RE: «عدنان سابوته» عاشق پابرهنه جبههها+تصاویر
* شهید سابوته "شهادتم نشانه قبولیام نزد خداست"
شهید سابوته، رزمنده پابرهنه و خستگیناپذیری بود که وقتی تصمیمی بر مقاومت میگرفت، به هر قیمتی آن کار را انجام میداد.
رحیمی با اشاره به یکی از خاطرات این شهید، خاطرنشان کرد: پس از سقوط شهر مهران، عدنان نیت کرد که محاسنش را تا پیش از زیارت امامزاده سیدحسن کوتاه کند؛ عدنان، عاشق بود و میگفت «قبل از انقلاب اشتباهاتی داشتم؛ دعا کنید تا شهید شوم و اگر شهید شوم به این معنی است که خداوند مرا قبول کرده است».
او پابرهنه راه میرفت تا خداوند گناهانش را ببخشد؛ او خارهای بیابانها و سنگهای داغ را به جان میخرید تا بلکه پروردگار توبهاش را بپذیرد. عدنان آموزش نظامی ندیده بود اما مینها را خنثی میکرد؛ گاهی به او میگفتند «عدنان بالاخره مینهای عراقی تو را به کشتن میدهد» او عاشقانه با چشمهای میشیاش که اشک در آن حلقه میزد، پاسخ میداد «اگر در انجام کاری برای دفاع از اسلام کشته شوم، شهید شدهام».
* شهید «عدنان سابوته» ملقب به «عاشق پابرهنه»
رحیمی ادامه داد: در نزدیکی «چالاب» جبههای در برابر دشمن ایجاد کرده بودیم؛ هلیکوپترهای عراقی به منطقه حمله کردند با «کالیبر50» به سمت آنها شلیک میکردیم؛ شهید سابوته از «گنبد پیرمحمد» سوار ماشین شده بود تا خود را به منطقه برساند، سنگهای چالاب بسیار تیز و برنده و زمین پر از خار بود؛ به عدنان گفتم «پس کفشهایت کو؟ چگونه میخواهی روی این سنگها و خارها راه بروی» او گفت «کفش میخواهم چه کار، خارها نرم هستند».
شهید عدنان اکثراً با پای برهنه بود؛ به همین دلیل سردار طباطبایی و بقیه همرزمانش او را «عاشق پابرهنه» نامیدند؛ گاهی شبها برای غافلگیری دشمن مجبور بودیم با قاطر برویم؛ بیشتر مسیر را رفته بودیم در حالی که شهید سابوته کفشهایش را در پایگاه جا گذاشته بود.