(آيه 6)- بعد به مرحله حشر و نشر و زنده شدن مردگان و تقسيم آنها به دو گروه پرداخته، مىفرمايد: «اما كسى كه (در آن روز) ترازوهاى اعمالش سنگين است» ... (فاما من ثقلت موازينه).
(آيه 7)- «در يك زندگى خشنود كننده خواهد بود» (فهو فى عيشة راضية). و تنها زندگى آخرت است كه سراسر رضايت و خشنودى و آرامش و امنيت و مايه جمعيت خاطر مىباشد، چرا كه زندگى دنيا هر قدر مرفّه و پرنعمت باشد باز از عوامل ناخشنودى خالى نيست.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام آمده است كه وقتى از معنى «ميزان» سؤال كردند، در پاسخ فرمود: «ترازوى سنجش همان عدل است».
و در حديثى مىخوانيم: «امير مؤمنان و امامان از دودمانش ترازوهاى سنجشند».
به اين ترتيب وجود اولياء اللّه يا قوانين عدل الهى مقياسهائى هستند كه انسانها و اعمالشان را بر آنها عرضه مىكنند، و به همان اندازه كه با آنها شباهت دارند و مطابقت دارند وزنشان سنگين است.
و روشن است كه سبك و سنگين بودن «موازين» به معنى سنگين و سبك بودن خود اعمال است.
(آيه 8)- «و اما كسى كه ترازوهايش سبك است» ... (و اما من خفت موازينه).
(آيه 9)- «پناهگاهش هاويه [- دوزخ] است» (فامه هاوية). كه در آن سقوط مىكند.
تعبير به «ام» (مادر) در جمله فوق به خاطر اين است كه مادر پناهگاهى است براى فرزندان كه در مشكلات به او پناه مىبرند، و نزد او مىمانند، و در اينجا اشاره به اين است كه اين گنهكاران سبك عمل محلى براى پناه گرفتن جز دوزخ نمىيابند.
(آيه 10)- «و تو چه مىدانى هاويه چيست»؟! (و ما ادراك ما هية).
(آيه 11)- «آتشى است سوزان» و فوق تصوّر همه انسانها (نار حامية).
«پايان سوره قارعه»