* شهید سابوته نمی‌گذاشت حق مظلومی ضایع شود

ولی‌الله محمدی از دوستان شهید «عدنان سابوته» بیان می‌دارد: شهید سابوته در سال‌های 57 و 58 در کارگاه دوخت و دوز گونی کار می‌کرد؛ بنده و پدرم نیز در آنجا بودیم؛ به خاطر دارم که اگر در آنجا حقی از کارگری ضایع می‌شد، عدنان می‌رفت و حق او را مطالبه می‌کرد.

وی ادامه داد: پس از حمله عراق به مهران در مهرماه 1359، بسیاری از مردم بدون اینکه کوچکترین وسیله‌ای همراه خود داشته باشند، به کوه‌های اناران و چنگوله گریختند؛ عدنان برای تهیه آذوقه، آرد و خرما و سایر وسایل مایحتاج مردم به ستاد عشایر ایلام می‌رفت و با اسب و قاطر لوازم را می‌آورد. سپس در کوه‌های اطراف بین مردم تقسیم می‌کرد. او دلسوزانه تا زمانی که مردم آواره کوه‌ها و دشت‌ها بودند، به یاریشان می‌شتافت؛ ما تا آذر ماه 1359 در کوه‌ها بودیم و می‌دیدم که این عاشق پابرهنه چگونه به مردم کمک می‌کرد.

* سازماندهی بسیج عشایر ایلام

سیدماشاءالله رحیمی همرزم شهید «عدنان سابوته» نیز درباره نقش این شهید در دفاع مقدس ‌عنوان کرد: عدنان در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به مهران رفت، اما بخشی از مردم از شهر گریخته بودند؛ این شهید در آن شرایط خاص با ایجاد انسجام و همبستگی بین نیروهای عشایر موجب زمین‌گیر شدن دشمن در چالاب شد.

وی گفت: شهید سابوته با برادران سپاه مهران به مقاومت خود ادامه داد؛ بنده که با پیروزی انقلاب اسلامی در ژاندامری فعالیت می‌کردم، به همراه عدنان با گرفتن اسلحه نظامی و خودرو، مردم منطقه عشایر را برای حضور در جبهه سازماندهی کردیم، در واقع وی با سازماندهی بسیج عشایر ایلام نقش مهمی در بیرون راندن دشمن و مقاومت در برابر تجاوز ارتش بعث عراق ایفا کرد.

همرزم شهید «عدنان سابوته» بیان داشت: شهید سابوته به همراه رزمندگان اسلام شب‌ها را تا سحر بیدار بودند و منطقه‌ای که دشمن تجاوز کرده بود را مین‌گذاری می‌کردند؛ کم کم مردمی که از روستاها فرار کرده بودند، به عشایر بسیجی پیوستند، اسلحه‌ها را به دست گرفتند و با حضور در اطراف کوه «پشمی» و قلعه «زینل» فرصت از نیروهای بعثی گرفتند.

وی یادآور شد: مردمی که از چنگوله فرار کرده بودند نیز با اسب و قاطر از «ملک‌شاهی» و «گنبد پیرمحمد» از بنیاد مهاجرین آذوقه می‌گرفتند؛ بعد از آن به کمک برادارن سپاه پایگاه‌های مقاومت بسیج عشایری را تشکیل دادیم و جنگ‌های نامنظم را در جبهه‌ها راه انداختیم.