(آيه 4)- و لذا در اين آيه براى تأكيد همين معنى مىافزايد: «بار ديگر به عالم هستى بنگر، سر انجام چشمانت به سوى تو باز مىگردد در حالى كه خسته و ناتوان شده» و در جستجوى خلل و نقصان در اين عالم بزرگ ناكام مانده است! (ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير).
(آيه 5)- اين آيه، نظرى به صفحه آسمان افكنده، و از ستارگان درخشنده و زيبا سخن به ميان آورده، مىگويد: «ما آسمان پايين را با چراغهاى فروزانى زينت بخشيديم، و آنها [- شهابها] را تيرهائى براى شياطين قرار داديم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختيم» (و لقد زينا السماء الدنيا بمصابيح و جعلناها رجوما للشياطين و اعتدنا لهم عذاب السعير).
اين آيه بار ديگر اين حقيقت را تأكيد مىكند كه تمام ستارگانى كه ما مىبينيم همه بخشى از آسمان اول است، آسمانى كه از ميان آسمانهاى هفتگانه به ما نزديكتر مىباشد، و به همين دليل به عنوان «السماء الدنيا» (آسمان نزديك و پائين) از آن تعبير شده است.
(آيه 6)- از آنجا كه در آيات گذشته سخن از نشانههاى عظمت و قدرت خدا و دلائل آن در عالم آفرينش بود، در اينجا سخن از كسانى مىگويد كه اين دلائل را ناديده گرفته، و راه كفر و شرك را پيش مىگيرند، و همچون شياطين، عذاب الهى را به جان مىخرند.
نخست مىفرمايد: «براى كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند عذاب جهنم است و بدفرجامى است» (و للذين كفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصير).
(آيه 7)- سپس به شرح گوشهاى از اين عذاب وحشتناك پرداخته، مىافزايد: «هنگامى كه (كفّار) در آن افكنده شوند صداى وحشتناكى از آن مىشنوند و اين در حالى است كه پيوسته مىجوشد» (اذا القوا فيها سمعوا لها شهيقا و هى تفور).
آرى! هنگامى كه آنها با نهايت ذلت و حقارت در آن پرتاب مىشوند فرياد وحشتناك و طولانى جهنم بر مىخيزد، و تمام وجود آنها را در وحشت فرو مىبرد.