دوره سوم
اما پايان سال 88 و بازگشتن وضعيت سياسي كشور به حالت عادي با آغاز سال 89، اين شبكه را در حالت نامتعادل و پيش بيني نشده اي قرار داد. بي بي سي ديگر بي بي سي نبود. به تدريج تمام خصلت هاي حرفه اي خاص بي بي سي آنگونه كه از پرسابقه ترين ارگان رسانه اي انگليس انتظار مي رفت، زايل شد. بي بي سي كم كم شباهت هاي فراواني با صداي امريكا پيدا كرد. براي موضعگيري پياپي سياسي اش، ظرافت هاي رسانه اي را كنار گذاشت و ترجيح داد اصل ارتباط را فداي «پيام» كند. مخاطبان بي بي سي به مرور در دايره ي فعالان سياسي معاند با نظام منحصر شدند و جاذبه هاي به حاشيه رفته ي اين شبكه ديگر خاصيت هاي جذاب اش را براي مخاطبان ابتدايي اش از دست داد. لحن عصباني مجريان اين شبكه در ساير بخش هاي بي بي سي ديده نمي شود. بي بي سي مدتي است كه بجاي لبخند، جيغ مي كشد.

برخلاف بخش فارسي، بي بي سي انگليسي ، بي بي سي عربي و ساير بخش ها همچنان خصلت هاي پروفشنال خود را حفظ كرده اند. مي توان تاسيس شبكه هاي ديگر فارسي زبان نظير «من و تو» را در راستاي جبران فرصت هاي از دست رفته ي بي بي سي تحليل كرد. «من و تو» با همان راهبردهاي دوره اول بي بي سي آغاز كرد و تلاش دارد به ورطه ي غير حرفه اي بي بي سي فارسي نيافتد.