و سوریه متوسل شود.